سوال های مرتبط

مامان یاسین مامان یاسین ۴ ماهگی
ی چندتا چیز از تجربه زایمان سزارین بگم بهتون . اول اینکه من اورژانسی عمل شدم و درد طبیعی و سزارین رو با هم چشیدم و باید بگم که اصلا نمیتونم بگم این یکی خوب بود و این یکی بد بود چون من دوازده ساعت درد کشیدم ولی ی سانت هم باز نشدم ولی بقیه ی خانم ها که اومدن زایمان طبیعی توی دو ساعت اینا دنیا میاوردن و میرفتن و طبیعی بعدش خیلی آسونه چون دردات تموم شدست ولی سزارین خودش که عالیه البته بجز اون سوند هستش چیه نمی‌دونم همون که میزارن توی مثانت تا ادرار تخلیه بشه . من فقط سر اون اذیت شدم وگرنه آمپول بی حسی که از کمر میزنه رو اصلا نفهمیدم بعدش هم که پاهات گرم و بی حس میشه و صداهارو داری می‌شنوی و خلاصه در آرامش و حس و حال خوب بچتو میبینی ولی بعدش دهنت سرویسه بخصوص دوازده ساعت اول اوه خیلی باید درد کشید و من الان شش روز از عملم گذشت ولی نمیتونم درست بشینم و پاشم وقتی دراز میکشم که دو نفر دیگه لازم دارم که بلندم کنن . خلاصه خواستم بگم به تجربه زایمان های بقیه زیاد چیز نکنید که روی انتخاب خودتون تاثیر بزاره و اگه بدنتون آمادگی زایمان داشت برید طبیعی و اگه بفهمید که ذره ای قراره زایمان سختی رو پشت سر بزارید برید سزارین
مامان رَستا مامان رَستا ۴ ماهگی
مامان آرتا 💙👣 مامان آرتا 💙👣 ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت ده:

تو بارداری ترسم از برش دادنه بود ولی وقتی دیدم اون و اصلا متوجه نشدم گفتم پس اینم قابل تحمل ماما هم گفت درد ندارم بی حسی می‌زنیم گفتم توروخدا زیاد بزن گفت تا حالا دندون پزشکی رقتی؟ دندون بخیه زدی؟ دردش همونقدره که من تجربش و نداشتم.
خدا خیرش بده بی حسی زیاد زد اولش که خیلی قابل تحمل بود فقط وقتی نخ و میکشید می‌فهمیدم همون لحظه اون خانمی که با من بود و آوردن تو اتاق برای زایمان سرم گرم دیدن خانمه شدم که چجوری در اومد بچش و چند دقیقه اول و نفهمیدم تا حس کردم اثر بی حسی داره می‌ره گفتم تو رو خدا بازم بزن بی حسیش داره می‌ره بازم زد اما دیگه داشت دردناک میشد از یک طرف هم پاهام خشک شده بود تو اون زاویه که باز بود... بالا سرم از روی اون لامپی که روشن بود می‌دیدم اونجام. که چجوری بخیه میزنن این و بذارید نگم که خیلی وحشتناک شده بود با برشی که خورده بود🤦🏼‍♀️😐
بخیه ها دردش در برابر دردی که قبلش کشیدی خیلی قابل تحمله اما امان از بخیه های روی پوست که بی حسی روی اونجا اثر نمی‌ذاره و قشنگ فرو رفتن و در اومدم سوزن و نخ و میفهمی اونجا خیلی اذیت شدم
حدود نیم ساعت فکر کنم طول کشید نمی‌دونم چند تا اما خیلی خوردم بخیه اما گفت خیلی خوب برات بخیه زدم ازم راضی باشی
دیگه کارشون که تموم شد رو ویلچرم کردن و دوباره گذاشتم رو تخت
دیگه هیچ دردی نبود جز یه سوزش برای بخیه ها
پسرم و که آوردن تو بغلم گذاشتن تموم دردای دنیا فراموشم شد و همون‌طور که به صورتش زل زده بودم گفتم ارزش اون همه درد و اذیت شدنم رو داشتی پسرم 😍
مامان خرسی🐻🍯 مامان خرسی🐻🍯 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان پارت تکمیلی
از سزارین بخوام بگم، بعد از بی حسی با اینکه سرمم زیاد تکون داده بودم نه سردرد داشتم نه کمردرد، فقط جای بخیه هام به شدت میسوخت، پمپ درد هم نگرفته بودم، و اولین راه رفتن بعد از عمل به حدی دردناک بود که رنگم سفید شد، سوند رو بعد از بی حسی بهم وصل کردن بخاطر همین چیزی حس نکردم، فقط موقعی که درش آوردن یه مقدار سوز داشت، بعد از عمل هم یه مقدار شکمم رو فشار دادن، ولی چون همچنان بی حس بودم بازم چیزی حس نکردم،
از تجربه خیلی کمی که از طبیعی هم‌داشتم میتونم بگم موقعی که اومدن سوند رو بهم وصل کنن گفتن دهانه رحمت زخم شده، بخاطر معاینه ها، من از اون آدمایی بودم که به شدت طرفدار زایمان طبیعی بودم، ولی بعد از تجربه ای گه داشتم واقعا‌حق میدم به‌کسایی که‌ دوس ندارن طبیعی زایمان‌کنن، خودمم اگه برگردم عقب از همون اولش سزارین رو انتخاب‌ میکنم با توجه به وضعیتی که داشتم، از بیمارستان هم بخوام بگم ولیعصر بیماستان خوب و تمیزیه، ولی از برخورد کادر و پرسنلش زیاد راضی نبودم، از حال الانمم بخوام بگم بعد از ۲ هفته خداروشکر دردام خیلی کمتر شده، فقط گهگاهی تو قسمت بخیه ها احساس سوزش دارم هنوز، این بود کل تجربه ی من، بازم سوالی بود بپرسین میام جواب میدم حتما❤️