سلام ب همه
یادتون ۴ سانت بار بودم دیشب بدون درد بعدش برام امپول فشار زدن ک دردام شروع شه ۴ دقیقه ک شروع شد و دردها اومد سراغم امپول فشار باعث شد صربان قلب بچم افت کنه و اون لحظه من مردم طوری ک اکسیژن بهم وصل کردن چون شتیدم چطور ضربانش از دست میرفت 😭😭 خدا کمک کرد و ضربانش رفته رفته بالا اومد و دکتر گفت طبیعی نمیتونی زایمان کنی و سریع بردن اتاق عمل سزارین شدم بماند ک از اون شوک توی اتاق عمل ب مشکل خوردم طوری ک فکر میکردم میمیرم اما خداروشکر دکتر سزارین و ب نحو احسن انجام داد و بچم روی سینه م قرار گرفت🤲🤲 و الان پیشمه خابیده😍
حصور و کمک خدارو قشنگ توی تمام لحظات حس کردم برا همتون زایمان راحت ازش میخام🙏🙏
دلیل این مشکلم این بود ک بچه م طاقت امپول فشار و نداشت و این تجربه اینجور نیست ک بگگ امپول فشار چیز خوبی نیست

۱۵ پاسخ

بسلامتی خوش قدم باشه چند هفته زایمان کردی

مبارکت باشه عزیزم

بسلامتی ❤️
ان شالله عمیشه سالم و صالح باشه
کدوم بیمارستان رفتید

قدم نورسیده مبارک🥺❤️ برا ما هم دعا کن

خدارو شکر بلا به دور همیشه
قدم نو رسیدتون هم مبارک 🥰

خداروشکر که جفتتون صحیح و سالمید😻

مثل من موقع انقباض ضربان قلب بچم افت میکرد سزارین شدم
تبریک میگم بهت عزیزم

واایی دقیقن مثل من🤦سرهمین آمپول فشار لعنتی

به سلامتی عزیزم خداشکر فارغ شدی

خداروشکرعزیزم قدم نورسیده مبارک

بازم خداروهزار بار شکر

ای جانم..... لمس نی نی نازتون مبارکتون 💚

خداروشکر که الان نی نی خوشگلت سالم و سلامت پیشته❤️ منکه دیگه دارم دق میکنم طاقت ندارم هنوزم باز نشدم

خداروشکر .ایشالا منم بی خطر زایمان کنم سالم باشیم 🙏

هزاران بار شکر وقتی بغلش میگیری تموم دردها یادت میره
ان شاا زایمان راحت همه شما عزیزان

مقالات مرتبط

چرا سزارین زودتر انجام میشود؟
چرا سزارین زودتر انجام میشود؟
عمل سزارین دوم چگونه است؟
عمل سزارین دوم چگونه است؟
آمپول بتامتازون در بارداری
آمپول بتامتازون در بارداری و عوارض آن
درد در سزارین دوم
درد در سزارین دوم کمتر است یا بیشتر؟

سوال های مرتبط

مامان عسلچه مامان عسلچه ۳ ماهگی
۲۴ساعت گذاشتن درد بکشم سه بار امپول فشار زدن باکلی درد و فشار و معاینه و ورزش همش یک سانت بودم تاللحظه اخری ک بردنم اتاق عمل سزارین شدم دیگ دکتر اومد ب دادم رسید گف این دیگ نمیتونه
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان قندولک مامان قندولک ۱ ماهگی
تجربه سزارین

پارت سوم

و رفتم اتاق عمل اتاق عملی ک توی این یک و نیم سال گذشتع یه بار ب خاطر دخترم سزارین شدم و اود توزندگیم و یه بارم ک پسرم ۶هفته توی شکمم بود و نمیدونستم عمل کیست کعبد شده بودم و الان ک بخاطر وجود پسرم اومدم
توی اتاق عمل و اتاق زایمان تنها جایی هست ک جز خدا ب هیچ کسی فک نمیکنی و جز خدا هم هیچ کسی نیس ک کمکت کنه و درد تو بفهمه استرس داشتم استرس پسرم ک نره توی دستگاه و همه چی خب باشه
ب خدا تکیه کردم و همه چیز ب اون سپردم
دکتر اومد و آمپول بیحسی، زد یه سوزش داشت ولی دست و پام بیحس نشد دکتر گفت عجیب و یه بار دیگه زد اندفعه هم همون سوزش داشت ولی بیحس نشد و دفعه سوم ک دکتر تعجب کرد و آمپول زد و اندفعه هم سوزش و بیحس شد بدنم فقط سرم بالا بود و داشتم با خدای خودم حرف میزدم ک بچم سالم باشه

و صدای گریه ریز اومد و پسرم بود 🥺
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان مهرو مامان مهرو ۱ ماهگی
سلام من میخواستم از تجربه ی سزارینم بگم
پارت اول❤
دکتر بهم گفته بود ۶ صب ۲۰ م بیمارستان باشم ولی روز قبلش زنگ زدن گفتن ۴ صب برم منم رفتم ۱ ساعتی طول کشید تا پذیرش و پرداخت و کارتی بستری انجام شه
بعدش من رفتم بلوک زایمان ازم ان اس تی گرفتن و سوند وصل کردن ک خیلی هم درد نداشت بعدش بردنم اتاق مشاوره بیهوشی چن دقیقه اونجا بودم بعد ک دکتر بیهوشی اومد بردنم اتاق عمل تو کمرم امپول بی حسی زدن ک پام ی لحظه بی اختیار پرید بعدشم ک عمل شروع شد و دکترم اومد و دخترم ساعت ۷.۴۰ دقیقه دنیا اومد
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان دخترکوشولو🥰 مامان دخترکوشولو🥰 ۴ ماهگی
امپول فشار که میگن
این ربطی ب فشاربالا داره؟؟؟
مادرشوهرم میگ توکه فشارت پایینه ممکنه دیرتر زایمان کنی و طبق تجربه خودش ک حالا دیرتر بچه تا بدنیا میومدن میگف امپول فشار بهم زدن میگ امپول فشار باعث میشه فشارت بره بالا
درسته؟
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان مرصاد مامان مرصاد ۱ ماهگی
من خاطر فشار خون بالا دکتر برام ۲۸ نامه داد برا امپول فشار و دیروز اومدم برا کنترل فشار خون بالا بود و ختم داد از دیشب امپول گرفتم و هیچ پیشرفتی نکردم دگه امشب ساعتای ۱۰ رفتم سزارین انقد گریه کردم قبل عمل اخه خیلی میترسیدم ازش و ب سرم اومد
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان artin مامان artin ۲ ماهگی
نی نی منم بدنیا اومد سزارین اورژانسی شدم قرار بود طبیعی باشم‌که آمپول فشار زدن بچه ضربان قلبش افت کرد بردن سز ... اینقد هم ک میگن سز خوبه درد نداره من دارم میمیرم از درد دوبار شیاف گذاشتن مسکن هم زدن 😭😭😭
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان گل پسر مامان گل پسر ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
من تجربه ی خوبی از زایمان طبیعی نداشتم. اگر تصمیم قطعی دارید ک طبیعی زایمان کنید و ممکنه با خوندن متن من بترسید، پس بی خیال شید و ازش بگذرید.
۳۹ هفته ام تموم شده بود ک صبح ساعت پنج و نیم ، دیدم آب و خون ازم خارج میشه. البته کم کم.‌ زنگ زدم بیمارستان و گفتن ک برم برای بستری. ساعت هشت بستری شدم و آمپول فشار زدن. دردهام شروع شد. قرار بود ک من یک زایمان طبیعی بدون درد رو تجربه کنم! این قولی بود ک دکترم داده بود. تا ساعت ده درد کشیدم تقریبا پنج سانت بودم ک اپیدورال کردن.‌ از ده تا یک بی حس بودم و ده سانت شدم. دکترم دیرتر اومد. تقریبا ساعت یک بود ک اومد.‌ از ساعت یک به من بی حسی نزدن و اثر اپیدورال هم رفته بود.‌گفتن اگر بی حس کنیم نمیتونی زور بزنی. از ساعت یک ظهر دکتر و ماما و چند نفر دیگه بودن. ساعت دو بود و من دیگه توان زور زدن نداشتم. تمام بدنم درد میکرد. هر بار ک دردم شروع میشد به خودم میگفتم چرا فکر کردم اپیدوارال یعنی هیچ دردی متوجه نمیشیم.‌؟! دیگه ساعت دو شد و دکتر ناامید شد ک من بتونم با زور زدن بچمو به دنیا بیارم.‌ شنیدم ک دکتر گفت دستگاه رو بیارید، کاپو وصل کنید و ....
دو نفر از تختم رفتن بالا و اقتادن روی شکمم. از طرفی دستگاه وکیوم وصل کردن و از طرفی هم شکممو فشار میدادن. فشااااار، جوری ک حس میکردم تمام محتویات شکمم داره از پهلوهام میزنه بیرون.‌ وسطاش مشکل قلبی پیدا کردم و متخصص قلب آوردن. با اینکه من اصلا مشکل قلبی نداشتم. اونم دارو داد و ادامه ی فشارها!!!
ساعت سه بود ک بچم به دنیا اومد، گریه نکرد! متخصص اطفال آوردن.‌ بهش اکسیژن وصل کردن، و پنج دقیقه ی بعد گریه کرد! حالم اصلا خوب نبود، تمام اتاق زایمان پر بود از خون.‌ در و دیوار!
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان هدیه امام حسین مامان هدیه امام حسین ۱ ماهگی
مامانایی ک زایمان سزارین کردید، دکترتون ب همتون بعد عمل آمپول آنوکسپارین داد؟؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۴ ماهگی
دوستان ساعت ۷ میخام برم دکتر بنظرتون ازش بخام کیسه آبمو پاره کنه انجام میده میخام معاینه تحریکی کنم ک حداقل با آمپول فشار زایمان کنم ترسی از آمپول ندارم چون دخترمو با آمپول فشار زایمان کردم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان مهوا🐥 مامان مهوا🐥 ۲ ماهگی
ادامه۲:
من همینطور انقباو درد زایمان داشتم ک داخل اتاق عمل شدم (راستی اینم بگم ک چون درد داشتم معاینه ام کرد و ۲ سانت بودم )
با درد زایمان وارد اتاق عمل شدم
خب بگم لباسی ک میدن یه روپوشه ک پشت کمرش بسته میشه اما موقع تزریق بیحسی باز میکنن و وقتی میخابونتت روی تخت اتاق عمل شلوارو کامل بیرون میارن ی پرده جلوت وصل میکنن و در اخر ی رو انداز میندازن روی پات
من با دیدن فضای اتاق عمل چندین دکتر پرستار و... خیلی ترسیدم و لرز ب جونم افتاد
دکتر بیهوشی گفت ب جلو خم‌شو و امپول بی حسی رو تو کمرم فرو کرد راستش خیل میترسیدم از درد امپوله اما دردش کم بود
پام شروع شد ب گرم و سر شدن
اما بلافاصله حالت تئوع خیلییی شدیدی گرفتم ک دکتر قبلش بهم گفته بود اگر اینطور شدم بگه تا امپول بزنه تو سرمم و سریع امپولو زد و حالت تئوعم رفت
با بتادین محلی ک میخاستن برش بدنو شستشو دادن و کامل حسش میکردم تیغ انداخت و من‌خیلییییی کم سوزش رو حس کردم و سریع گفتم ک حس میکنم و دوبار تکرار کردم بلافاصله بعد از حرفم دکتر امپولیو داخل سرم تزریق کرد ک گفت سرت گیج میره اما من بعد از زدن امپول نفهمیدم کجا رفتم‌و انگار ی گرداب باز شد و من از اون گرداب داشتم بالا میرفتم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۴ ماهگی
سلام مامانایی ک زایمان طبیعی انجام دادید میشه از تجربتون بگید اینکه درداتون چجوری بود رفتید بستری شدید با آمپول فشار بود یا بدون آمپول.....راسته ک میگن آمپول فشار زمان زایمان رو طولانی میکنه؟؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان هاکان💙 مامان هاکان💙 ۲ ماهگی
تجربه زایمان پارت ۱
من توی ۴۱هفته و ۳روز رفتم بیمارستان معاینه کرد گف ۱ درجه باز شده ختم بارداری دادن بستری شدم ی اتاق تنها بودم اومدن باز معاینه کردن گفتن ۲فینگر دیر پیشرفت کرده ایزی وصل کنین( سوند داخل رحمم ) بدترین درد دنیا روی همین ایزیه بود ک افتادم ب لکه بینی آبریزش ایزی ک فقط داد میزدم میگفتم کیی میشه من از این بیمارستان راحت بشم اومدن باز معاینه کردن گفتن با ایزی شده ۳ درجه ک خودشون زنگ زدن ب ماما همراهم اومد ورزش داد دردام کنترل میشد اوکی بود تا این ک اومدن باز معاینه کردن گفتن ۲درجه من خودمو باختم چون ی روز تمام تو بیمارستان بودم هنوز زایمان نکرده بودم توی اون روز ی دوز ب من سرم فشار زدن من بدترین درد زایمانو سپری کردم ولی روی ۲درجه مونده بودم شب ساعت ۱۲ ی دوز سرم فشار قطع شد صبح ساعت ۶ دوباره شروع کردن ب سرم فشار باز دردام زیادتر شد من روی ۲ درجه بودم میومدن معاینه تحریکی میکردن خونریزی میکردم میگفتن باید طبیعی بدنیا بیاری من افسردگی گرفته بودم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان لنا مامان لنا ۴ ماهگی
تجربه زایمان پارت ۹


همونجا ک لرز کردم بهم یه آمپولی زدن ک یکم خوابم گرفت و صدام بزور میومد دکترم بعد بخیه زدن اومد بهم توضیح داد کی برم حمام و چیکار کنم و بعدش پانسمان ک تموم شد از تخت جابجام کردن رفتم ریکاوری اونجا دخترم کنارم بود و دستگاه نبض و فشار وصل بود تو اتاق عمل یبار شکمم رو فشار دادن و تو ریکاوری ۲بار فشار دادن بعد ماما اومد دخترم رو سینم گذاشت تا شیر بدمش
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نازگلی🧚‍♀️ مامان نازگلی🧚‍♀️ ۴ ماهگی
خانوما این درسته ک زایمان با آمپول فشار روند سریع تری داره تا درد طبیعی؟
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان سورنا👣🧜‍♂️ مامان سورنا👣🧜‍♂️ ۳ ماهگی
روند زایمان تون با آمپول فشار چطور بود؟چند ساعت شد؟کسایی ک بدون درد بستری شدین.....
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر