۵ پاسخ

عزیزم قرار نیست بچه امون از هرکسی خوشش بیاد و بخواد باهاش بازی کنه اون طرف مقابل هم سری بیاد با بچه‌ما‌ بازی کنه و از بچه‌ما خوشش بیاد
مگه‌ما بزرگتر ها از همه خوشمون میاد و با همه صحبت میکنیم و دوست میشیم؟
این یک جیز کاملا طبیعی هست و ناراحتی نداره

عزیزم ب اون دختر ۵ سال حق بده دوس داره با هم‌سن خودش دوست شه ناراحت نباش باید این چیزارم تحربه کنه دخترت

اره واقعا بچه ی اول من خاصه واقعا با جون و دل درک میکنم کاش پدرو مادرا این چیزارو به بچهاشون یاد بدن بچه ی من حتی تو فامیل هم کسی باهاش بازی نمیکنه شاید بچهای خیلی کوچیک که متوجه تفاوتش نمیشن اونام بزرگ میشن دیگه بچه ی من در حد اونا نیست .بعضی وقتا واقعا دلم میگیره ازشون خصوصا فامیل از غریبه ها که توقعی نیست .

الهی عزیزم دقیقا پسر منم وقتی دختر خواهرم میاد با چ ذوقی میره سمتش براش چیکار میکنه ولی اون اصلا بهش محل نمیده منم گفتم بهش لیاقت نداری پسر من برات ذوق کنه،، ولی بچهای فکو فامیل باباش مثل پروانه دورشن

زیادی احساساتی نباش جانم اینحور اتفاقا باید بیوفته ک بچه ادمای اطرافشو بشناسه بدونه باکی باید دوست شه

سوال های مرتبط

مامان آرمان مامان آرمان ۲ سالگی
سلام مامانا یه سوال
من و پسرم همیشه تو خونه تنهاییم چون تو این شهر کسی از فامیلای خودم و شوهرم نیس ،کسی به خونه مون رفت آمد زیاد نداره خودم گاهی اوقات پسرمو میبرم بیرون به قول خودش در در ، تا دلش میگیره اما خب نهایت تا کوچه و اینا باش پارک و مهد یا خانه بازی هم نزدیکم نیس که با بچه های دیگه آشنا بشه و معاشرت داشته باشه و خودش تو خونه با اسباب بازیاش بازی می‌کنه و عادت کرده به تنها بازی کردن
راستش چند وقت پیش خونه دوستم مهمون بودیم که اونم بچه کوچیک داره که همسن پسرمه هر چقدر طفلی بچه میخواست با پسرم بازی کنه ،این محلش نمی‌داد یا هر اسباب بازی بچه دوستم برمیداشت می‌رفت همونو از دستش می‌گرفت طفلک بچه هم گریه میکرد یا یه عادت جدید پیدا کرده آدمو میزنه
بنظرتون این رفتارش عادیه؟
هر اسباب بازی بچه دوستم برمیداشت گیر میداد همونو از دستش میکشید
مامانایی که این تجربه دارین تو رو خدا راهنمایی کنید چیکار کنم این کارشو ترک کنه ،دیگه هیچ جا مهمونی تو رپستامون نمیتونم برم
مامان آوین جون مامان آوین جون ۲ سالگی
اعصابم خیلیییی خورده انقد ناراحتم اگه خونه آبجیم بودم همسایشونو جر می دادم همسایشون یه بچه ۳ یا۴ساله داره دختر انقد این بچه شیرین و خوشگل بود پارسال رفته بودیم پیش آبجیم این بچه تنها بود تو خونه من رو بالکن بودم دیدم یه بچه انقد گریه میکنه میگفت من می ترسم تو روخدا به مامانم یا بابام زنگ بزنین انقد این بچه التماس میکرد همه همسایه ها اومدن بودن زیر که با بچه حرف بزن تا این مامان بیشعورش بیاد انقد زنگ زدن تا اومد من کلی ناراحت شدم انقد اعصابم خورد شد آبجیم گفت آین همش همین کارو میکنه بچه رو تنها میذار درم قفل میکنه میره هرچی هم بهش میگیم داری میری به مابگو یا بچه رو تنها نذار حداقل درو قفل نکن مامانه گوش نمی داد تا امروز شنیدم بچه از رو بالکن افتاده مرده الهی بمیرم براش انقد گریه کردم دامادم میره پاین می بینه یچه افتاده آبجیم میاد یه پتو می اندازه میگه بچه دستاشو جمع کرده بود سردش بود 😭😭😭😭😭 یعنی انقد ناااراحتم همش توفکرشم توروخدا بچه هارو تنها نذارین گناه دارن آخه بچه ۳ یا ۴ساله رو کی تنها میذاره آخه سرکارهم نمی رفت مادر اصن هم بره قرار نیست بچه رو تنها بذار😭😭😭