پیرو تاپیک قبلیم…امروز مثلا تانیارو بردم روز کودک هاطره خوب بشه براش..بچه ام‌صورتس بدجور چنگ افتاد شوهرم شب بیاد ببینه طلاقمو میده😕جدای از اینا میدونی چی جیگرمو سوزوند؟؟؟اخر سر وایساده بودیم اسنپ بیاد یکی از بچه ها که خیلی وحشی بود و مشخص بود تو محیط خونه اشون خیلی پرخاشگرانه رفتار میشه باهاش ،یدونه محکم زد تو سر تانیا بی دلیل🙂ینی اون لحظه اتیش گرفتم نتونستم هیچی بگم هیچ کاری کنم فقط دخترمو بغل کردم ارومش کردم گفتم مامانش دعواش میکنه …مامانشم‌فقط خوراکی داد به تانیا که ازدلش دربیاد…دخترش کل روز همه بچه هارو اذیت کرد هول داد اخرشم اینکارو با تانیا مرد خیلییی محکم زد توسرش خیلی دلم سوخت واسه بچه ام😭شما تو این شرایط چیکار میکنین؟🥺من اومدیم خونه به تانیا گفتم هرکی زدت تو هم بزن با اینکه این روش رو قبول ندارم اما گفتم حداقل حقشو بگیره…اما دخترم انقدر مه بونه گفت گناه داره☹️بمیرم براش…دختر موفرفری زد بچه امو☺️👇🏻

تصویر
۱۲ پاسخ

من به دخترم میگم هر کسی میخواست بزنت از خودت دفاع کن و دستشو بگیر
ولی نمیگم ک بزنتش ،در اینصورت فرقی با اون نداره

عزیزم به بچه هایی ک دخترتو یه موقع میزنن بگو دست برايه زدن نیست برايه نازی کردنه به دخترتم بگو هرکسی خواست بزننت دستشو بگیر نذار بزنه

الهی از صورتش معلومه خیلی ارومه دخترت اما اینکه گفتین اون بچ خونش دعواست درست نیست

عزیزم خب همشون بچه هستن ربطی نداره اینا هنوز خیلی کوچیکن از رو کینه نزده که

عزیزم تانیا جون چقد چهرش معصوم و آروم افتاده کنار عکس دختر مو فرفری 🥰🥰
البته روانشناسا میگن دست طرف بگیر و نزار بزنه و ... ولی من یاد دوران بچگی خودم میندازه که مثلا من بچه آروم و بی صدایی بودم ،خیلی بودن که مثلا خواهر یا برادر کوچیک یا بزرگشون تو‌خونه میزدن دعوا میکردن تو محیط مدرسه هم همونطور بودن و مثلا میومد من میزد ،والا همونا با پررویی رسیدن زودتر به خواسته هاشون
یکمم بچه های ما دفاع یاد بگیرن بد نیست

ای وای بگردمش 😭
منم اینجوریم محیا هم معمولا بچه ها میزننش هیچی نمیگه تازه بوسشونم میکنه من عصبی میشم خودمم نمیتونم چیزی بگم بعد حرصم میگیره و عذاب وجدان میرم که چرا نمیتونم از بچم دفاع کنم 😔
ولی خوب شد نتونسم بیاماااا اگر انقو پرنده ها نزدیکن من قطعا سکته میکردم🤣😵‍💫

طرز فکرت اشتباهه چون اون زده تو خونشون کتک کاری میشه ؟ بچه هستن همشون چیزی حالیش نمیشه دیروز تو پارک ی بچه پسرمو زد خب هنوز درکشون انقد بالا نیست که کار بدیه بزرگ بشن خوب میشه رفتارشون

منم رسا رو بردم پارک نشستم بچه بازی بکنه
یهوو دیدم یه دختر بچه داشت با پسرکم بازی میکرد محکم زد رو صورتش
رسا هم وایسادم وایساد تلافیشو کرد
بااینکه تو خونه خیلی هم خوب رفتار میکنیم با بچه و نه حرف بد می‌زنیم نه کتک !
و اینکه به رسا هم نگفته بودم هر کی زد بزن
و با اون ححرکت خیلی متعجب شدم 🥲🫂 حقیقتاً موندم که بچه عم کار خوبی کرد یا نه
ولی خوبه بچه ها بتونن حقشونو بگیرن

دست بچرو میرفتی میگزفتی میگفتی اجازه نمیدم بچه منو بزنی دفه اخرت باشه

من اگه جای شما بودم به اون بچه میگفتم چرا زدی خیلی کار بدی کردی به مادرش هم میگفتم لطفا مواظب بچه تون باشید
الهی بگردم صورتش چی شد مگه ؟؟!

به نظرم شما کار عاقلانه ای کردی. خصوصا توی بازی بچه ها نباید وارد شد. البته نباید بذاریم همدیگرو بزنن. یکمی بیشتر که برن توی اجتماع، یاد میگیرن از حقشون دفاع کنن. بیشتر پارک ببریدش. اگر با پسرهای هم سنش بازی کنه،؟جسورتر میشه.
من خودم پرنسا چندین بار بردم پارک اجتماعی تر شده

منم رفتم بیرون پسره از مغازه اومد بیرون زد تو سر دخترم منم باهاش دعوا کردم گفتم چرا زدی به دخترم بی تربیت.. بعدشم دخترمو بغل کردم و خوشحال بود از اینکه به خاطر کار اشتباهش دعوا کردم
به دخترت بگو هر کی میخواد بزنه اونو دستاش رو قفل کنه یعنی بگیره نه اینکه بزنه و کار اشتباه اونو انجام بده.. ولی چون یهویی هست نمیتونن کاری کنن

سوال های مرتبط

مامان اهورا مامان اهورا ۲ سالگی
من یه سوالی دارم تا حالا به این مورد برنخورده بودم نمیدونم عکس العملم باید چی باشه
من امروز پسرمو بردم پارک بعد یه دختر بچه بود که از پسرم هم کوچیک تر بود. مامانش اونور نشستخ بود واسه خودش حرف میزد. این از پله ها رفت بالا پسر منم پشت سرش. دو پله رفته بود بالا دختر وحشی بازی دراورد پسرمو هول داد افتاد. حالا بچه م کاریشم نداشتا اون میگفت تو نیا هولش داد اینم توقع نداشت هولش بدن هم از دوتا پله با باسن افتاد هم توقع نداشت خیلییی گریه کرد. من فقط بغلش کردم قربون صدقه ش رفتم به بچه هم فقط همون موقع که پسرمو هول داد گفتم چیکار میکنی عصبانی همین. بعد دیگه بچه م پنج دقیقه گریه کرد دیگه نرفت سرسره. بعد دیدم مامانش داره نگام میکنه میخواستم برم بگم توگه میدونی بچه ت دست بزن داره لااقل ولش نکن به امون خدا برو. خیلی از خودم عصبانیم که هیچی نگفتم. من اگر باشم قطعا یه تذکر به بچه م میدم و اصلا بچه این سنی رو ول نمیکنم برم بشینم تازه بچه ش خیلی از پسر من کوچیکترم بود
به نظرتون اگر میگفتم کار درست تری بود یا الان؟ من کاری ندارم بچه ها بعضیاشون میدونم رفتار زدن رو دارن و حالا اقتضای سن شونه ولی اینکه به مامانش هیچی نگفتم از خودم عصبانیم. چندبارم نگاش کردم برم بگم باز بیخیال شدم
مامان گل پسر👶 مامان گل پسر👶 ۳ سالگی
یه تصمیم خوب در مورد تایپک قبلیم گرفتم .. اینکه چطوری بتونم بعضی از رفتارهای پسرم رو آروم آروم تغییر بدم
البته اینم بگم ۹ سال سابقه تدریس ابتدایی رودارم ولی اولین بار بوده که مادر هستم
قبل مهر روش تدریسم رو تغییر میدادم که بچه های کلاسم مطلبی رو بیشتر درک کنن و پارسال روشن تدریس به روش بازی بود که خوب جواب میداد
امروز هم کل روزم رو با مطالعه میگذرونم که چطوری با پسرم رفتار کنم که بعضی از عادات غلطش رو تغییر بده ... بعد کلی مطالعه بچه من کل مشخصات یه بچه لوس رو داره ، گوگل سرچ کنید ( نحوه ی رفتار با کودک لوس) بسیار آموزنده ست..
مطمئنا کسانی بین شماها هستن که بچه هاشون زیاد اهل اذیت نیستن ، ولی برای برخی خلاف اینه‌.‌ لطفاً تایپک الکی نذارین که بچه ها همه همینن که اصلا موافق نیستم 🥴 چون دوست و همکارم دوتا شیربه شیر بزرگ کرد ولی اندازه ی من اذیت نشده و به قولش خیلی ناراحت منه
البته اینم بگم پسرمن تو خونه ی خودم ازش راضی هستم ولی به محض رفتن به خونه ی مادرم تغییر رفتار میده چون اونا اجازه میدن هرکاری که حتی غلط هم باشه انجام بده مثلاً یه روز همه ی ادویه های مامانم رو میخواست قاطی کنه من با ملایمت گفتم نکن مامانی
سریع داداش و مادرم که اینا فداسرش و اگه مال ماست که دوست داریم بریزه و سرگرم شه .. در مورد این موضوع هم یکم از خانواده م فاصله میگیرم
چون خیلی خواستم بهشون بفهمونم که کارتون اشتباهه و بچه بدعادت میشه ولی نتونستم
مامان ارغوان مامان ارغوان ۲ سالگی
یه لحظه میاین لطفا
من روز ۴ ام ترک پوشک دخترم هستش،هرچند خیلی همکاری نداره ولی خوب دارم پیش میرم اما اما امشب گفت جیش دارم بردمش دستشویی جیش نمیکرد خودش رو نگه میداشت بعد افتاد به گریه و لج منم کوتاه نیومدم تا تموم کنه کارش رو‌ دیگه دیدم گریه هاش بیشتر شد بیخیال شدم اما همسرم سرم داد زد که اسم این پوشک گرفتن نیست!مگه پول پوشک رو تو کار میکنی میدی که اینقدر عجله داری!کدوم بچه با پوشک رفته مدرسه! ۲ ماه هم صبر کن بچه بزرگتر شه و فلان.... خلاصه یکم بحثمون شد! تو کل روز نهایت ۲ یاعت با بچه هاست اونوقت ۲۴ ساعت سرپا و خسته و مشغول بچه ها و کارای خونه اووقت اقا انتظار داره اخر شب هم انرژیم و روحیه ام بالا باشه! بخدا اینقدر خسته میشم ۲ تا بچه و نظافت و پخت و پز و... خودتون که تجربه دارید و میدونید چی میگم! خدایا به خدا ببخشیدا خریت محضه راحتی و ازادی و مجردی و خونه پدریت رو بذاری بیای برای پسر مردم خونه داری کنی و بچه بیاری و حرف بشنوی!دیوانه بودم بخدا اگه برگردم به عقب هرگز ازدواج نمیکنم!!!!
به نظر شما چیکار کنم ادامه بدم یا از لجش پوشکش کنم؟