۳ پاسخ

واه شوهرت باید جواب بده بگه خیلی کار دارم نمی‌رسم عزیزم بنظر من طرف قوم شوهر تو اصلا خودتو ننداز وسط بابت خودشوهرت از حقش دفاع کنه تو فقط خراب میشی چون چیزی جوابتو بدم مسلما شوهرت از طرف تو در نمیاد

اصلا نیازی نیست گوشی خاموش بشه در درجه اول ودر درجه دوم خود همسرت جواب بده چون سوال مربوط به ایشونه و اینکه مگه بیکار بوده و نرفته به کار ساختمون رسیدگی میکرده وقت نداشته وخسته بوده جواب از این واضحتر

به شوهرت میگن به شما نمیگن که بخوای جواب بدی.بگذار بین خودشون حل بشه

سوال های مرتبط

مامان آدرینا 💕 آراد مامان آدرینا 💕 آراد ۵ سالگی
امشب با بی رحمی تمام ۴۵ دقیقه دخترم گریه کرد اهمیت ندادم خوابید😩😩 هنوزم هق هق میکنه تو خواب
خسته شدم از دستش که انقدر ریخت و پاش میکنه خونه رو جمع میکنم بخدا ۲ دقیقه نمیگذره میره اسباب بازی یا وسایلشو میاره میذاره وسط پذیرایی میره🤨 بخدا اگه بازی کنه ناراحت نمیشم بازی نمیکنه فقط میخواد بریزه مدادرنگی هاشو میریزه وسط میره تو اتاقش دنبال بازی دیگه یعنی ۳ سال کارش همینه نه اینکه فکر کنید یچه اومده جلب توجه میخواد بکنه یا چی ... نه
امروز لباسهای اراد و شستم رفته اونا رو تا کرده گذاشته تو کشوش، با همه چی بقیه کار داره به جز کارهای خودش
امروزم از صبح خونه جمع و جارو کردم رفت دونه دونه وسایلاشو اورد بریزه چندبار گفتم نیار برو تو اتاقت بازی کن اخر شب دوباره دیدم ریز ریز گل سرهاشو ریخته دیگه پاشدم همت رو ریختم تو اتاقش در اتاقشو قفل کردم جیغ و گریه خواهش و التماس که باز کن گفتم باز نمیکنم یعنی قشنگ ۴۵ دقیقه گریه کرد اهمیت ندادم
هم الان عذاب وجدان دا م که با گرسه خوابید هم دیگه واقعا خسته شدم از این کاراش و حرف گوش نکردن هاش😩😩😩
مامان گل پسر مامان گل پسر ۴ سالگی
خانما مدت هاست که با پسرم یه مشکلی پیدا کردم نمی‌دونم شما هم بچه هاتون اینجوری هستن یا نه ، مثلا تو فریزر چند تا بستنی داشتیم یه مدلشو پسرم اصلا دوست نداره شوهرم از اون مدل دوتا خریده بود یکی برای خودش یکی برای من ، اومد تو اتاق گفت برای پسرمون یه بستنی که دوست داره بهش دادم بخوره خودمم اون مدلی که دوست داریم خوردم تو هم برو بخور ، من گفتم باشه رفتم بخورم پسرم تا تو دست من دید گفت منم این مدلی می‌خوام گفتم عزیزم تو که از اینا نمیخوردی گفت نه می‌خوام بخورم منم بهش دادم بستنی خودشم نصفه نیمه گذاشت کنار ، یا مثلا یه میوه هوس میکنم میگم پسرم تو هم میخوری میگه نه وقتی من برای خودم میارم میاد میوه منو برمیداره، یا مثلا هر روز عصر بهش یه لیوان شیر میدم که تازه با کلی اصرار میخوره علاقه نداره ولی چون براش مفیده با هر ترفندی که شده بهش میدم ، حالا اگر من برای خودم یه لیوان شیر بریزم میگه نخور الان تمام میشه میگم خوب تمام بشه دوباره میخریم میگه نه نخور ، جالب اینجاست که فقط هم در مورد من اینطوریه کاری به باباش نداره، چند روز پیش دلم هوس گیلاس کردم دیگه آخراش بود، برای پسرم ریختم تو بشقاب بهش دادم برای خودمم جدا ریختم تو بشقاب رفتم بشینم بخورم ، میگه مامان نخور تمام میشه میگم خوب تمام بشه میوه و خوراکی برای خوردنه دوباره میخریم ، حالا هیچ وقت هم شوهرم یا پدرم یا پدر شوهرم اصلا خسیس نیستن که بگم یاد گرفته نمی‌دونم این چرا اینقدر خسیسه ، بخدا هر خوراکی که تو خونمون میخواد تموم بشه تا قبل از این که تمام بشه میخریم میزاریم شاید الان شما بگید خوب بچست بزار بخوره ، نوش جونش بخوره اما قرار نیست من همیشه از حق طبیعی خودم بگذرم و بیشترم برای آیندش نگرانم که نکنه ای خصلت تو وجودش بمونه