پدر شوهر من حتی بیمارستانم نیومد و روز پنجم شیشم تازه اومد
تازه خیلیم ادعای نوه دوستی دارن.
من که حالم ازشون میخوره فقط ظاهر سازی میکنم.
یه مشت بی فرهنگن
نه من ناراحت نمیشم اصلا مگه چه شخص مهمی هستن حالا مهم شوهر ادمه
بعدشم اومده دیدنت بیمارستان دیگه
احتمالا از مادر شوهرت جویای احوالت هست اینجوری فکرکن
توقعتو بیار پایین تا ارامشت بیشتربشه عزیزم
بی توقع زندگی کن خودت کمتر آسیب میبینی ی چیزایی رو وقتی میشه تلافی کنی پس نگران نباشید شماهم ب وقتش جبران کنید
منم ناراحت میشدم
ولی الان بهش فکر نکن سعی کن ی جا ناراحتیاتو لنویسی و بهش فکر نکنی شیر غصه به بچت نده حالا که میگی بستریه
بیشتر فکر و ذهنت بچت باشه
هر چی کار برات نکنن بعد براشون کاری نکردی اگ گلایهکردن خودشون یا شوهرت میتونی بگی منم تو شرایط بد بودم ولی توقع نداشتم
اصلا واست مهم نباشه فقط رفت وامدتو باهاشون محدود کن ولی بی احترامی ن
اووو من از خدامه نیان مخصوصا مادرشوهرم چون میبینمش انقد الکی حرص میخورم میترسم شیرم خشک بشه 😏
سلام برای منم زایمان طبیعی داشتم یبار بخیه هام باز شدن دوباره زدن ولی این بارم خوب نشدن و هی دارن عفونت میکنن دکتر فقط چن تاکرم داده جای بخیه هایی ک اوفتاده خوب بچسپیده الان ۲۰روزه دوتا از بخیه های بیرونم نیوفتادن شما تجریتون چیه کمک کنید
من مادرشوهر بیشورم 7روز هست تقریبا حتی یه زنگم نزده اینا همه یکین فقط بلدن بگن شبیه منه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.