۶ پاسخ

نه چرا سرزنش کنم بچس دیگه انقد قراره اینجوری بشن

ارع منم خیلی خودمو سرزنش میکنم. من دخترم مواقعی که خیلی خوابش میاد و گشنشم هست ولی نه شیر میخوره و نه میخوابه یعنی پوشکش کثیفه. بااینکه این موضوع رو میدونم ولی بعضی وقتا واقعا مغزم همراهیم نمیکنه و درک نمیکنم چرا بچم نمیخوابه. بعدش که یادم میاد ی عالمه خودمو سرزنش میکنم

پسر من که چهار ماه کامل هرشب جیغ کشید و هیچ داروی دل دردی روش اثر نذاشت

بچه من دلدرد نمیگیره مگه اینکه غذای نفاخ بخورم ولی از مهمونی شلوغ بدش میاد ، در کل با بعضیا حال نمیکنه مثلا مسجد میبرم همه اشنا هستن با من ، میان سمتش ولی گریه نمیکنه ولی فامیل میبینه گریه میکنه

بچه منم میریم جایی گریه می‌کنه بوی غذاشون شاید دوست نداشته . فامیلمون سیرترشی آورد این انقد جیغ زد

دخترتو تو روروئک میزاری؟

سوال های مرتبط

مامان نازگل مامان نازگل ۶ ماهگی
تجربه ی پزشک اطفال
سلام مامان گلیا
همونطور که می دونید من دغدغه ی شب نخوابیدن ها و گریه های نازگل رو داشتم تو شهرستان خودمون پیش دکتر بردمش و خب زیاد فرقی نکرد یکم پرس و جو کردم و یه دکتر تو اصفهان پیدا کردم که فوق تخصص بود یه نسخه بردم پیشش هم شبها بدون گریه و زودتر می خوابه هم اینکه تو روز آروم تر شده نه اینکه گریه نکنه اما خب بهتر شده تو این یه هفته ای که بردمش.
درسته که هم بهداشت و هم دگتر قبلی میگفتن وزنش خوبه اما خودمم حس میکردم اون چیزی که باید باشه نیست نسبت به وزن تولدش الان هم آهن دکتر براش نوشته (گفت شاید بخاطر کمبود آهن نمیخوابیده) و هم کمکیش رو شروع کرد که الان دیگه بچم سیر میشه قشنگ برا همینم آرومه(من شیر دارما اما به قول مامانم پناه دلش نمیشده که بخوابه)
خلاصه اگه بچتون زود به زود طلب شیر میکنه و مدام زیر سینه اس و شبا برا خواب گریه میکنه شاید سیر نمیشه
دکتری که بردمش احمدرضا عابدی هستن
آقا نازگل من جدیدا تلاش میکنه چهار دست و پا بره ولی هنوز موفق نشده لبش هم مدام تو دهنشه بچه های شما چیکارا میکنن؟
راستی میشه نفری یه حمد شفا برا پدرشوهرم بخونید تومور داره حالش بده بچه کوچیک داره ۷سالشه خواهرشوهرم امسال کلاس اول میره گناه داره
مامان میران👑 مامان میران👑 ۱۰ ماهگی
خانوما میشه لطف کنید حرفامو بخونید و راهنماییم کنید؛ پسر من تا همین چند روز پیش یه بچه اجتماعی و فوق العاده خوشرویی بود هرکسی بهش نگاه میکرد لبخند میزد و زود ارتباط میگرفت چندروز قبل من یه مهمونی داشتم که میران برای اولین بار میدیدتش دوستم تا وارد خونه شد و پسرم رو دید به جای سلام کردن با صدای بلند پخ کرد میران از ترس لرزید و جیغ زد حدود یک ساعت طول کشید تا آروم بشه محکم چسبیده بود به من و‌مدام‌ نگاهش به دوستم بود و هر چند دیقه یه بار با صدای بلند جیغ و گریه و این داستان تا وقتی بخوابه ادامه داشت و من واقعا ناراحت شدم حالا بماند که مهمونم به جای معذرت خواهی کلی مسخره کرد که بچت ترسوعه اجتماعی نیست آدم گریزه!! الان میران سه شبه که راحت نمیخوابه با گریه از خواب میپره بغل هیچ کسی نمیره میچسبه به خودم حتی بغل مامانم که خیییییلی باهاش خوب و راحت بود نمیره و گریه میکنه من الان واقعا نمیدونم باید چیکار کنم میشه راهنماییم‌کنید

بارداری زایمان