۹ پاسخ

شوهر من وقتی فهمید حامله ام،از سرکار بدو بدو
اومد خونه ،چه ذوقی داشت

حالا واکنش شوهر من اومد خونه ببین گریه میگمگریه می‌شنوی می‌گفت بگو بخدا گفتم بخدا گفت ن بگو بحضرت عباس گفتم باز رفت قرآن آورد بگو ب قرآن😂😂گفتم بعد شروع کرد ای خدا قربونت برم نوکری تو میکنم بعد گفت دخترع دیگ گفتم ن بابا معلوم نیس گفت فقط دختر باشع خدا😂😂😂😂😂😂😂😂❤️❤️من ک غش کردع بودم

ای جانم،منم بیبی چک زدم مثبت شدخودمولوس کردم گفتم بابایی؟ بازم بابایی🥰
ازذوقش دستموگرفت نشوندرومبل به دختربزرگم گفت نذارمامانت تکون بخوره هرچی خواست بهش بده تابیام !!سریع رفت شیرینی خرید وحسابی بهم رسیدو شبم بردمون رستوران ،یادش بخیرچه روزخوبی بود واقعا دلم بارداری خواست

شوهرم از شدت ترس مسئولیت انگشتشو با قمه بریده بود 😐😐😐

وای شوهرمن سر صب بود سر اولین بارداریم داشت شلوارمیپوشید بره سرکار اومدم گفتم باردارم وای شلوارشو دراورد گف گور بابای کار تارئیسش زنگ زد چنان بدوبدو رف🤣🤣باابجیم رفتم ازمایش بدم۳۶۵بار زنگ زد اخرم زنگ زد ازمامانم مژدگونی گرف🤣🤣🤣🤣🤣🤣

من دو ماه مونده به عروسیم فهمیدم باردارم به شوهرم پیام دادم گفتم باردارم زنگ زده بود پشت تلفن غش کرده بود از خنده😂 ..انقد عصبانی و ناراحت بودم گفتم زعفرون‌میخورم همسرم گفت نه گناه داره مگه چیه اول و اخر بچه میخواستیم حالا عروسیمونو میندازیم جلو‌..هیچی دیگه نگهش داشتیم و الانم شده خورشید زندگیمون😍

شوهر من بهش زنگ زدم گفتم میای خونه گفت بارداری🤣🤣🤣

من تست زدم گرفتم خوابیدم منتظر جوابش نموندم بعد شوهر رفته بود دستشویی اومد گفت عه نرگس اینکه مثبته گفتم راست میگی میگفت اره دیگه صبر کردم چون نمیدونستم چن دقیقه بعدش نشون داده روز عید زدم دیدم مثبته رفتم از خواب بیدارش کردم گفتم مثبته دیگه ذوووق ولی با ویار هام خیلی بد بود تا زمان اینکه زایمان کنم ویار داشتم
راستی وقتی رفتم دکتر و قلبش تشکیل شده بود برام گل گرفته بود

پس چرا من یادم نمیاد شوهرم چیکار کرده بود😁

سوال های مرتبط

مامان آراد مامان آراد ۱۳ ماهگی
سلام عزیزان اومدم تجربه ام رو بنویسم در مورد موی روی بیضه پسرم که چند وقت پیش عکسشو گذاشته بودم...
دکتر آراد گفت باید ببریش یا غدد کودکان یا اورولوژی
که من به سختی یه دکتر خوب فوق تخصص غدد کودکان پیدا کردم و بردم
براش سونو و آزمایش نوشتن
که دوتارو انجام دادیم ، امروز نتیجه رو بردم خداروشکر همه چیش نرمال بود دکترش گفت تو بارداری وقتی تو شکمت بوده ممکنه تستسترونش بالا و پایین شده و باعث رویش موها شده ولی الان مشکلی نیست و تا یکسالگی میریزه واقعا خیلی مسئل هشده بود برام
حالا یه سوال دارم، اطرافیان منو مسخره میکنن که پیگیر این مسئله شدم و حدود ۲۵۰۰ هم خرج سونو و ویزیت و ... دادم
ولی واقعا من به عنوان یه مادر بر گردن خودم میدونستم که پیگیر این قضیه باشم خداروشکر که سالمه و مشکلی نداره پولی هم که خرجش شد فدای یه تار موهاش
ولی این درست نیست چون قدیمی ها این کارارو نمیکردن ما هم نکنیم و از جهل اون ها استفاده کنیم خواهر خودم تو هفت سالگی چشمش مشکل پیدا میکنه و مامان بنده اصلاااا نمیفهمه الان که ۲۶ سالشه بینایی چشمش خیلی کم شده و تنبلی چشم شدید داره حالا همین مامانم منو مسخره میکرد و میگفت بیکاری بچه رو اینقدر تو سختی میندازی تو مریضی و ازین حرفا....ولی به نظرم خوبه آدم اگر مادر هم میشه مادر آگاه و با مسئولیتی بشه...
مامان amirali مامان amirali ۱۰ ماهگی
سلام خدمت دوستاي گلم
من ميخواستم تجربمو در اختيارتون بزارم شايد به درد عزيزي بخوره البته كه #نسخه_زندگي هر كس #فرق داره و ما بايد با #سياست #تشخيصشون بديم من و همسري وقتي زندگيمونو شروع كرديم علاوه بر مشكلاي ريز و درشت كه البته قابل حل بودن يه مشكل بزرگ داشتيم 😔 اونم رفيق بازيه زياد همسرم بود
طوري كه سهم اونا از من توي زندگيه همسرم بيشتر بود حتي وقتي توي ماه عسل بوديم كه تنها مسافرت دو نفرمون بود ايشون چندبار عنوان كردن كه ايكاش دوستاش اينجا بودن،
وقتي هشت ماهه باردار بودم مسافرت خارج از كشور رفتن كه ١٥ روز طول كشيد و من همش ترس اينو داشتم كه نكنه دردم بگيره و وقتي نيست بچم به دنيا بياد
اين وسط هر راهي رو رفتم ازجمله قهر و غرغر ناراحتي و واسطه كردن خانواده ها كه #هر_كدوم به نوعي بين من و همسرم بيشتر #فاصله_مينداخت حتي مادرشوهرم گفت پسرم نميتونه از كسايي كه باهاشون بزرگ شده بگذره و پيش تو باشه ، اين وسط منم وقتي هر جا ميرفتم تنها بودم و اكثر زن و شوهرهاي جوون و كنار هم ميديدم افسرده تَر ميشدم
وقتي ديدم همسرم رو هيج جوري نميشه رام كرد و هيچ پشتوانه اي هم ندارم #تصميم گرفتم واسه فرار از تنهايي به #خودم #تكيه كنم #اول از همه از #خدا #كمك خواستم بعد ♥️