۱۰ پاسخ

من که زایمان اولمه و اولین نوه پسریشه اصلا زنگ نمیزنه بگه کمک میخوای یا نه،الان خونه تکونی هم دارم دس تنهام،اطلاعاتمم از بچه داری صفره نمیان یکم کمک کنن دلداری بدن راهنمایی کنن....خدا هیچ کسیو محتاج نامردا و بی وجدانها و بی معرفتها نکنه

ای بابا خواهر چ انتظاری داری من پنج سال مادر شوهرم پرو پرو هی میگفت بچه بیار بچه بیار یبار تواین بارداری نپرسید حالت چطوره دیروزم پاشدن یه گردان شام اومدن خونه ام یبار نگفت ببخشید بارداری سختت شد سه روز درگیر این مهمونی بودم کمرم داغون شد

مادرشوهر من از الان میگه من گردن ندارم بچه بغل کنمم
شوهرمم میگه حالا کی بچه داذه بغلت که بغل کنی

کلا همشون اینقدر بیخیالن😒
دلسوز نیستن تففففففف

خانواده شوهر که هییییچ...خدا خودش جوابشونو بده

دلت خوشع مادرشوهرمن یه زنگ نزدع فقط یع کلمع بپرسع خوبی بع همسرم گفتم همسرمم زنگ زدع گفتع چرایع زنگ نمی زنی حال بپرسی برگشتع چی بگع خوبع من بزرگترم اون بایدزنگ بزنع حال منوبپرسع نع من😐😂

من ۸ تا خواهر شوهر دارم یکی از یکی ماه تر مامانم مریضه اونا میخوان بیان خونمو تمیز کنن برا وقتی که از بیمارستان میام مهمون میاد تمیز باشه چنتاشونم گفتن همراهی میان بیمارستان که احتمالا کوچیکه بیاد آدم داریم تا آدم تا حالا ازشون بدی ندیدم خیلی گلن

دیگه ماشالله بزرگ ی شب دو شب میمونه با بابات اینا

مادر شوهر من که واسه زایمان دختراش و حتی نوه دخترش ،از یک ماه قبل واسه خودش هم ساک میپیچید اماده میزاشت که باهاشون بره....حالا من بهش گفتم مامانم میاد شما هم بیا چون ما ببتجربه ایم هی میگه کمرم درد میکنه پام درد میکنه دستم فلانه....🥲🥲مامانمم معلمه فک کن زایمان من میشه وسط مهر ،مرخصی هم نمیتونه بگیره

خانواده همسر که براشون مهم نیست منکه پدرشم از 5 ماهگی ولم کرده رفته

سوال های مرتبط