هفته پیش این ساعتا بود ک توی زایشگاه بودم🥲 واقعا اون روز حس عجیبی بود و گریه ام گرفته بود که البته خودم دلیلش رو نمیدونستم همه ازم سوال میکردن چرا گریه میکنی میگفتم واقعا خودم‌نمیدونم، شوهرم اول ک رفتم پیشش تا خبر بدم میخام بستری شم از گریه هام فکر کرد برا بچه اتفاقی افتاده 😅
خلاصه که دلم برا اون روز و کلا دوران بارداری خصوصا اخرای بارداری و حس انتظار حسابی تنگ شده 🥲🥺ولی خداروشکر الان دختر قشنگم فرشته زندگیم رو کنارم دارم و هر لحظه ثانیه به ثانیه به صورت ماهش نگاه میکنم و ته دلم کلی ذوقشو دارم 🥲🫀
ان شاءالله همه چشم انتظارا یک روزی این نوشته منو با تمام وجود درک کنن🥹🥰❤️

سه ماه دیگه باز دلتنگ ٢ ماهگی نیشی
دوماهگی بچه خوشگل میشه
میگن بچه هه همش گرنشون بهتر ه روز درمیون حمام یا حداقل بدن بشوری با شامپو بدن

انشالله خدا به منم یه دختر بده منم این جملات روزی تایپ کنم

الهی همیشه سلامت باشه عزیزم خداحفظش کنه براتون ❤️
الهی به زودی منم این روزهارو تجربه کنم برام دعا کن عزیزم 🙏

واقعا کاش میشد تمام حس های خوب کل دوران زندگی رو نگهداشت
حیف که هیچ وقت بلد نیستیم چطور قدر لحظه ی حال رو بدونیم و همش دنبال فرداییم🥹

دقیقا خدمم همینجوری بودم🥺♥️