۵ پاسخ

۱۲سال پیش هیچ وقت فکر نمی‌کردم بتونم
خیلی گریه میکردم میگفتم آیلین تو دستم میفته،نمیتونستم شیر بدم همش گریه بعداز ۴روز همه چیز اوکی شد فقط باید بگی میتونم و اصلا ب خودت استرس ندی

بچه داری هم شیرین هم فوق العاده مسئولیت بالایی داره هرروزم با یه چالش جدید مواجهی برای من که تو فامیلمون بچه نداشتیم و دور و برم بچه نبود اولش وحشتناک بود
تا قبل به دنیا امدن بچه ام حتی شبی که تو بیمارستان بودم بیخیال بودم
بعد بهوش امدن دردهای وحشتناکم بود قوای بدنیم که از دست رفته بود بود
چالش بزرگم شیردادن به بچه بود که هفته اول شیر پرید تو گلوی بچه بچه ام سیاه شد از اون موقع ترسیدم از اطرافیانمم داشتم که میگفتن شیرخشک نه دیگه پوستم برای شیردوشیدن و نپریدن تو گلوش کنده شد،بعد 10روزم کولیک هاش شروع شد تا4ماهگی ادامه داشت،تو4ماهم ختنه اش کردیم که اون روزم برام وحشتناک بود،کلا سخت بود ولی شیرین الان بچه ام منو بیشتر باباش دوست داره شبا حتما باید تو بقل خودم بخوابه،چالش جدا کردم جاشم دارم،دیگه خواهر هم سخت هم شیرین

بچه اول اره چون تجربه نداری

چند روز اول یکم سخته یکی باید راهنماییت بکنه بعد عادی میشه برات واز مادر بودن لذت میبری

بستگی داره چجوری عادتش بدی بچه رو اگه بغلی بشه سخته

سوال های مرتبط