سلام مامانای گل خدا قوت بهتون
میخوام یکی از تجربیات شخصی و مثبتم در مورد خواب دخترمو باهاتون در میون بگذارم
کلا دختر من از همون بدو تولد برای خوابیدن خیلی منو اذیت میکرد و تا همین یک ماه پیش یعنی بیست و یک ماهگیش من نابود بودم.
اوایل تولد کولیک داشت و فقط تو بغلم و به حالت نشسته میخوابوندمش
بعدش بزرگتر که شد باید حسابی تو بغلم راه میبردم و لالایی میخوندم و تا میذاشتم زمین بیدار میشد اصلا هم تو گهواره نمیخوابید
بعده یک سالگیش که مثلا راحت شده بود باید تو تاب میگذاشتم و نیم ساعت همراه با موسیقی تابش میدادم تا بخوابه
و این اواخر هم دیگه روی پام میخوابوندم
توی همه این دوران وسط شب هم ده بار برای شیر خوردن بیدار میشد
من برای از شیر گرفتن دخترم یکی دو هفته بهش آمادگی دادم و همش باهاش صحبت میکردم که شیر جی برای نی نی کوچولاهس و تو دختر بزرگی شدی و ....
بعدش هم نخواستم یهو از شیر گرفته شه شیر خشک رو قبلن هم روزی یکی دوبار میخورد بهش پیشنهاد شیشه شیرشو دادم بعد شروع کردم به چسب زدن سینه و قطع شیر سینه
ازون موقع شبها یک بار و صبحها یک بار شیر خشک میخوره و حداقل پنج شیش ساعت پشت هم میخوابه
واقعا راحت شدم نسبت به قبل و جالب اینکه دیگه بغل و پا هم از من نمیخواد کنارم درلز میکشه و با چندتا کتاب داستان خوندن و لالایی خوابش میگیره
بعنوان یه مادر اگه برگردم عقب همون یکسالگی شیر سینمو ازش میگرفتم تا هم بهتر بخوابه هم بهتر رشد کنه هم وابستگیش به من کمتر شه.

۲ پاسخ

منم یکسال و نیمش بود از سینه گرفتم شیر خشک دادم،هم من راحت شدم هم خودش

والا عزیزم منم اینجوری بودم همش چسبیده بود بهم و شب تا صب ۱۰ بار بیدار میشد برای شیر.الان یه ماهه از شیر گرفتم ولی متاسفانه شبا باز با گریه بیدار میشه خوابش اصن خوب نی.شما چجوری عادتش دادید ب کتاب خوندن

سوال های مرتبط

مامان حلماسادات🌱 مامان حلماسادات🌱 ۲ سالگی
اینم تجربه خودم ، واسه مامانایی که میخوان کوچولوشونو از شیر بگیرن 👇😉

الان که اینو مینویسم یک ماه و خورده ای میگذره از وقتی که دختری رو از شیر گرفتم 🙂
دختر من از همون اول خیلی وابسته به شیر خودم بود و همش بهم چسبیده بود😶با اینکه یه سالش شده بود مثل یه بچه دوماهه شیر میخورد😮‍💨
خوابیدنش هم فقط با شیر بود بماند که در طول شب هم واسه شیر چند بار بیدار میشد
خلاصه یه دنیای وحشتناک داشتیم🤦‍♀️
از یه تایمی دیدم نمیشه اینطوری ادامه داد🤨
✅️شروع کردم در طول روز خوردنی هایی که دوس داشت رو به جای شیر بهش دادم مثلا اگه در طول روز ۶ بار شیر میخورد ۳بار رو با خوراکی و بازی راضی اش میکردم ۳ بار هم بهش شیر میدادم 😉
کم کم عادت کرد طوری که وعده های شیرش شده بود ۳ بار در روز
✅️بعد از اون شب ها تایم بیشتری بازی میکردیم و حسابی خسته میشد بعد سعی میکردم با لالایی و قصه و تاب دادن روی پام خوابش کنم
یه شبایی موفق میشدم یه شبایی هم ناچار میشدم بهش شیر بدم ، پروسه سختی بود اما بعد دوهفته یاد گرفت بدون شیر بخوابه
❗️اگرم در طول شب بیدار میشد شیر نمیدادم یا تابش میدادم بخوابه یا یکم آب بهش میدادم
✅️اینا تقریبا یک ماه و خورده ای زمان برد اما ارزشش رو داشت چون دخترم خوابش با کیفیت و یکسره شد و یادگرفت بدون شیر بخوابه و در طول روز هم فقط شاید یه بار شیر میخورد
بعد از اون هم بهش گفتم "می می زخم شده و شماهم دیگه بزرگ شدی فقط باید به به بخوری دیگه می می نداریم😁" و کلا شیر دهی رو قطع کردم و تماام🖐
تو این پروسه دخترم اذیت نشد ضربه روحی نخورد بیقراری عجیبی نکرد و خیلی ازش راضی بودم👌
مامان reza مامان reza ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من همون اول سینه سمت چپم از سینه سمت راستم کمتر شیر داشت برا همین اول اونی که کمتر شیر داشتو قطع کردم دقیق 10محرم بود که ی سینمو بهش ندادم پسرم دقیق 1سالو 9ماه داشت بعدش کم کم تو طول روز قطع کرم یعنی تا چند روز صبح که بیدار میشد بهش شیر میدادم تو طول شبم شیر بهش میدادم صبح که بیدار میشد شیر بهش میدادم تا 12ظهر و بعدش موقع خواب که ساعت 2ونیم 3میشد باز شیر می‌خورد تا چند روز همین روش و انجام دادم بعدش ظهر که از خواب بیدار میشد بهش شیر نمی‌دادم تا شب یا موقع خواب همونجوری ادامه دادم تا شد صبح که از خواب بلند میشد و ظهر که می‌خوابید و شب موقع خواب شیر نصف شبم مثلا طول شب اگه دوبار یا سه بار بلند میشد بهش شیر میدادم بعد شیر صبح قطع کردم تا چند روز بعد شیر ظهر که می‌خوابید بعد شیر شب که می‌خوابید دگه با شیر پاستوریزه کیک تخم مرغ .گردو بادم پسته آسیاب میکرم طول روز یا شب موقع خواب بهش میدادم براش لالایی میزاشتم یا با ی چیزی سرگرمش میکرم مثلا ی پاکن براش گرفتم اونو خیلی دوست داشت تو دستش می‌گرفت باهاش سرگرم بود تا می‌خوابید چون وابسته به شیر شب بود فقط با شیر می‌خوابید اینم بگم طول شیردهی بعضی وقتا که میدونستم گیجه همین که بهش شیر میدادم چشماشو که می‌بست فوری سینمو در می‌آوردم میزاشتم رو بالشت کنارش میخوابیدم تا بخوابه
مامان سینا❤ مامان سینا❤ ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن🌻
سلام مامانا خوبین؟ انشالله ایام به کام باشه

سینا خیلی وابستگی زیادی داشت هم به خودم هم به شیر خوردن یعنی ولش میکردی ۲۴ ساعت آویزون بود ازم. خلاصه که خیلی ترسیدم یهو ازش شیر رو بگیرم چون دو تا تجربه قطع شیر یهویی دیده بودم که بعدش بچه خیلی بد قلق شده بود. خلاصه به روش تدریجی گرفتم و واقعا میتونم بگم تجربه خوبی شد برای من و راضیم به شدت🥰
اول اومدم نظم دادم به شیر خوردنش یعنی اینجوری که مثلا ۸ صبح موقع بیدار شدن شیر میخورد بعد صبحانه باز ده مثلا شیر میخورد یک ناهار بعد موقع خواب ساعت ۲ شیر نیخورد باز تو خواب میخورد بیدار میشد شیر میخورد باز ساعتای ۷ و ۸ شب باز موقع خواب تو خواب هم میخورد.
وقتی یکی دو روز با نظم بهش دادم شروع کردم به حذف وعده های ساعت ده صبح و ۷،۸ غروب اول تایم غروب رو حذف کردم چون میرفتیم بیرون و سرش گرم میشد ۳،۴ روز که گذشت بعد وعده ده صبح باز ۳، ۴ روز زمان دادم بهش بعد وعده هایی که از خواب بیدار میشد رو حذف کردم اول بعد خواب عصر بعد وعده سر صبح . حدود ۱۵،۱۶ روز زمان برد که فقط موقع خوابیدن شیر میخورد و توی خواب بعد وعده قبل خواب ظهر رو قطع کردم و بعد ۳،۴ روز وعده قبل خواب.۱ شب هم توی خواب شیر دادم و تمام. حدود ۳،۴ هفته زمان برد اما واقعا بجز ۲،۳ شبی که شیر توی خواب رو قطع کردم اذیت نکرد و خیلی راحت کنار اومد
مامان برف کوچولو مامان برف کوچولو ۲ سالگی
خانما دیدم خیلیا درگیر از شیر گرفتن هستن گفتم تجربمو بگم شاید به دردتون خورد.
من دخترم به شدت وابسته شیرمادر بود و جز زیر سینه جور دیگه نمیخوابید.
من با این روش رفتم که چهار روز اول شیر روز رو قطع کردم و چهار روز اول چون خیلیم مهمونی بودم سرش گرم بود اذیت نمیشد خیلیم تو روز شیر نمیخورد البته....
۴روز دوم شیر موقع خواب بعدازظهرشو قطع کردم که فکر میکردم سخت باشه چون بدون سینه نمیخوابید.کاری که کردم این بود هر روز خسته اش میکردم.یه روز رفتیم خانه بازی دوروز پارک و خلاصه خستش کردم که بخوابه..اصلا رو پا خوابیدن بلد نبود و موقع خواب یه کم غر میزد و من اهنگ میذاشتم و یک ساعتی طول میداد تا بخوابه حتی یه روز خسته نبود کلا نخوابید منم مجبورش نکردم.....بعد سه روز سوم شیر موقع خواب شب رو قطع کردم فکر میکردم خیلی سخت باشه ولی اصلا سخت نبود فقط دوتا کتاب جدید گرفتم واسش و سعی میکردم تا بی تاب میشه یا اونا سرگرمش کنم.خونرو تاریک میکردیم و لالایی میذاشتم تا خوابش ببره خودش.رو پا کلا دوست نداره یه کم ماساژش میدادم یه کم بغلم میکرد بعد انقدر غلت میرد تا بخوابه و ساعت خوابش به هم ریخت اما اذیتش نکردم که فشار بهش نیاد و تو چهار روز سوم که شیر موقع تو خواب بیدار شدن هم قطع کردم... روز اول یه بار بیدار شد خیلیییی اذیت کرد گریه کرد همسرم بغلش کرد ماساژش داد من جلوش نیومدم خیلی....بار دوم بیدار شد اب دادم خوابید....دیشب هم که شب دوم بود کلا خودش بیدار نشد....کلا وقتی شیر رو کم کنید درخواست شیر هم کم میشه....
بعد من یک عالمه شیر های طعم دار پاکتی و دنت نوشیدنی و ایمیوه و چندتا خوراکی که دوست داره خریدم که بی تابی کرد بدم بهش اما خب دختر من کلا شیر پاستوریزه عادت نداره خیلی نخورد
بقیه اش پایین
مامان حسنا مامان حسنا ۲ سالگی
مامانا سلام من دیگه میخوام به دخترم شیر ندم و از شیشه بگیرمش . راستش دخترم از نوزادی تو اعتصاب شیر بود و تا یک سال و نیم هیچ رغبتی به شیر نداشت. بعدا تا چند ماه هم‌اگه میدادم‌میخورد و اگه نمیدادم چیزی نمیگفت منم چون وزنش پایین بود هم شیر میدم هم پدیاشور. گفتم تا ۲ سالگیش بدم. حالا الان به طرز عجیبی دو سه هفته ای شدییییید وابسته به شیر شده دختر منی که از ۳ ماهگی به کل شیر شبش رو خودش نخورد و تا صبح میخوابید و حتی بارها و بارها وقتی بیدار میشد براش شیردرست میکردم لب به شیر نمیزد تازه جیغ میزد که نمیخوام حالا سر صبح ۶،۷ صبح بیدار میشه میگه ماما شیر بده من با وضعیتی که تا ماه قبل داشت از شیر گرفتن دخترم عین خیالم نبود میگفتم یه روز بهش نمیدم و تمام. حتی شده بود چند روزی هم میخوابید بدون اینکه شب شیر بخوره حالا الان چیکار کنم فکر و ذکرش شده شیشه . با نی هم اصلا نمیخوره بعد مثلا قبلا ته تهش ۱۲۰ تا میخورد نهااااایتش این بودا الان به ۲۱۰ تا راضی میشه.غذا هم نمیخوره اصصصصلا. از غذا فراری عجیب شده.
چیکار کنم به نظرتون؟..‌
مامان روشا مامان روشا ۲ سالگی
تجربه
سلام مامانا شبتون بخیر گفتم تجربه از شیر گرفتن دخترمو بگم شاید بدردتون خورد
دختر من شیر خودمو میخورد گهگاهی هم شیرخشک ولی خیلی کم تصمیم گرفتم از شیر بگیرمش اول شیر در طول شبشو قطع کردم چجوری؟ شبا قبل خواب شام بهش میدادم بعد میخوابوندمش اینجوری سیر میموند تا صبح اگه هم شب بیدار میشد آب بهش میدادم اگه خیلی بی قراری میکرد درحد کم شیر میدادم ولی خیلی مقاومت میکردم پیش پیش میکردم تا بخوابه بعدم رفتم سراغ شیر روز درطول روز هر وقت میومد سراغم حواسشو پرت میکردم با خوراکی هایی که دوس داشت یا میوه [دخترم میوه زیاد میخوره] دیگه فقط موند شیر موقع خوابیدن که وقتی شام بهش میدادم میخوابوندمش دیگه سیر بود درخواست نمیکرد شبای اول که میگفت شیر بهش میگفتم فرشته مهربون گفته اگه روشا شیر نخوره بخوابه صبح براش جایزه میزارم و صبح قبل اینکه بیدار بشه ی خوراکی میزاشتم زیر بالشتش این شد که بدون شیر یاد گرفت بخوابه 😃 البته ی مدت هم مدام تی شرت میپوشیدم که نبینه هوس کنه
مامان زهرا خانم مامان زهرا خانم ۲ سالگی