۵ پاسخ

آفرین به تو کار درستی میکنی.چرا باید فقط مادر باشه
من تا سه چهار ماه اول اینطوری بودم بعدش به خودم گفتم داری در حق خودت و اون بچه ظلم میکنی.دیگه تقسیم کار کردیم و الان اوکی هستیم

نمیدونم چرا مردا یجوری وانمود میکنن ک انگار هیچ مسولیتی در قبال بچشون ندارن غیر کار کردن و بازی کردن با بچه

عزیزم بگردم حق داری، خوب کاری کردی، اونم پدرشه، بذار روش خودشو پیش بگیره

عالیی

عزیزم ببخشید یه سوال
میشه بپرسم تراپی جلسه ای چقدره هزینش؟

سوال های مرتبط

مامان علی کوچولو مامان علی کوچولو ۱ سالگی
خانم های باردار و حساس نخونن✖️✖️✖️✖️✖️


دوستایی که اصرار داشتین قضیه ی دیدن موجود ماورائی رو تعریف کنم اومدم که بگم

سه شب پیش بود داشت چشمام گرم خواب میشد حس کردم یکی با انگشت سه بار زد کف پام، پامو یه تکونی دادم گفتم شاید رگ کف پام بهش فشار اومده نبض میزنه باز چشمامو بستم بخوابم دقیقا همونطوری اما دوبار زد کف پام
نترسیدم ولی پاهامو جمع کردم از خستگی زود خوابم برد

صبح زود شوهرم بیدار شد اماده شد رفت سرکار
منم روی زمین عادت دارم میخوابم رو به روی در ینی پاهام سمت در بود، رو به سقف ینی روی کمرم خواب بودم از تو هال نور پنجره به اتاق تاریک میرسید... یهو دیدم یه نفر دم در اتاق حالتش ایستاده نبود ینی افقی از فاصله ی تقریبا نیم متری زمین، روش هم به زمین بود حالت دراز کش. با سرعت اومد روی بدنم
من اونو روی خودم دیدم
موهای کوتاه مردانه
پیراهن سفید
صورتش خیلی سیاه بود با اینکه چسبیده بود بهم نتونستم صورتش رو خوب ببینم اما دست و پاهاش هم متوجه شدم سیاهه
وقتی روم قرار گرفت شکمم خیلی سوخت انگار داغ بود
خودم خیلی گیج بودم به حدی که نترسیدم فقط گفتم بسم الله بسم الله بسم الله... یهو غیب شد
نه سنگینی احساس کردم نه حالت خفگی بهم دست داد فقط شکمم سوخت، اصلا هم تا الان خدا میدونه نترسیدم انگار خواب دیده باشم عادیه واسم با اینکه تاحالا پیش نیومده بود
راستی قرآن هم تو اتاق بود شاید بخاطر اون اذیتم نکرد
والسلام
مامان رها مامان رها ۲ سالگی
این متن برام جالب بود دقیقا بچه من باید بغلش میکردم راه میبردم تا میخوابید اوایل انقدر خوابش سبک بود تا میذاشتم زمین بیدار میشد ولی بابت این بغل کردنا دیسک کمر گرفتم😐😐
(پژوهشگران اومدن روشهای مختلف خواباندن نوزاد(مثل استفاده از گهواره یا خواباندن رو پا یا تکان دادن نوزاد و..) رو بررسی کرد تا بفهمند کدوم روش بهتره!

جالبه که بهترین روش اینه که مادر نوزاد رو بغل کنه، راه بره و خیلی ملایم نوزاد رو در بغل خودش تکان بده. ضربان قلب مادر خیلی رو خواب نوزاد تاثیر داره. جوری که مادر نباید یهو متوقف بشه یا برگرده.‌ باید بطور پیوسته حرکت کنه و دور بزنه.

حالا زمان این حرکت کردن هم مهمه. چون ممکنه نوزاد زود خوابش ببره ولی تا از بغل مادر جدا میشه بیدار بشه و بدخواب‌تر بشه.
پژوهشگران میگن مادر باید ۵ دقیقه نوزاد رو حرکت بده و مثلاً اگر نوزاد در ۲ دقیقه اول خوابید، جوری نوزاد رو تکان بدن که بیدار بشه و از دقیقه پنجم به بعد بخوابه(اینجوری عمیق می‌خوابه). وقتی نوزاد خوابید، نباید سریع از بدن مادر جدا بشه. مادر بیاد ۸ دقیقه بعد از ۵ دقیقه پیاده روی بشینه و نوزادش که خوابه رو در بغلش نگه داره. بعد از ۸ دقیقه نشستن میتونه نوزاد رو در جای خودش بخوابونه)
مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
دوستان یه سوال می خوام بپرسم ولی اگر کسی بارداره نخونه شاید باعث بشه بترسه.
پسرم معمولا می رفت تو اتاق خودش در رو می بست (برق اتاقشم همیشه روشنه) بعد نق می زد که بیا در رو باز کن زود می رفتم در رو باز می کردم و همه چیز اوکی بود. تازگیا چند روزیه می ره تو اتاق در رو می بنده و صداش درنمیاد اگر برم پشت در صداش کنم آروم شروع می کنه جیغ زدن وحشتناک و کوبیدن خودش به در. چون پشت در هست نمی تونم کامل در رو باز کنم فقط دستگیره رو می کشم پایین و همون اندازه که در خودش باز می شه دیگه دست نمی زنم ولی در محکم دوباره بسته می شه. اصلا نمی بینم خود پسرم این کار رو می کنه یا نه ولی اون همچنان جیغ می زنه و گریه می کنه و می زنه به در. چندین بار این باز و بسته شدن در و جیغای پسرم و کوبیده شدناش به در ادامه پیدا می کنه تا بالاخره آخرش دیگه یه بار که در رو باز می کنم خودش در رو تا آخر باز می کنه‌. درحالی که به شدت گریه می کنه و ترسیده خودش رو میندازه تو بغلم. درحدی که تا یک ربع هق می زنه و از بغلم پایین نمیاد. به نظرتون طبیعیه؟ برای شما تا حالا پیش اومده؟