۱۰ پاسخ

دختر من میره جلو در داد و بیداد میکنه که بلن شین بریم بیرون
کفشاشو میاره بپوشونیم بریم
الان اومدبم پارک

مامان منم ۳۲ سالشه من ۱۸ سالمه خواهرم ۱۱ دوتا بچه ایم فقط

دخترت اذیت نمیکنه آخه بنظر من سخته ولی بعد به دنیا اومدنش خیلی شیرینه باهم بزرگ میشن

جلو گیریت چی بود حامله شدی چه خوب که نگهداشتی منم اگه یه روزی با وجود بچه ی کوچیک حامله بشم قطعا نگهش میدارم خیلی تصمیم میگیرن سقط کنن اخه

پسر منم تا چشماشو باز میکنه میگه در در باباش شبا میبرتش تو کوچه ۱۰ دقیقه ای راه بره منم شرایطم مث شماست نمیتونم ‌برم بیرون

اره گلم،ولی طفلک همش خونس،همسرمم اینقدمشغله کاری داره شایدهفته یبار ببریمش بیرون

اره عزیزم دختر من میره در حیاط رو میزنه که بریم بیرون تا میبینه باباش میاد میره بغلش که بره بیرون من باز خداروشکر مادر شوهرم میبردتش بیرون هرجا که بره این دختر من همراهشه

اره عاشقه ببرونه مخصوصاتو ماشین از شیشهسرشوبکنه بیرونه باد بخوره به موهاش

مگه حامله ی

اخی بارداری😍چند وقتته

سوال های مرتبط

مامان شيطونك مامان شيطونك ۱۷ ماهگی
بچه ها خیلی دلم گرفته
همش تو خونه با بچه تنهام. درسته عزیز و شیرینه برام، ولی انگار کم آوردم.
جایی هم که زندگی میکنم خیابوناش شیب داره، هم پله داره، نمیتونم برم کالسکه سواری.
ولی شوهرم میره سرکار. خب روحیه ش عوض میشه، میاد خونه هم خسته ست، باز تا اخر شب من با بچه سروکله میزنم.
منم قبلا سرکار میرفتم، دوست دارم بیرون خونه باشم، ولی نمیشه.
مسافرت زیاد میریم، تازه ۲ هفته ست برگشتیم، این هفته هم میخایم بریم باز. ولی!!!! خب تو مسافرت هم من بچه دارم!!!!! فرقی به حال من نداره! درسته حس و حالم عوض میشه ولی سخت تره. چون تو خونه هرچند یکنواخت، ولی یه روتینی برای خودم دارم. مسافرت سخت تر هم هست! تازه برمیگردی خونه خاک داره باید همه جارو مرتب هم بکنی…
بخدا که سرکار آدم خسته نمیشه، تو خونه سخت تره.
شوهرمم خیلی مهربونه ولی متوجه توضیحات من نمیشه که تو خونه با بچه چقد بیشتر خسته میشم.
درکنار این خستگی ها فشرده زبان هم میخونم، شب که بچه میخابه با خستگی زیاد تازه میشبنم سر درس. اونم چون خودم دارم خوداموز میخونم برام استرس میاره.
خلاصه خیلی دپسرده شدم😞