۸ پاسخ

عزیزم اگه الان بچه خوبه و درد نمیکنه گناه داره ب نظرم نبرش دیگه هر وقت اذیت بشه دیگه از مجبوری میبریش در اینده

۷تا زیاده یباره ببر با بیهوشی درست کن همه رو

کدوم درمانگاه بردی عزیزم؟شمیم یار؟

از خودشبپرس ببین کی امادگی داره بگو ببن این دندونت درست شد دیگه درد نمیکنه براش توضیح بده اگه اماده بود ببر بزور نبر اصلا .😭😭😭منم میخوام برم بدون بی هوشی مث چی استرس دارم

عزیز دلم خوشحال شدم‌که دندون های پسرت و درست کردی😍😍

من که حالت تعوع میگیرم ازاون شلنگه

حق هم داره من خودم از اون صدای ویز اون دستگاه بدم میاد

اگه بخوام ببرمش باید بزور نگهش دارم میترسم حالش بد شه از بس گریه می‌کنه

سوال های مرتبط

مامان گل پسر وتودلی مامان گل پسر وتودلی ۴ سالگی
مامانا یه چیزی ذهنم و مشغول کرده ...من پسرم قبلا ک کوچکتر بود اینطوری نبود الان مدتیه ترسو شده...یادمه چند وقت پیش در حیاطمون چند دقیقه باز مونده بود یه سگ اومده بود تو حیاط پسرم دید و ترسید از اون موقع مدام تاکید داره ک در حیاط و ببند ...حتی تا تو حیاطمون نمی ره بازی کنه تنها همش باید باهاش باشم ...با بچه ها ی فامیل یا بچه هایی ک باهاشون یه کم رفت و امد داریم زیاد مشکلی نداره اما مثلا میریم پارک اگه چند نفر رو سرسره باشن دیگه نمیره میگه مامان زیادن .همش میاد کنارم میشینه امشب پارک بودیم با چند تا بچه کمی همصحبت شد یکی دوتاشونو هم میشناخت اما نمی رفت کنارشون یا باهاشون بازی کنه اونا میدوییدن تا سمت این میومدن می ترسید و خودش و جمع میکرد همش ...این بار اول نیست ک اینطوره....منم نمیدونم واکنشم درست بود یا نه 😔 گفتم مامان اگه نری با بچه ها بازی کنی میریم خونه یا من میرم ...یکمی میرفت کنارشون ولی با فاصله از اونها میدویید
خلاصه اینجور موارد اذیتم میکنه از وقتی هم کوچک بود من مدام پارک و بیرون بردمش با هر شرایطی این نیست ک بگم نرفته عادت نداره....در مواجه با بزرگتر ها اینطور نیست ...مثلا میره بهشون دست میده سلام میکنه غریبه هم ک باشن ...یا مثلا اگه یه بچه باشه غریبه هم ک باشه باهاش ارتباط برقرار میکنه اما وقتی چن تا ان انگار ازشون میترسه.....نمیدونم طبیعیه؟ باید چ واکنشی در برابر این رفتارا داشته باشم ک درست باشه ؟؟