یکی از پسرای فامیل شوهرم ۸ سالشه خیلی بچه شلوغ و اذیت کنیه مامانش ولش میکنه تو مهمونیا خودش میره خونه، اون روز انقد دخترمو اذیت گرد جیغشو درمی‌آورد بعد با رکاب دوچرخه زد به پای دخترم دخترم افتاد خیلی زبون نفهمه خواهرش که بزرگتر اونجا بود گفت میرم خونه به مامانم میگم چقد اذیت کرد گفتم آفرین بگو و این چرا اینجوری میکنه و خواهرش از اذیتای تو خونش گفت
حالا مادر و پدرش منو میبینن قیافه میگیرن جالبهکه من به خود بچه با احترام حرف زدم که دلش نشکنه
حالا به جای عذرخواهیشونه
خواهشا یا درست تربیت کنید یا واقعیت هارو قبول کنید

اونجور مامان های بیخیالی رو میگم بگیرم خفه کنم فقط

بچه های بی تربیت تحویل جامعه میدن دو قورت و نیمشونم باقیه

بذار انقد قیافه بگیرن تا جونشون درآد

شایدم خود مادرش م خسته شده ازبچه اش یکم میزاره اونجا نفس بکشه شاید خیلی اذیتش میکنه هااا شاید مامانه هم گناه داره

باید تو این زمینه درک بالایی داشته باشی گلم که مادره نداره

یکی از فامیلای ما هم همینطوره هیشکی جرات نداره به بچش چیزی بگی وهرچقدر شلوغ کنه وریخت و پاش...

ماهم همچین بچه ای تو فامیل داریم کوچیکتره و من موندم چجوری باید رفتار کنم با این بچه🫠

اون پیش فعاله

چه بچه بی تربیتی اگه من به جای تو بودم مینداختمش بیرون