سلام خانما
بالاخره بچه م به دنیا اومد
یکشنبه سزارین اورژانسی شدم
آخرشم دردام شروع نشد
ساعت ۵ صبح کیسه آبم پاره شد رفتم بیمارستان ماماهمراهم یه مقدار آمپول فشار زد که دردام شروع شه قلب بچه طاقت نکرد ضربانش اومد تا ۳۴😰 به حدی سریع بردنم توو اتاق عمل و بچه رو کشیدن بیرون که خود کادر جراحی هم تعجب کرده بود از سرعت عمل خودشون
حالا برام سواله کسی اینجا هست که طی عمل سزارین درد داشته باشه؟ با هرکی حرف میزنم میگن فقط یه حسی از فشار و اینا داشتن
ولی چشمتون روز بد نبینه من در تمام مدت جراحی با اینکه بی حس هم شده بودم اعضا و احشامم وحشتناااک درد داشت فقط داد میزدم، هرچقدر ماماهمراهم به متخصص میگفت مسکن بیشتر بزن تاثیر نداشت، آخرش گفت خواب آور بزن بخوابه ولی بازم نخوابیدم، هاج و واج مونده بود از مقاومت بدنم
من فکر میکردم سزارین همینجوریه ولی بعدش با هرکی حرف زدم تعجب میکردن
کسی همچین تجربه ای از سزارین داشته؟
من خیلی خیلی درد کشیدم خیییییلی😩
حقم نبود، چون واقعا خودمو واسه زایمان طبیعی آماده کرده بودم آخرشم یه سزارین وحشتناک نصیبم شد

۱۰ پاسخ

مبارکه عزیزم
من خودم استانه دردم ب شدت پایینه ولی سزارین کردم و فوق العاده بود من بیدار و سرحال بودم دکتر هم داشت جراحی میکرد واقعا برام لذت بخش بود ک بیدارم و دارم دل و روده شکممو بهم میزنن

مبارک باشه قدمش برات پر خیر و برکت باشه، شاید هنوز بی حسیا تاثیر خودشون رو نذاشته بودن ولی برای حفظ جون بچه سریع اقدام کردن... بعد از اتمام عمل همچنان درد داشت؟ تا کی درد داشتی؟الان خوبی؟

گلم احتمالا اون درد به خاطر آمپول فشار بوده که بهت زدن

نه عزیزم من اصلا هیچی نفهمیدم یعنی حتی حس هم نکردم فقط هی الکی میگفتم بیحس نیستم ک دکترم گف عزیزم قبل اینکه کارمو‌شروع‌کنم بهت میگم‌منم با خیال راحت بودم ک یهو صدا نی نی مو شنیدم

من دوازده ساعت درد طبیعی کشیدم سز که بردنم انقدر درد داشتم که بی حسیو بهم زدن به یه ثانیه ام نگشید دردم پرید

قدم نو رسیدت مبارک.
یه سوال من یه آب رقیق ولی کمی به شیری ازم خارج میشه از دیروز.این نشتی کیسه آبه؟

بسلامتی عزیزم ، خوش قدم باشه الهی
شاید بقول خودت چون سریع پیش رفتن بی حسیا عمل نکرده بوده هنوز
ولی اشکال نداره دیگه خداروشکر که هم خودتو هم نی نی خوبین 😍

عزیزم🥲
شاید بخاطر امپول فشاری بوده که بهت تزریق کردن
چون امپول فشار هورمون درده که بطور مصنوعی به بدن وارد میکنن

منم تا به الان وایسادم برای طبیعی ولی دیشب دیسک کمرم عود کرد به احتمال زیاد برم سز بشم

قدمش مبارک عزیزم مهم اینه نینی سالمه ایشالا زود سرپا شی و دردایی که کشیدی یادت بره

قدم نو رسیده مبارک انشاالله

سوال های مرتبط

مامان رَستا مامان رَستا ۴ ماهگی
مامان نی نی قشنگه مامان نی نی قشنگه روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان
قرار بود طبیعی زایمان کنم ولی چون خونرسانی به جنین کم بود و ممکن بود خطرناک باشه سزارین رو انتخاب کردم، صبح روز سه شنبه ۱۷ مهر ساعت نه و نیم با مادر و همسرم به بیمارستان رفتیم. دیگه سرم زدن و چند ساعت منتظر بودم. تا اینکه بالاخره ساعت حدود ۲ بردنم اتاق عمل. البته قبلش سوند وصل کردن که خیلی بد بود. گفتم نمیشه بعد بی حسی سوند وصل کنید گفتن نه! واسه من که سوند سخت بود ولی همه میگن سوند رو اصلا حس نمیکنی. خلاصه رفتیم اتاق عمل، اونجا هم آمپول بی حسی زدن که اصلا سخت نبود و مثل یه آمپول معمولی بود. بعدش گفتن دراز بکش و پاهاتو بلند کن که نتونستم پامو بلند کنم. یه پارچه کشیدن جلوم و عمل رو شروع کردن. درد نداشت ولی حس میکردم دارن یه کارایی میکنن. منم هی حرف میزدم بعد دکتر گفت واسش مسکن بزنید. مسکن نبود بیهوشی بود که البته خدا خیرشون بده اگه نمیزدن خیلی بد میشد. البته بیهوشی کامل نبود ولی خب یه کم بود مثل یه حالت خواب و بیداری. وسطاش بچه رو نشونم دادن که چون بیهوش بودم در حد یک ثانیه یادمه
ادامه در پارت دو
مامان بچک مامان بچک ۳ ماهگی
تجربه سزارین

صبح رفتم بیمارستان فشار و ضربان قلب بچه رو‌ چک‌ کردن بعد یک‌ربع قبل از رفتن به اتاق عمل برام سوند گذاشتن موقع گذاشتنش یکم سوزش داشت و یکم احساس ناراحتی داشت بعدش تا بی حس بشم بعد رفتیم اتاق عمل و بی حسی نخاعی که برام‌ زدن رو میتونم بگم متوجه نشدم و‌ اصلا درد نداشت چند دقیقه بعد هم نی‌نی رو دنیا آوردن و آوردن گذاشتن رو صورتم خیلی سریع بود و حس خوبی داشت من اصلا فشار هم که بعضیا میگن متوجه نشدم بعدشم رفتم ریکاوری و باز نی‌نی رو آوردن شیر دادم بهش همه چیز عالی بود تا وقتی بردنم بخش اومدن حسابی شکمم رو فشار دادن اون درد داشت بعدم عصر که بی حسی رفت دردام شروع شد که مسکن زدن برام و غول مرحله آخر بلند شدن‌ و راه رفتن بود که خیلی سخته فرداشم مرخص شدم و اومدم خونه چون پانسمان ضد آب بود دوش گرفتم راحت سبک شدم ولی تا امروز بلند شدن برام سخته و گاهی درد دارم که دکتر شیاف داده. امروزم رفتم بخیه کشیدم که اونم متوجه نشدم اصلا و‌ تمام. سزارین واقعا لحظه تولد خیلی خوبه ولی بعدش مراقبت میخواد و اصلا آسون نیست حتما باید کمک داشته باشی یه ۲۴ ساعت سخت داشت و در کل میتونم بگم راضیم
مامان سید حسین مامان سید حسین ۱ ماهگی
🌟تجربه سزارین🌟
سلام مامانا تجربمو باهاتون به اشتراک میذارم شاید به دردتون بخوره،
من ۳۹هفته بودم که سونوگرافی رفتم و مایع دور جنین از ۱۱ به ۶ اومده بود و دکتر گفت باید شب بستری شی، همینطور بعد از معاینه گفت که دهانه رحمت کاملا بسته س و ۵۰ ۵۰ س بتونی طبیعی بیاری، خلاصه اینکه من شب بستری شدم و به خاطر ضربان قلب جنین که نمیدونم کم یا زیاد بود آمپول فشار نزدن و یه داروی واژینال بود برام گذاشتن برای باز شدن رحم، تا ظهر فردا صبر کردن دریغ از ذره ایی درد و انقباض، خلاصه اینکه اماده شدم برای سزارین، سوند گذاشتن که خیلی خیلی راحت بود و اصلا درد نداشت، بردنم اتاق عمل و بی حسی که زدن (بازم درد نداشت ، اونم برای من که خیلی به درد حساسم) تا دکترم اومد و ۵ دقیقه بعد پسرم به دنیا اومد.
نسبت به تصوراتم‌عمل راحتی بود، سختیش فقط روز اوله که باید از تخت بیای پایین، به معنای واقعی کلمه برام وحشتناک بود!
ولی گذشت ،و الان بعد از گذشت ۱۰ روز تقریبا ۹۵ درصد از دردام از بین رفتن