۱۶ پاسخ

میدونم خیلی سخته منم با اینکه امکانش رو دارن ولی هیچ کس کمک حالم نیس درسته الان ادم خسته میشه ولی من که اینجوریم میگم عیبی نداره عوضش هم ادمای اطرافم رو بهتر میشناسم هم اینکه وقت یکم بزرگ شد با خیال راحت با پسرم تفریح و عشق میکنم

خواهر انکار هممون خسته ایم یکی‌بیشتر از دیگری منم. فقط ماه اول خونه بابام بودم بعدش امدم خونه. بچه بغل. کارای خونه. نهار شام. تا شب بشه. کل شب هم. هی بیدار میشه. تا الان که نه ماهشه باز بیدار میشه شوهرم حتی اگه بیدار باشه نمیاد سمتش میگه خو‌‌ شیر میخواد چکارش کنم من از زابمان تا الان. ساعت ده. بیدار میشم. ولی انگار اصلا نحوابیدم
الان که بچه ام. یکم چهار دست پا میره و داخل روروئک. یکم میتونم راحت باشم البته گاهی. مجبورم باز بلندش کنم و کارمو. انجام بدم. وبااینکه سنکین شده. دستم بی حس میشه بخدا
باز شوهر مباد و میگه. تو خیلی از کارا رو انجام نمیدی
و منی که. این چن ماه اصلا تحمل حرفاشو ندارم و همیشه خدا اعصابم خرابه از دست خودم و شوهرم

آخی عزیزم دست تنها خیلی سخته خدا کمکت کنه ، بنظرم شوهرتون نذار باشگاه بره بگو بمون پیش ما همه اینارو براش تعریف کن ، خانواده شوهرت کجان

از کمک نگوووو که شرایطامون مث همه داغووووونم داغوووون ۶ ماهه نه خواب دارم ن خوراک ، بچه خیلی سخته منکه دیگه نمیارم یعنی بریدم بخدا همش میگم خدایا زود بشه۲ سالش راه بره غذا بخوره حرف بیفته راحت شم لااقل ، دست تنهایی خیلیییی سخته اینکه شوهرتم عین ی بچه ۳ ساله همش باید خدمات بدی بهش یه آب میخوره لیوانشو برنمیداره ،حالا فککک کن شدن دوتا بچه برا منی که دس تنهام ، کمک که هیییچ ندارم ۲۴ ساعته هم درحال کُزتی ام

منم که مادرم و خواهرم تو یه شهریم فقط من میرم خونشون واسه چند لحظه چون شوهرم زود میرع سرکار نیم ساعت نشده ب میگردم اونا که اصلا نمیان چی بشه بیان خونم. کلا دست تنهام هم برای پسر بزرگم هم این وقتی بزرگ شدن هیچ کس حق اینو نداره بگه من بزرگت کرد

شوهرت نباید بزاری بره باشگاه ‌منم نزاشتم چقدر خودخواهن

من مادرشوهرم عین فرشته کنارمه اگ اون نبود شاید کم میوردم :/

عزیزم میدونم خیلی سخته تنهایی و شب زنده داری .ولی اول از همه خدارا شاکر باش و بعدش هم بدون که این روزها میگذره و یه روزایی میاد که دلت برای این دوران تنگ میشه پس لذتشو ببر و به خدا توکل کن

عزیزم منم دقیقا مثل توام تنهام مامانمینام یه شهر دیگن شوهرمم اصن کمکی نمیده
ولی اشکال نداره میگذره این روزام بزرگ تر ک بشن یکم راحت تر میشیم

منم خیلی خستم از همه بدتر اینه بچه ی دیگم کلاس اولی هست تا کارای اونو بکنم هر روزم‌یکاری خانمشون میگه مثلن همین امروز کاردستی حیوانات اهلی وحشی رو باید درست میکرد بد هم که خودش بلد نیست خودم درست کردم از دیشب هی میرم یکم می‌چسبون م باز میام تا الان ظهر که ببره 😔

تو شوهرت خسته است ی عالمه میره سرکار شوهر من زیاد خسته نمیشه ولی بازم کمک نمیده🤣چون ننه جونش یادش داده کار نکنه ی وقت

همه ما همینیم عزیزم
این نیز بگذرد
منم گردن درد گرفتم دیگه

خدا بهت توان بده واقعا عزیزم آره منم خیلی خستم بشدت

حالا من کمکی دارم ولی بچم پیش هیشکی نمیمونه روحیم افتضاحه همش خونم دوماهه آرایشگاه نرفتم

منم مث توام کمکی ندارم ی شب تا صب نخوابیدم پدرم دراومده شوهر منم خسته س میخابه

پسر منم شب دوساعت دوساعت از ساعت پنج هم هر یه ساعت بیدار میشه

سوال های مرتبط