۱۹ پاسخ

انگشتر باگردنبد تولدش ست شد 😍

به امید روزی که گوشواره اش هم باعشققق واسش سفارش بدم 😍😍😍

تصویر

گلم این ساعتت چجوریاس ؟
عکس دخترته روش؟؟
چجور گذاشتی،و قیمتش چنده؟؟؟

😐😐😐😐

ای جانم
مبارکتون باشه قشنگم
خیلی نازه

چه نازه 😍مبارکت باشه عزیزم
واینی ک بزرگ بشه یادگاری بدی ب خودش ازهمه شیرین تروقشنگتره🤩

چه ایده جالبی🥰مبارک باشه.ان شالله خدا حفظ کنه گل دخترت رو

خیلی قشنگه.
مبارکت باشه
گل دخملت خدا برات حفظ کنه

مبارک باشه خبلیی قشنگه عزیزم قلبی شدم واسه ایده و کپشنت❤️🥹😍

خب از کجا سفارش دادی؟ طلاس؟؟؟ منم میخوام

عزیزم خیلی خوشگل مبارک جفتتون .
انشالله ناز دخترت بزرگ میشه دستش میکنی

مبااارکهههه خیلی خوشگله ... منم تتو دوس دارم ولی میترسم😁

واییی چقد قشنگ شد مهسا جوووون مبارکتون باشه 🥹😍😍😍😍🧿🧿

من نفهمیدم

مبارک باشه عزیزم

مبارکتون باشه عزیزم چه ایده زیبایی

مبارکه عزیزم ،🥰😘😘😘

چه خوووشگل🥹✨

ماشاالله ب این مادر و دختر،❤️❤️❤️😍😍😍

مبارک باشه عزیزم انشالله همیشه تن خودت و کوچولوتون سلامت باشه انشالله عمر طولانی داشته باشد

سوال های مرتبط

مامان حلماسادات🌱 مامان حلماسادات🌱 ۲ سالگی
مامان دردونه 💕💕 مامان دردونه 💕💕 ۱ سالگی
سلام شب مامانی گل بخیر
امشب ی موضوعی واسم پیش اومد که می‌خوام واستون تعریف کنم و هر کسی می‌تونه نسبت به اعتقادات قلبی و دینی خودش برداشت کنه ولی واسه من هنوز جای تعجبی که چی شد که این اتفاق افتاد....امروز ی مجلس روضه دعوت بودم و توی این مجلس چون سالها قبل حاجت گرفته بودم ی نذر کوچیک میدادم ولی امسال ی حاجت داشتم که منتظر بودم برآورده بشه و بخاطر این گفتم نذر رو نمی‌برم و درصورت حاجت روایی سال بعد دوباره ادا کنم.وقتی داشتم تو مسیر میرفتم واسه روضه دخترم تو حین حرکت ماشین پستونکش رو احساس کردم از ماشین انداخت بیرون و مدام می‌گفت مامان می.زدیم‌کنار و کل ماشین رو گشتیم و مسیر و دوباره تا جایی که احساس کردم صدای پرت شدن ی چیزی اومد برگشتیم و هیچی نبود. کل ماشین و وسایل دخترم رو گشتم بازم هیچی نبود و به اجبار به خاطر اینکه دخترم اذیت نشه رفتم مغازه و پستونک خریدم و چهارصد و پنجاه کارت کشیدم همین حین که ناراحت بودم که دستم این ماه یکم خالی بود حتما بخاطر اینکه نذر رو ندادم این اتفاق افتاد و خلاصه اینکه تا رسیدم روضه نیم ساعت بود مجلس شروع شده بود و دیر رسیدم و همش تو فکر بودم تا اینکه یهو دخترم ساعت یک شب رفت سراغ ساک لباسی که باهام بودو دیدم گفت می و گفتم می می (پستونک جدید)رو‌میزه ولی دخترم دست کرد تو ساک و پستنونکی که از ماشین انداخته بود بیرون رو از ساک کشید بیرون...و‌خودمو شوهرم نگاهممون خشک شد که این پستونک از کجا اینجا سر درآورد در صورتی که موقعی که دخترم پستونک رو انداخت از شیشه ماشین بیرون این ساک بسته شده و عقب ماشین بود....🥹🥹🥹🥹🥹