۵ پاسخ

عزیزم انشالا به زودی مادر میشی منم ivf کردم ولی برای تخمک گیری اینقدر درد نداشتم فقط دو روز بعدش موقع دفع درد داشتم که گفتن شکمت اب اورده یادم نیست دارو دادن خوب شدم موقع دفع گریه میکردم خیلی بد بود من ۴ تا تخمک خوب داشتم و سه تا جنین ۳ روزه هم تشکیل شد دو تا جنین را انتقال دادم یکیش گرفت و باردار شدم الانم یه پسر ۲ ساله ناز دارم خدا را شکر انشااله شما هم نتیجه بگیری فقط یه توصیه بکنم که موقع انتقال بگو میخام با سونوگرافی برام انجام بدید خیلی موثره اینا یه روز اتفاقی یه خانومی که خیلی تجربه داشت بهم گفت.

عزیزم نگران نباش من با یه تخمک مثبت شدم
فقط بعد انتقال اب و نشاسته انار سیب ماکارونی سیب زمینی ماهی اسفناج زیاد بخور
مخصوصا انار و اسفناج که خونرسانیت زیاد بشه

عزیزم نشاسته بخور حتما خیلی خوبه

عزیزم دوغ شور،تخم مرغ و سینه ی مرغ حتما بخور،انشاالله که جنین ها هم عاااالی هستن
چنتا تخمک داشتی

حتما دعاگوت هستیم عزیزم. خدا برات بهترین ها رو بخواد یه دوقلو یا سه قلو تپل مپل دوست داشتنی خوش قدم. الهی آمین💐💐💐

سوال های مرتبط

مامانِ‌عطر ِهل مامانِ‌عطر ِهل قصد بارداری
دیگه پرستار اومد برام توضیح داد گفت ۳ تا تخمک خوب داری ..‌ یسری مراقبتهارو توضیح دادن و شیاف هم هر ۱۲ ساعت استفاده کنم. مایعات بخورم ... از بابت دوستم خیلی ناراحت شدم سه تا تخمک ولی پوچ بود گفتن پریود بعدی از اول باید انجام بدی خیلی حالش بد شد خیلی ناراحت شدم... واقعا سخته بود پذیرفتن این حرف...

من که فرو ریختم ‌‌‌ 😥🥺 اشک تو چشمم جمع شد 🥺🥺🥺ولی بهش دلداری دادم خیلی حالم گرفته بود😔 بعد نوبت خودم که شد گفت شنبه بیا برای تعیین تکلیف جنینها.... 🐣خدایا به همه بچه بده ....🐣🐣🐣. نذار اینقدر بنده ها سختی بکشند نذار اینقدر چشم انتظار باشن.... خدایا هوایه همه ی بندگانتو داشته🤱 باش...💓

خلاصه گفتن لباس بپوشید رفتم تعویض کردم ... بیرون که اومدم مادر همسرم منو دیدم گفت چرا رنگو رو نداری از ۱۲ شب ۱.۵ ظهر گشنگی کشیدی گفتم خیلی درد دارم .. .. همسرم قرار بودfnaبشه هنوز دکترش نیومده بود .. استرس منو خودشو داشت ... رفتیم سوار ماشین شدیم دراز کشیدم ولی درد داشتم تا همسرم سوپ گرفت خودم تو دلم کمی اروم شد... خلاصه تا ۵ بعد از ظهر معطل شدیم دکتر بیاد نیومد رفتن مطبش نمونه بگیرند همسرم خیلی درد داشت خیلی ناراحت شدم ... تا نمونه را تحویل بیمارستان دادن... گفتن فردا زنگ بزنید ببینم نمونه تایید میشه خلاصه دیگه راه افتادیم به سمت شهرمون تو ماشین خوابیدم حالت تهوع بهم دست داد ... نشستم همسرم مادر خیلی نگران شدن😥
گفتن وایسیم اب بزنی به صورتت ... شیشه رو پایین دادم یه کم پسته شور خوردم اروم شد ولی درد درد تو رحمم بود خیلی امونمو🥺 برید بود🥺🥺
میخاستم گریه کنم... 😢
دیگه شیاف گرفتیم زدم اروم شد ولی درد داشتم
#قسمت دوم