۵ پاسخ

عزیزم همینکه گریه میکنه بغلش کنی اروم شه یعنی مامانشو میشناسه
نی نی من کسی رو نشناسه بغلش گریه میکنه

اضطراب غریبش که شروع شد آویزونتون بود اونوقت میفهمی چقدر خوب می‌شناخته

مطمئنا میشناسه بچت بوی تورو تشخیص میده مطمئن باش بزرگتر که بشه وابسته تر میشه بهت پسر دوستم بغل همه میرفت حتی چندباری اومد خونه ما میموند یکی دوساعت ولی الان که یکسالش شده بغل هیچکس نمیره

من همسرمو صدا میکنم میگم بابای رایان اومدی رایان منتظرته بابایی کو بابا کجاس اونم از تو اتاق یا اطراف صداش میکنه وقتی بیشتر دوتایی خونه هستیم سعی میکنه باهاش بازی کنه خودشو معرفی کنه بیا بغل بابا بیا بابا بازی کن ولی خودمو قشنک میشناسه

نگران نباش عزیزم دختر منم خیلی اهل گریه نیست بغل همه میره با همه حتی غریبه های توی خیابون میخنده.سعی کنین دوتایی با پدرش بازی و کنن مثلا کتاب بخونه براش یا با یه اسباب بازی نرم باهاش بازی کنه تا بچه بیشتر با پدرش ارتباط بگیره.خودتونم بیشتر باهاش صحبت کنین با لحن کودکانه وباهاش بازی کنین تا قشنگ فرق شمارو متوجه بشه بچه

سوال های مرتبط

مامان مهدا🌼 مامان مهدا🌼 ۶ ماهگی
خیلی حالم گرفته است... من بچم شیر خشک و شیشه هم میگیره ولی خودم بهش نمیدم مگر وقتی که مهمونی یا بیرون باشیم چند وقت پیش یه فوبیا به جونم افتاده بود همش میگفتم اگه یکی بخواد بچمو ازم جدا کنه راحت میتونه چون بچم شیرخشک هم میخوره و وابسته به شیر خودم نیست.. امشب خانواده شوهرم اومده بودن بعد مدت ها بچمو دیده بودن بچمم اصلا غریبی نمی‌کرد راحت باهاشون حال کرده بود و اصلا واسه من واکنشی نشون نمیداد😞مادر شوهرم به شوخی به بچم گفت بیا بریم خونه ما تو که شیرخشک هم میخوری غذا هم میخوری میتونی پیش ما بمونی(داشت به شوخی میگفت) ولی من همونجا حالم بد شد😭یعنی من اگه بمیرم این بچه هیچ اتفاقی تو زندگیش نمیفته چون راحت بخش شیر خشک میدن یا اگه بخوان ازم جداش کنن اصلا بیقراری واسه من نمیکنه😔امشب هم همش تو بغل بقیه بود اصلا بیقراری نمی‌کرد واسه من تازه واسه بقیه می‌خندید ولی وقتی پیش منه همش گریه و بیقراری😔پس کی قراره منو از بقیه بشناسه و تو بغل من احساس امنیت کنه؟ اینجوری که پیش همه راحته و بود و نبود من واسش مهم نیست😔خانواده شوهرم رو نزدیک یک ماه بود ندیده بودیم اصلا باهاشون غریبی نمی‌کرد راحت بود با همشون انگار نه انگار که مادر هم داره حتی به صدام واکنش هم نشون نمی‌داد😔😢