خانما بیاین درد و دل کنم باهاتون 😔
از الان خیلی میترسم از بچه داری پسرم بزرگ شده بود میخواستم چیکار یکی دیگه باردار شدم اوضاعم خیلی خیته به روم نمیارم انگار مجبور شدم یه چیزی و تحمل کنم خیلی حال بدی دارم چاره ندارم ولی 😭😭😭😭

اسمشو زدی عشق مامانی😍فقط خسته شدی حقم داری واقعا بچه داری سخته اما خداروشکر کن بابت وجودشون

ی مادری توی گهواره تاپیک گذاشته بود چخبرتونه همه ناخواسته باردار شدین و…
نمی‌دونم چرا آنقدر ناخواسته زیاد شده بخدا خود اون مادر ب اندازه کافی فشار روش هست ما دیگ نباید قضاوت کنیم
پسر بزرگت چند سالشه گلم ؟خدا کمکت کنه خیلی سخته ایشالا از پسش بر میای

حست طبیعی عزیزم ،تو میتونی از شرایط خسته و ناراضی باشی اما برای بهتر شدن حال خودت بهتره که بپذیریش اینجوری برات راحت تر میشه
به خودت بیشتر اهمیت بده برای خودت وقت بزار
اینک خسته و درمانده بشی کاملا طبیعی خودت سرزنش نکن

من دخترم یکسال شد ک حامله شدم الان پسرم یکماه میشه بدنیا اومده اولش سخت هم برا خودت هم برا بچه اولت ولی کمکی داشت باشی روزا اول خیلی خوب میشه مهلومت نمیشه من بدشانس دوهفته قبل اینک زایمان کنم دخترم مسموم شد تا یکخفته درگیرش بودم بعداز مریضی لجباز شد و بی اشتها بچه ام ک اومد بدتر با کسی وانمیستاد با من بود با پدر و مادرمم وانمیستاد لجبازی میکردده روز اونجا بودم اومدم خونم یک هفته سخت بود اونم بچه دومی ک میبینی کولیک و اینا شب بیداری گریه ولی الان دیگ هم من عادت کردم هم دخترم بعضی وقتا رو مخ ولی بهتر از روزا اول باهم بزرگ میشن هم بازی میشم سخت نگیر بگو خداروشکرت سالم باشن فقط

خواست خدا بوده دیگه عزیزم
حتما تواناییشو تو وجود شما دیده ، ان شاءالله بسلامتی واست بگذره و از این حس و حال دربیای🤲🏻