۳ پاسخ

ًمرسی ک گفتی کلی

از وقتی مادر شدیم کلا خودمونو فراموش کردیم
من خودم تمام سعیمو میکنم بچم از همه لحاظ درطول روز اوکی باشه غذاهاش عوض کردن زود به زود مای بیبی یا حتی رفتار خودم باهاش
این باعث میشه هیچ وقتی برای خودم نداشته باشم وقت نمیکنم بیشتر از یکی دو وعده غذا بخورم اونم فکرم همش سمت بچست
بخوام نسبت بهش کم‌کاری هم کنم انقدر عذاب وجدان میگیرم که حالم بده همش

منم حال تورو دارم البته من بحثم با شما کلا فرق داره خیلی تایپیکت خوب بود واسم ممنونم 🙏🙏

سوال های مرتبط

مامان صالح🧡 مامان صالح🧡 ۱۵ ماهگی
هممون همچین روزایی رو داریم که از بچه داری خسته میشیم انقد خسته که حوصله خودمونو نداریم ممکنه حتی از وجود بچه ناراحت بشیم بین این خستگیا اون روزاییو به یاد بیاریم که لحظه شماری میکردیم برا وقتی که بریم سونوگرافی و اون تصویر سیاه سفیدو ببینیم روزایی که تا لگد میزد فوری میرفتیم گوشی برمیداشتیم تا فیلم بگیریم روزایی که هرچی میخواستیم بخوریم سرچ میکردیم ببینیم برا بچه ضرر نداشته باشه روزایی که همش قیافه بچه رو تصور میکردیم کنجکاو بودیم ببینیم چه شکل میشه و همش از خدا میخواستیم صحیح و سالم بدنیا بیاریمش🥺اونوقت شااید یکم آروم تر شدیم و کمتر غر زدیم بنظرم رسالت ما مامانا همینه، این که وسط ناراحتیا قشنگیا رو ببینیم و بتونیم زندگی رو با صبر و حوصله مدیریت کنیم هیچ وقت یه مرد همچین توانایی رو نداره ما باید به خودمون افتخار کنیم✌🏼❤️

امروز برای من خیلی روز سختی بود صالح خیلی بدقلقی میکرد اما الان قربونش بشم انقد آروم خوابیده گفتم از این آرامش یکم استفاده کنم و به خودم و شما انرژی مثبت بدم🥲😇