۱۲ پاسخ

میترسم بچمو ببرم آتلیه که یه روزی به عکساش نگاه کنم که نباشه یا باشه و مریض باشه همه اینارو دارم با گریه تایپ میکنم حالم خیلی بدههههههه

مگه بچت چشه

چطور تو حاملگی تشخیص ندادن پس

قربون دلت
نترس مطمئن باش که خدا جواب صبرت رو میده

آره عزیزم اکثرا افسردگی میگیرن حالا یکی شدیدتر یکی کمتر یکم تحمل کن عزیزم این روزام میگذره همه همینجوریم
برا بچتم نگران نباش عزیزم این همه مامان دارن بهت میگن نهایت عمل میشه اکی میشه دور سرش فقط ببر متخصص خوب

توکلت اول بخدا باشه و بعدم به همون امام رضایی که همسایه شی
به امام رضا بگو رسم همسایگی بجا بیاره برات بچه تو شفا بده

عزیزم غصه نخور هیچی نمیشه،همونجا بسپار به خود امام رضا مطمئن و راحت زندگیتو بکن.

عزیزم پسرت به اون خوشگلی انشالله به امید خدا همه چی خوب پیش میره مشکلی نداره

عزیزم سر پسر منم منو بیچاره کرده
انشالله که پسرت سالم و سلامت باشچه

منم دارم سخت میگذرونم.نه به خودم پیرسم..نه به شوهرم نه به هیچ کاری..خیلی هم تنهام...روزای خیلی بدیه..بخاطر خستگی و یسری چیزای دیگه..اما پشیمون نیستم...یه لبخندش خستگیمو ازبین میبره‌

الهي بگردم اميدت به خدا باشه بچت سالمه سرشم مهم اينه كه رشد داره و متوقف نشده

چیشده گلم؟

سوال های مرتبط

مامان رستان مامان رستان ۹ ماهگی
خیلی ناراحتم که دیگه نمیتونم به رستان شیر بدم
چرا ابن آلرژیا قدیم نبود؟
جدیدا هر بچه ای رو میبینی آلرژی داره
دلم برای ذوق کردنش وقتی که سینه رو میدید که میخوام بهش شیر بدم تنگ میشه😓
کاش وقتی به شیشه عادت کرد باز همینجوری برای شیشه هم ذوق کنه که من دلم آروم بگیره
الان که شیشه رو بهش میدم با بغض شیرشو میخوره😞
کاش یه راه حلی بود و یه قرصی بود که پروتئین شیر مادر رو هم میشکوند که بچه بتونه هضمش کنه
از رژیم سخت خسته شده بودم، ولی هیچ وقت فکر نمیکردم یه روز دکتر بگه شیر مادر باید قطع بشه، همش میگم چون من خسته شده بودم اینجوری شد، نباید کم میوردم، نباید میگفتم خسته شدم از این رژیم😓
همش حس میکنم از رستان دور شدم و رستان کمبود محبت از مادر داره چون نمیتونم بهش شیر بدم
از یه طرف میگم الان کوچیک تره و کمتر اذیت میشه، اگه قرار بود توی ۱۸ ماهگی از شیر خودم بگیرمش خیلی سخت تر میشد، باز شیر خشک وابستگی کمتری داره
دلم میخواست این حس و حالم رو اینجا بنویسم که هیچ وقت یادم نره بزرگترین لذت دنیا رو تجربه کردم، ولی به خاطر سلامتی رستان باید ازش میگذشتم، بازم خدا رو شکر که ۴ ماه رو از وجودم تغذیه کردی زندگی مامان🥹🥹🥹
❤️مامانا، همه ی ما قوی هستیم، بچه هامون بزرگترین نقطه ضعف و بزرگترین امید به زندگی مون هستن❤️
پارادوکس قشنگیه
توی سخت ترین شرایط باید سریع به خودمون بیایم و حالمون رو خوب کنیم که بچه مون آسیب نبینه🥹
بمونه به یادگار از آخرین روزی که شیر خودم رو خوردی🥹
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
مامان آرسین مامان آرسین ۹ ماهگی
مامان کوچولو بچه🧸 مامان کوچولو بچه🧸 ۴ ماهگی