۲۰ پاسخ

بنظرم وقتی جای کسی نیستید قضاوتش نکنید هیچ مادری مخصوصا بچه شو اذیت نمیکنه دعواش کنه

من یه مادرم که بچه هام شیربه شیرن
داد زدن اون خانوم حتما برا اینه چون خودمم همین طورم مثلا پسرم خواهرشو هول میده میگم نکن مامان خواهرته ولی گوش نمیده یا میزنه یا هر اسباب بازی دست بزنه ازش میگیره هر چی میگم باز کار خودشو انجام میده منم مجبور میشم داد بزنم سرش تا بره اونور
یا غذا که میخوره یه لقمه میخوره می‌ره میگه بیا بخور جمعش کنیم نمی یاد هر چی میگم بازنمی یاد مجبور میشم داد بزنم بیاد
اتفاقا منم شوهرم اومدنی از این رو به اون رو میشم می‌دونی دلیلش چیه چون شوهرم کمک می‌کنه کارای یکیشو به عهده میگیره منم اعصابم آروم میشه خستگیم در میشه
من کاملا اون خانوم رو درک میکنم

ی موقع هایی واقعا ادم کم میاره الانم ک اداهای بچه ها انقد زیاد شده ک نگو

بله من دیدم همینقد بی اعصابی میاره
و اینکه طرف از اول بی اعصاب نیست
که اقدام کرده
بعد از اینکه توی مشغله دوتا بچه کوچیک گیر میکنه اینطوری میشه

عزيزم يعني پیش نیومده شما خودت اعصابت بهم بریزه از دست بچه ها ....بخدا که دوتا بچه داشتن اعصاب فیل میخواد به ولله که ....

اگه که میتونی روزی یه ساعت یکی از بچه ها رو بیاره که با گل پسرت بازی کنه اون مادر هم یه استراحت میکنه

عزیزم بچه هاش کوچیکن خب اذیت میشه
حتما خیلی حرصش میدن
ب نظر من دوتا بچه با فاصله سنی کم خیلی حرص داره

به نظرمن هرکسی باید شرایطش و بسنجه بعد اقدام کنه ما در قبال این بچه ها مسئولیم ولی متاسفانه اینجا انگار آیه نازل شده که ۲تا بچه باید داشته باشید با فاصله کم بعدیه تعدادی شرایط مالی خوبی ندارن بازم میارن یه تعدادی شرایط مالی دارن اعصاب ندارن یا نمیتونن از خودشون بگذرن ولی بخاطر این که بچه تنها نمونه به اصطلاح یکی دیگه رو بدبخت میکنن من خودم به شخصه ن شرایط مالیش و دارم که بتونم ۲تا بچه رو‌ساپورت کنم ن کمکی دارم واز همه مهمتر شرایط روحیش و ندارم همین الان هم روحی داغونم هم جسمی ولی واسه بچه ام چیزی کم نمیزارم

قطعا اذیتش می‌کنن ک صداش میاد به هر حال این خانوم باید برا هر دوتا مادری کنه خونه داری کنه در کنار اینا همسرداری هم کنه قطعا فشار زیادی روشه

اون مقصر نیس من خودم هم شاغلم هم کل بار نگهداری بچم با منه همسرم زحمتی نمیکشه برانگه داشتنش تا من یکم استراحت کنم.مطمئن باش بیچاره دست تنهاس
همسر من قبل بدنیا اومدن بچه پیش همه میگف من بچه میخوام نگه دارم الان یه ساعت نگه نداشته

والا بچه من یدونه اس گاهی روزا انقد عصبیم میکنه تا نزنمش اروم‌نمیشم میدونم اشتباهه ولی چیکار کنم دیگه هیچ مادری خوشش نمیاد دعوا کنه کتک بزنه اگه مشکل فقط بچه بود میشد کنار اومد

روانی ، ادم ی روز دو روز حالش بده ن هرروز

اره واقعا سخته

من یدونه ۴ ساله یدونه ۲ ساله دارم مثه روانی ها شدم البته بیشتر بخاطر آزار و اذیت های شوهرمه که آنقدر عصبی شدم خدا ازش نگذره آرامش زندگیمونو گرفته دست خود آدم نیست البته من بچه هامو نمی‌زنم ولی جیغ و داد خیلی میکنم

منم میخواستم خر شم یکی دیگه اقدام کنم به امید اینکه هم بازی همن، بچه ها با هم سرگرمن و به تو کاری ندارن، چقدر رویایی فکر میکردم، با فاصله پنج سال خوبه

جالبه ما هم یه همسایه داشتیم همه جیغ وداد و بدرفتاریهاش تا قبل اومدن شوهرش بود.اگه بعد اومدن شوهر میشه رفتار را کنترل کرد خب قبلش هم میشه.بنظر من که انسان مادر هم که باشه اون خوی سلطه جویی و زورگویی به ضعیف تر خودش را میتونه نشون بده.یعد هم مثلا من سرکار بیرونم شرایطم بده سخته اعصابم داغون شده مگه اجازه دارم هوار راه بندازم وزیردستم را بزنم؟؟قطعا نه چون انتخاب کرده ام کاربکنم ووظیفم را انجام بدم .خب اون بچه های بینوا هم با انتخاب ما و قبول مسوولیت ما دنیا اومدند

نوزاد داره کم خوابی داره دست تنهاس حتما.هورموناش بهم ریخته.بچه توسن دوسه سالم دیدی که درکی نداره حرف گوش بده یا کار درست کنه
وقتی حال مادر به اون وضع رسیده گله باید از اطرافیانش داشت.اون زن اگر تامین بشه هیچوقت اینطور نمیشه هیچکس به اندازه مادر مهربون و دلسوز بچش نیست
ربطی هم به تعداد بچه نداره
من سربچه اولم داغون شدم چون جز همسرم هییچکسو نداشتم بقیه نه تنها کمک نمیکردن بلکه شده بودن داغ رو دلم اعصابمم خورد میکردن بدترین دوران زندگیم بود دیگم بااون ادما مثل قبل نشدم و نخواهم شد

قطعا مادر افسردگی گرفته

منم شیر ب شیر دارم تازه بین شیر ب شیرهای فامیل مادر باحوصله ای هستم ولی گاها مسعولیت اونقدری زیاد میشع ک واقعا کم میاری مثلا دخترم سر صبح میره مهد اول باید دخترمم بیدارم کنم امادش کنم موهاشو درست کنم تغذیه شو بزارم از این ورم چون پسرمم بیدار میشع باید همین کارارو با اونم بکنم چون اونم با باباش و خواهرش میره ک خواهرشو بزارن مهد و برمیگرده از ی ورم چون پسرم پشت سر باباش هرروز گریه میکنه خیلی وقتا باباش نمیتونه خونه صبونه بخوره برا باباشم تغذیه میزارم صبونه پسرمم ک برمیگرده تو خونه میدم دخترم ۱۲ونیم تموم میشه من تا ۱۲ونیم تموم کارای خونه وناهارو آماده میکنم تا ۱۲ونیم با پسرم میرم میارمش پسرمم اونجا یکم بازی میکنه خلاصه ۱ونیم ما برمیگردیم خونه🤨🤨🤨

من یکی دوسال و دوماه دارم یکی دوماهه .ولی همه چیزه یک مادر ب بچه هاش نسبت داده میشه ک چقدر توی خونه آذیت کنن

سوال های مرتبط