۱۱ پاسخ

عزیزم بهترین کار اینکه مشاوره ببریش

راستی تو نسیم رضوان که واسه حرم اونجا درخواست مشاوره بده باهات تماس میگرن

شوهر منم از چرخ گوشت میترسیده همیشه میگن
وقتی روشن میکردن این فرار میکرده میرفته خونه عموش
الان نمیترسه شجاعه
پسر توام خوب میشه عزیزم غصه نخور😉

کاش پسر من میترسید وقتی میبردیمش بیرون اسباب بازی میدید گریه نمیکرد میخامش‌😂😂نترس چنان بزرگ بشه ک از هیچی نترسه بچها ای دوره زمونه از هیچکس و هیچی نمیترسن نگرانش نباش درست میشه

دختر منم همینه . یکسالش بود شوهرم یکدفعه روشن کرد بچم ترررسید طوری بود که از گریه داشت از حال میرفت . هنوز که هنوزه همینجوره .
سخت نگیر، نمیمونه براش که ، بزرگتر بشه نمیترسه دیگه . فقط هی جلوش روشن نکن ، یا اصرار نکن که حتما با اینا بازی کنه ، اهمیت نده از سرش میوفته بزرگتر بشه

بارانم کوچولو بود می‌ترسید....از هر چیز موزیکالی
حالا بنظرم به مروز زمان بزرگتر شه خوب شه

این غصه خوردن داره؟
بزار به مرور خوب میشه بعد هم با مشاوره صحبت کن زودتر رفع میشه

کسری ام میترسید ولی الان خوب شده

از چیزای کم صدا شروع کن خودت باهاشون بازی کن از دور نگاه کنه کم کم اونم میاو سمتشو بازی میکنه فقط صبر داشته باش

یه مدت ازش اینایی که گفتی رو دور کن یه مدت طولانی بعد کم کم شروع کن خوب میشه

موقعی که بچه بوده یه هو یه صدا بلند نیومده بترسه یا همون اسباب بازیا یه هو روشن کنید بترسه ؟

سوال های مرتبط

مامان *دوتا نازنازی* مامان *دوتا نازنازی* ۴ سالگی
سلام بچهامیگم دختر خواهرشوهرم دقیقا بادخترم همسنه بعدخیلیییی شیطونه هرموقع میان خونمون یکی از اسباب بازیای گرون دخترمو یا میشکنه یا برمیداره میبره خونشونو دخترم کلی گریه میکنه و دعوا میشه مامانشم اصلا به روی خودش نمیاره الکی فقط یه بار میگه اجازه بگیر اول بعدبیار یا خودشو به بیخیالی میزنه حالافردا باز میخوان بیان شوهرمم گفت اسباب بازی گروناش رو جمع کن الان داشتم جمع میکردم دخترمم رفته بود پیش باباش بخوابه یه دفعه دیدم اومد تواتاق گفت چکارمیکنی منم گفتم اسباب بازی شکستنیاتوجمع میکنم که دیگه دخترعمت میاد باهم دعواتون نشه شروووع کرد گریه که جمع نکن اصلا من نمیخوام بیان خونمون من میرم قایم میشم درو قفل میکنم از اینجور حرفا کلی باهاش حرف زدم گفتم مامان فردا میان باایناکه خراب نمیشه بازی میکنید ایناروهم که خراب میشه من جمع میکنم بعددوباره میذارم سرجاشون گفت نهههه فلان حالا خیلی ناراحتم از طرفی واقعا نمیخواستم اینجوری باشه که بچم اسباب بازیاشو قایم کنه یا نخواد مثلا بیان خونمون اما مجبورم میترسم باز برداره ببره یابشکنه به نظرتون چکارکنم
مامان امیرعلی جیگر مامان امیرعلی جیگر هفته سی‌وپنجم بارداری