آغاز از شیر گرفتن پسرم دلم بنده بهش امروز بالاخره یهویی تصمیم گرفتم از شیر بگیرمش صبح زود شیرش دادم و همراه با بغض گفتم دیگه با ممه خداحافظی کن اراده کردم و از خود خدا کمک خواستم دلم خون شده یه تکه اش مادر شدن خیلی خیلی سخته دعا کنید برام که بتونم دلم نگیره دیگه داشتم اذیت میشدم خیلی خیلی زیاد التماس دعا دارم چه کارایی و پیسنهادایی بهم دارید با تکون دادن تو بغلم خوابید رفتم براش بستنی و لپ لپ خریدم که بیدار شد خوشحال بشه راهنماییم کنید *

حواست باشه که برای اینکه بهونه گیریش کمتر بشه به بستنی و خوراکی های مغازه ای عادت نکنه که باز ترک اونا هم سخته
بهش میوه زیاد بده و اب

چطوری اینقدر زود بعضی میشید من که دلم نمیگیره اصلا براشون

لباس کیپ بپوش ک نبینه بدنتو

من که ۱۸ماهگی گرفتم چی بگم پس دلم باید حسابی پوکیده باشه..البته سن ۱۸ماهگی خیلی راحت بچه پس میزنه وبااین موضوع کنار میاد ..ولی ۲سالگی واقعا واسه بچه که خییلییی حالیش میشه سخته واسش .خدا بیشتر به بچت کمک کنه که راحت دل بکنه.

موفق شدی از شیر بگیری

و منی ک چن بار اومدم از شیر بگیرمش نتونستم گریه امونم نمیده😔

عزیزم با سلامتی .منم دقیقا یک روز صبح تصمیم گرفتم و خدا کمکم کرد الان ۲۰ روزه تقریبا از شیر گرفتمش. فقط سیرش کن .هندونه پسر من دوست داشت میدادم .چیزهایی که دوس داره بدی گرسنه نشه زود یادش میره. .

عزیزم نگران نباش.حتمابدترازدخترمن نیست ک چقدروزوشب تاموقع خواب دهنش بود.خداروشکرتموم شده الان 3هفته هست.اوایل دلم براش می سوخت ولی حالا راحت شدم.اخیشششش

کلی باز ی ک دم اما باد ممه میفته داد وبیداد میکنه میترسم مریص بشه غدا هم نمیخوره

منم امروز سه روزه از شیر گرفتمش خداروشکر همکاری میکنه باهام .فقط دم دما صبح گریه میکنه بونه میگیره میبینه من محلش نمیدم میخوابه

منم امروز شروع کردم سیر رنده کردم آبش رو زدم میاد میک میزنه میگه تلخه اما ظهر گریه کرد ویکم خورد الان فلفل زدم منم خییلی ناراحتم داغونم اما بهش آب میوه دادم غذا نخورد شیر به هیچ عنوان لب نمیزنه براش شیر موز خریدم بیدار شد بدم بخوره

روز چهارشنبه می گرفتید راحت از شیر گرفته میشد دیگه لازم نیست بهش شیر بدید من روز چهارشنبه از شیر گرفتم اصلا اذیت نکرد و شیرم خودش خشک شد

باید کم کم میگرفتی بهتره من ازتیرماه دارم میگیرم االان دیه چهار روز ندادم بهتره اینجور نمیفهمه بچه

روزا خیلی بهتره اگه شیر شب میخوره شبهای اول سخت میشه. پسر من شب اول خیلی بد گریه میکرد خیلی زیادددد
منم باهاش گریه میکردم از ته دلم گفتم یا فاطمه زهرا خودت کمک کن ولی در کل به نظرم سخت‌ترین قسمت مادر شدن همین از شیرگرفتنه . دیگه باید پا روی دلتون بزارید و این مرحله هم بگذره خدا خودش کمک کنه که راحت بگذره مخصوصا برای کوچولوتون .

واسه اینکه هم بچه اروم بگیره هم سینت یکهو سفت نشه درد بگیره و عفونت کنه سه شب تو خواب شب بدی دیگ سینه سبک میشه و خود ب خود خشک میشه

باید ببریش پارک باهاش تو خونه بازی کنی خوراکی مقوی و خوب براش اماده کنی دایم بهش اب و هندوانه و میوه بدی و اینکه نباید یکهو بگیری ک شکه بشه اول شیر روزو کم کن و بعد شب

من تدریجی گرفتم . به معنای واقعی کلمه پوست خودم و بچه کنده شد.

عزیزم به تاپیکام سر بزن درمورد ترک شیر دخترم توضیح دادم

عزيزم انشالله ب راحتي گرفته ميشه
واقعا سخته دختر من ب شدت وابسته انقد كه واسه ممه شعر ميخونه و كلي با ذوق ميخوره هميشه دلم ميگيره وقتي فكر ميكنم كه قراره ب زودي بگيرمش🥺

عزیزم سعی کن زیاد باهاش بازی کنی و حواسشو پرت کنی و زیاد ببریش بیرون

فقط اصلا دست به سینه ات نزن شیرتو بخوای بدوشی بدتر میشه
من شب سوم تو خواب عمیق دادم خیلی راحت شدم پسرمم دیگه شیر نخواس بعد اون

افرین..منکه نتونستم هنوز

من توبیمارستان بودم بچم ب اجبار تو۸ماهگی ازشیرم جدا شد خیلی خیلی برام سخت بود درد جراحی رو داشتم یک ماه بچم ازم دور بود وطفلمم شیر میخواست الان گ اینارونوشتی یادم اومد کلی گریه کردم،خوب کردی عزیزم بسلامتی الهی ک با شادی و خیلی زود گل پسرت باقضیه کناربیاد ونه خودش اذیت بشه ونه شمارواذیت کنه گلم