۳ پاسخ

عزیزم پسر منم بلد نبود از حقش دفاع کنه. من در قالب قصه و شوهرمم در قالب نمایش بهش گفت چه جوری دفاع کن. چند بازی هم اومد گفت فلانی اذیتم کرده. شوهرم گفت برو خودت اسباب بازیت و بگیر ما کاری نمیتونیم بکنیم. بعدم من بردمش کلاس مادر و کودک و بردمش مسجد و با بچه ارتباط داشت. فهمید باید چکار کنه. الان از حقش تقریبا دفاع میکنه. اگر وسیله ی ز بخاد کسی ازش بگیره میگه نمیدم. بعدم مدرسه که برن خیلی بهتر میشن. پسر من پیش دبستان که رفت خیلی چیزا یاد گرفت. اما ناخن خوردن. از استرس و ترسه باید بفهمی واسه چیه وبراش قصه بخون و بگو هرچی ناراحتت میکنه بگو

سلام عزیز گل پسرت ببر کلاس ورزشی ثبت نام کن و هرکار خوبی که میکنه تعریفش بده وقتی کلمات اشتباه تلفظ میکنه بهش نخندین یا نگو اشتباه میگه خودت درست کلمه را تو جملاتت بگو تا کم کم یاد بگیره و بهش بگو که تو باباش چقدر دوستش دارین و بهش افتخار میکنید و تو کارهای خونه ازش کمک بخواه و مسئولیت بهش بده و از حرف زدنش تعریف کن بگو چقدر صدات قشنگه همه دوست دارن تو براشون حرف بزنی و حتما ببرش کلاس ورزشی وبعدازمدتی از خودت بگو مربیت چقدر ازت راضی هست و میگه قشنگ حرکت میزنی

عزیزم پسر منم بعضی کلمات رو اشتبا میگه فک نکنم مشکلی داشته باشع مدرسع برن درس میشن و اینک اصلا اهل زدن نیس تقریبا نمیتونه دفاع کنه از خدش همش از اینک با هاش قهر کنن کاری ک میخان رو میکنه منم سر همین خیلی ناراحت میشم

سوال های مرتبط

مامان آنیا مامان آنیا ۶ سالگی