۱۰ پاسخ

فکر کنم من تنها ادمی باشم که بی تلفات بچه بزرگ کردم،شاهان فقط یه لیوان شکوند که اونم اشتباه از خودم بود،دیگه هیچ چیز خونه رو آسیب نزد، تا پونزده ماهگی که خودم همه چیزو جمع کردم،خونم سمساری بود،بعد اونم آموزش دادم و راحت شدم💃💃💃💃

عزیزم تو این سن دیگه متوجه میشن، یه جدول به اندازه روزهای هفته یک ماه درست کن بچسبون رو دیوار اتاقش، برچسب ستاره یا قلب هم براش بگیر. بش توضیح بده هر روزی که چیزی رو خراب نکنی یک برچسب میگیری. وقتی جدول پر از برچسب بشه یه جایزه میگیری ( خودش انتخاب کنه که چی دوست داره) اینجوری تشویق میشه که اینکار رو ترک کنه

ماتازه کاغذ دیواری کردیم
فرداش که همه جارو ترتمیز کردم ایلیا رفت رو جاکفشی
هم جاکفشی افتاد هم خودش
خودش ک خوشش اومده بود ولی جاکفشیه از سمت پشت و جلو کاغذ دیواریو پاره کرده خیلیییی هم تو چشمه.
تلوزیونو نمیدونم باچی خط انداخته یود روش عوض کردیم.
یخچالمونم ک نگم برات از چند جا مثل این فرورفتگی داره و........
😭

🤣🤣🤣وای خونه مام هییییچی سالم نیست
همه ترکیده شده توسط پسرم

خب کارش خیلی بده.ولی نمیشه گفت الان بزرگ شده عقلش میرسه.هنوز کوچیکه.نمیدونم چی بگم.واقعا حق داری ناراحت بشی

الان بچه هاهمه شیطونوبیش فعالن ولی میگن طبیعیه خرابکاری بچه هابازباهاش صحبت کنی بهش بگوبابات بایدکلی کارکنه تابتونه دوباره ایناروبخره

عزیزم هیچ ازت حساب نمیبره ؟؟؟
پسر من خیلی ازم حساب میبره،کاری بخواد بکنه چپ نگاهش کنم دیگه ادامه نمیده

عزیزم واقعا ک خیلی خرابکاری های بدی میکنه
ببین چطورشه ی چیزی رو میخواد ثابت کنه با این کاراش علتش پیدا کن و اصلا عصبانی نشو جلوش اون لحظه

با چی انقدر عمیق زده من نمیتونم بگم اشکال نداره منم دلم خونه

عزیزم شاید میخواد توجهتوجلب کنه.وقتی هی بهش بکی نکن نکن بدتر میکنه

سوال های مرتبط

مامان شایان مامان شایان ۳ سالگی
دوستان ب طرز وحشتناکی حالم بده
بیاین یکم حرف بزنیم
پروژه مهد تموم شد دیگه نرفت ، سومین جلسه بود ک بردم
جلسه های قبل یک ساعت و نیم می‌بردم می‌نشستم طبقه بالا میموند گاهی سر میزد ، امروز ک بردم کلا گریه کرد ک نمیرم داخل، یوم رفتم پیشش دقیقا جلوی در کلاس کلا گریه و استرس شدید داشت اصلا بند نمیشد حتی شهربازی اش هم جذبش نکرد
ترسیدم این استرس شدید منجر بشه ب ناخن جویدن و شب ادراری و باقی ماجراها
کلاسم شلوغ بود مربی هم کلا دیدم وقت نمیکنه و حوصله نداره .گفتم‌میبرمش و مخالفتی نکرد
شایان خیلی بچه سختی هست جزو کودکان دشوار و پر مخاطره اس و من بابت اینا خیلی نگرانی داشتم
مثلا دفاع نمی‌کرد از خودش ک حل شد این قضیه و فلان
نمیدونم شاید یکی دوسال دیگه بزرگتر شد بردمش اوکی شه یا کلا از من جدا نشه و من همین قضایا رو تو مدرسه داشته باشم
همش مزخرفه بچه اگه امن باشه ، همه چی حله
پیش پدرش مادربزرگ و خاله اش بدون من ساعت ها میمونه ولی مهد رو نتونست حل کنه
از من جدا میشه میره پارک مسیر طولانی رو خودش راه میره دو میکنه میره اینجوری نیس ک خیلی چسب باشه ولی نمیدونم چی شد ک مهد اونجوری شد
کلا هدفم آموزش نبود ، هدفم پیش بچه ها بودن و جدایی از من تو محیط جدید بود ک شکست خورد
دنیا رو سرم خراب شده
مامان نیکی مامان نیکی ۳ سالگی
وای انقد اعصابم خورده که حد نداره



بچه های شما هم اینجوری ان یا نه ؟؟؟


امشب مهمونی دعوت بودیم خیلی هم رودربایسی داشتم باهاشون


بعد تو مهمونی به غیر از دختر من یه دختر دیگه هم بود که همسن دختر من بود و همبازی هم بودن قبلا هم همدیگه رو دیده بودن بار ها ولی تا حالا اینجوری نشده بودن انقد سر همه چیز باهم دعوا کردن که من مردددددم از خجالت سر چیزای مسخره 🤦🏻‍♀️
سر دستمال کاغذی چرا این دوتا داره من یکی دارم
چرا شمع جلو این بلنده مال من کوتاه بعد جیغغغغغ میزدت دعوا میکردن باز باهم دوست میشدم چند دقیقه خوب بودن باز دوباره دعوا سر یه چیز مسخره دیگه 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
تا قبل ازینکه اونا برسن دختر من خانوووووم نشسته بود متین مودب اصلا خیلی خوب بود کلا همیشه اگه خودش تنها باشه بهترینه نمیدونم چرا چشمش به یه بچه دیگه میفته کلا یه ادم دیگه میشه میخاد هر کار که اون بچه میکنه اینم انجام بده حتی اگه نتونه انجام بده خیلی خجالت کشیدم امشب واقعن هنوز دارم بهش فکر میکنم و خجالت میکشم
یعنی فقط شام اوردت ما نفهمیدیم چجوری سریع بخوریم فرار کنیم که بقیه ارامش داشته باشن 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️ بچه های شما هم اینجورین یا فقط مشکل منه این جور رفتار 🥲