۱۰ پاسخ

عزیزم عذاب وجدان نداشته باش من دختراولم شش ماهش بود دوباره باردار شدم شیر خودم میخورد مجبورشدم ازشیر بگیرمش شیرخشک بهش بدم ولی الان اصلا پشیمان نیستم به امیدخدابزار به دنیا بیاد هرکدام شیرینی خودشه دارن هرکدام به ی شکل دوست داری ی دفعه پروسه شیر و پوشک پشت سر میزاری باهم دیگه بازی میکنن

چققققققدر میفهمم حالتو
فرهادم دقیقا ۱۷ ماهش بود که فهمیدم دوباره باردارم و همینقدر حالم بد بود حتی به سقطم یکم فکر کردم
ولی چاره ای نبود جز اینکه کنار بیام با این شرایط

خیلی ام خوب کاری کردی
تو داری براش یه هم بازی میاری کسی که با وجود اون گیسو دیگه حوصلش سر نمیره

بخاطر هرمون بارداری سخت نگیره😉

اتفاقا تو بهترین مامانی هستی ک داری یه همبازی یه همدم واسه تک دختر خونت میاری

نه بابا بهتر با هم بزرگ میشن یکم سخت هست ولی چندسال بعد میفهمی چه کار خوبی کردی

عزیزم مثل منی که منم این فکرا همش توسرمه

بابا بچت بزرگه تا دنیا بیاد دوسال و خوردیش میشه
من یک ماه دیگه زایمان میکنم😑اوضاع خرابه

منم ب این قضیه خیلی فک میکنم هرچند باردار نیستم🥲

میدونید چیه..ب مامانم ک گفتم ..اولش یکم با خنده گفت چرا..گیسو هنوز کوچیکه.خواهرمم گفتند گناهه مرکز توجه کم میشه..چون نوه اوله توی خونمون...ولی من گفتم الان بچه ام نمیدونه حسادت یعنی چی.بزرگتر ک بشه.چ شما بخوای بچه بیارید(مجردند البته)چه من یکی دیگ‌بیارم.انوقت بیشتر اذیت میشه..ولی حالا ک اومدم خونه.این حسو پیدا کردم

سوال های مرتبط