بیاین تعریف کنین بدترین اتفاق هایی که تو بارداری براتون افتاده 😅
فضولی نباشه کلی میخوام بدونم خدا بخواد نگهداره نگه می‌داره حتی با بدترین چیزا اینجا بگین 👇

انشالله کا بارداریت.بی خطر باشه اماانتظار هرچیزی و داشته باش
من یک روز بعد ان تی افتادم به خونریزی شدید و معلوم شد هماتوم دارم
کمتر از دو سه هفته بعد معلوم شد دهانه رحم باز شده و سرکلاژ شدم
اما خداروشکر خدا تا الان هوامو داشته با اینکه سخته و نگرانم ولی خب به قشنگی آخرش میارزه

مامانم منو ۶ ماه باردار بودو چو ن قرص ضد بارداری می‌خورده نمیدونسته که بارداره و الان قرص ضد بارداریش ۲۵ سالشه 😂😂

۶ماهم بود کلیه ام ورم کرد ۸ماهگی ورمش انقدر شدید شد ک شبونه راهی بیمارستان شدم فکر کردم دارم زایمان میکنم دکتر گفت اگه فنر نذاریم کلیه ات رو از دست میدی.۳۵هفته بودم ک بدون بیحسی و بدون بیهوشی سیستوسکوپی شدم 😢البته بارضایت خودم گفتم دردشو تحمل میکنم دارویی بهم نزنید ک برای بچم ضرر داشته باشه.حالا بماند از ۱۶هفتگی انقباض داشتم تا اخر.و کلی دردسرای دیگه

من نمیدونستم باردارم موتور تازه خریده بودم سوار شدم تصادف بدی کردم دستمو پام شکست بردنم بیمارستان ازم رادیولوژی گرفتن و من قراربود بچمو سقط کنم چون میگفتن چون رادیولوژی شدی بچت ناقصه باید بری سقط کنی س تا دکتر متخصص و ی متخصص رادیولوژی ب من گفتن سقط کن و من بچم تاالان سالمه سالمه هم سونو انتی دادم هم سلفری و همه چی عالی بوده

تازه باردار شده بودم
دوتا پسر بچه شیطون دارم اومدم لگد پرت بکنم با شکم افتادم زمین🤣🤣🤣هیچی نشد

من ازمامان خودم میگم ۲۰سال پیش ناخواسته باردارشد بابام بهش دوتافرش دادشست وازپله هابردبالاپهن کرد کمد جابجاکرد که سقط کن ولی نشد والان ماشالله خواهرگلم ودوست داشتنیم۲۰سالش

من محل کارم یه شرکت خیلی بزرگیه ک درو پیکر نداره و گاها سگ میاد توی شرکت..
یه روز عصر ک هیشکی نمیدونست باردا م چندتا سگ سرراهم سبز شد از ترس قالب تهی کردم😂لعنتیا چقد ترسیدم
رفتم به حراست گفتم اگه اتفاقی واسه بچه م افتاده باشه شکایت میکنم از فردا همه فهمیدن من باردارم😂