من ی بار ی اسباب بازی پسرمو قایم کردم ک نوه عموش اومد نشکنن البته با هماهنگی اریا قایم کردیم خودش گفت قایم کن مامان بعد وقتی ک اومدن من رفتم تو اتاق بچشون با من اومد تو اتاق و اسباب بازیو دید برداشت برد بیرون بعد اریا بلند گفت وای مامان هاکان ماشینو دید چرا اینجا قایمش کردی 🤣🤣🤣🤣 قشنگ ابروم رفت
من باشم به حرف بچم گوش نمیکنم و برای جلوگیری از تنش و بحث و ناراحتی جمع میکنم عزیزم
باید بزاری خودش از وسایلش مراقبت کنه و نده دختر من از اول ب اختیار خودش بود ینی ازش سوال میکردیم ک میدی وسیلتو یا نه میگفت نه ما هم پشتش رو میگرفتیم و از طرف خودمون عدر خواهی میکردیم ما مسئول پرورش بچه خودمون هستیم نه دیگران بهش اجازه بده خودش مراقبت کنه اگر مراقبت نکنه اون وسیله رو نداره و جایگزین هم براش تهیه نمیشه
خواست بره بگو دفعه ی پیش خیلی گریه کرد اگه میشه نبرش با لحن مهربون بگو
عزیزم من از روز اول اجازه ندادم کسی وسایل بچه مو ببره وقتی گرفت دستش ببره بگو نه گلم همینجا باید بازی کنی نباید ببری خونتون بعدهم به مادرش بگو چون دخترم گریه میکنه نمیتونم اجازه بدم ببره
درمورد فردا هم دراتاق دخترتو قفل کن بخند بگو دخترم گفته در باید قفل باشه وسایل شخصی ونمیخوام کسی ببینه
چند تا اسباب بازی بزار توحال جلو خودتون بازی کنن
با دخترت هم هماهنگ کن اگه خواست بره تواتاق ات بگو نباید بری
سلام عزیزم اشتباه کارتون این بوده توضیحات دادن به بچه ممنوع
بچه پرسید مامان چیکار میکنی
دارم اناقت تمیز میدم و تعییر میدم
بعد وسایلها بعد خواب بچه تون یا پیشش باهم میزاشتین تو یه کارتون
بچه تون پرسیدی چرا جمعی میکنی مامان
میگفتین جمع میکنم اتاق تمیز کنم یه چیدمان اسباب بازی دیگه برات دارم عزیزم
و با حرکاتی مثل بزن قدش و هورا قضیه رو تغییر میدادین و بعد نبود بچه تون کارتون اسباب بازی رو جایی میزاشتین که ندونه
اینجوری هم بچه تون عادت میکرد به تغییر اتاق
و هیچوقت از بچه تون زیاد اجازه نگیرین و توضیحات درست ندین
از اول نباید اجازه میدادی چیزی ببرن. من نه اجازه میدم دخترم چیزی از خونه کسی بیاره خونه نه اجازه میدم کسی چیزی ببره. تعارف نداریم که بگو بچه ام بعدا گریه میکنه وسیله اشو میخواد همین جا بازی کنید بعدا بزارید سرجاش باز. درمورد جمع کردنم به حرف بچه ات گوش نکن. من دخترهواهرشوهرم بااینکه خیلی بزرگتر بود این کارو میکزد وسیله هارو خراب میکزد بعد میرفتیم خونشون خودش در اتاقش و میبست به دخترم چیزی نمیداد منم هروقت میان همه ارو جمع میکنم قائم میکنم چندتا دونه میزارم وسط. به دخترم هم توضیح دادم و قبول کرده گفتم وسیله هات خراب میشه الان خودش کسی اومدنی اونایی که نمیخواد و بده میاره میگه اینارو جمع کن. بعدا هم اگه مهمون سراغ اون اسباب بازی رو گرفت بود دخترم بازی نمیکرد همه ارو جمع کردم بالای کمده چندوقت دیگه بزرگ شد دلش خواست درمیارم الان دم دست نیست شرمنده
منم پسر خواهرشوهرم با پسر من همسن هستن خونمون هم نزدیکه همه در هفته خیلی خونه هم میریم پسرش هم به شدت شیطونو خرابکاره خوده خواهرشوهرم از اول میگفت در اتاقو قفل کن یکی دوتا وسیله بذار جلوشون منم یه مدت اینکارو میکردم بعد که پسرم بزرگتر شد نمیذاشت در اتاقو قفل کنم گریه میکرد بازش کنم منم دیدم اینطوری هر سری وسیله های بچم داره از بین میره خودش هم هیچ باهاشون بازی نکرده
منم فعلا همه اسباب بازی خوبارو جمع کردم یکم بزرگتر بشن میارم جلودست بهشون یاد بدم که به بچه های دیگه اینارو ندن
بچه های منم مهربونن هرچی وسیله دارن میریزن وسط
پسرمن که هرچی بردارم مهمون بياد دقیقا همونو میخاد
باشه بذار بخوابه برو جمع کن جاییم بذار که بعدا پیش مهمونا دخترت پیدا نکنه بیاره
فردا سرگرم میشه یادش نمیاد
عزیزمحالا که همسرتون گفته وسایل رو جمع کنید بذارید کنار اگر هم پرسیدن بگید که ایشون گفتن اصلا رودروایسی نداشته باش
کپ دختر داداش منه اونم همه چیز دخترمو شکست میان چیزی قایم میکنم دخترم براشون میاره
در اتاقشو قفل کن یه چندتاشو بزار تو سبد بزار تو سالن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.