۵ پاسخ

باید باهاش ارتباط بگیری و شرط بندیش کنی مث موقعی ک میری خونه مامانت دوست داره بمونه گریه میکنه میخواد نیاد قبل رفتن بشین باهاش رف بزن یا وقتی میخواد با کسی هم بازی بشه بگو اگ بخوای برا جدا شدن و رفتنش گریه کنی نمیزارم بیاد یا اگ موقع برگشت از خونه مامانبزرگ گریه کنی نمیریم اونجا تو ک اذیت میکنی بعد براش جایزه بزار اگ گریه نکرد بگو برات فلان چیز یا خوراکی ک دوست داری میخرم و بخر حتما هم

یکی دوبار هم اگ بچه میومد پیشش اولش تهدیدش میکردم میگفتم اگ باز گریه کنی دنبالش دیگ اثلا نمیزارم بیاد پیشت.

دقیقا دخر منم همینجوری بود البته الان هست خیلی کم خونه منو پدر شوهرم جاری بزرگم یه حاییم حیاطمون یکیه. انقد سر این مسعله عذاب کشیدم. همش در خونم قفل میکردم که بچه ها نبینه. وقتی بچه جاریم میومد پیشش سریع میفرستادم بره خونش به جاریم گفتم چن وقت نزاره بچه هاش بیاد خونم. کارتون تو فلش براش ریختم گوشیمم پر بازی کردم. خودمم گاهی باهاش بازی میکردم. همش اونو تو خونه سر گرم میکردم. البته شبا با باباش بیرون میرفتیم تا. خدارو شکر الان خوب شده.

بیا بیارش پیش دخترم خودم 😂هم اینجوریه ودوست داره با بچه ها بازی کنه اما مشکل من بازی کردنش نیست مشکل من اون بچه هایی که باهاش بازی میکنن خیلی فضولن بچه رو میزنن اونم کارش فقط گریس خیلی حرص میخورم از این کارشون

به نظرم بفرستش مهد کودک...شاید چون توی خونه تنهاست اینجور میکنه...وقتی مهد کودک بره آداب و معاشرت قشنگ با بچه های دیگه یاد میگیره

سوال های مرتبط

مامان 🩵آراد.دخترم🩷 مامان 🩵آراد.دخترم🩷 هفته سی‌ونهم بارداری