سلام مهربونا...یه راهنمایی لطفاً..شوهرم اینا سه تا بچه هستن..شوهر من اولیه.ی خواهر داره هم سن خودمه و یه دختر 4ساله داره و همسایه خونه باباش هست و چون شوهرش یه شهر دیگه کار می‌کنه کلا خونه باشه همیشه...با یه پسر مجرد 21ساله..ما با خونواده همسرم تو یه ساختمون هستیم و پسرم خیلی وابسته شونه...خیلی می‌رفت خونشون..با باباش هم زیاد می‌رفت مثلاً من کاری چیزی داشتم می‌رفت خونه اونا...مادر شوهر و دختر و پسرش به خاطر اینکه خیلی با پسرم لج میکنن کاری کردن همش جیغ میزنه یا میگن برو فلانی رو بزن پسرمم می‌رفت میزد یا مثلاً میگن برو گاز بگیر..یا برادر شوهرم شلوارشو درمی‌آورد با آلتش بازی میکردن..بماند ک تا مرز سکته رفتم...شوهرمم بی منطق تر از خودش وجود نداره...اصلا درک نمیکنه و چیزی بگم سروصدا راه میندازه ک آبرو منو ببره پیششون...حالا ب شددددت پسرم نمی‌زارم تنها اونجا باشه اگه با باشم می‌ره خودمم حتما میرم...کمی بهتر شدن مثلاً هی ب پسرم میگفتن برو گاز بگیر منم گفتم اگه گاز خوبه دختر خودت بره گاز بگیره...این ی مورد خوب حل شد..ولی بقیه چیا هنوز هستن...جلو رو خودم هی باهاش لج میکارن و میگن بیا بزن و از این حرفا...زورم بهشون نمیره...حالا خواهر شوهرم خیلی رو دخترش حساسه منم دیگه چاره ای ندارم قبلاً پسرمو ک دستشویی می‌بردم خونشون تو حیاط شلوارشو میپوشیدم براش ک دختره نبینه حالا دیدم اونا همشون یه گروهن مقابل من منم واسه تلافی شلوارشو پاش نمیکنم تا بفهمن لج گذاشتن ب لج آدم چ دردی داره اونم سر بچه...اونم از حرص رنگش قرمز میشه ولی چیزی نمیگه کلا با من حرف نمیزنه...بنظرتون کارم درسته؟خودمم خدایی راضی نیستم ولی می‌خوام بفهمن چه بده بخاطر لج شون با من پاک بچمو عصبی کردن

۶ پاسخ

بچه باید از الان یاد بگیره جای خصوصیشو کسی نیینه، تا فردا که بزرگ شد باحیا بار بیاد. این خیلی مهمه تو مادرشی باید اوضاع کنترل کنی، سعی کن با مطالب علمی که پیدا میکنی از تو کتاب یا گوگل به شوهرت بده بخونه، باید شوهرت باهات همراه بشه

به نظرم خیلی رک و جدی بچت تربیت کن شوهرت هم دو سه روز قهر میکنه یا اگ خیلی خشنه فوقش میزنتت دیگ بالاتر از بجت نیست که.
بچت تا اخر عمر با تربیت تو به جایی میرسه به خاطر خوش خوشانت با همسر و آبروداری با خانواده همسر بچت بد تربیت نکن، اصلا خونت بحث کن با شوهرت ادامه بحثت با صدای بلند یا برو خونشون تو روشون بگو

چقد گاون ک با روان بچع۲سالع اینحوری میکنن
کاش میتونستی بزنی دهنشون😂

نمیرم اصلا..شوهرم ب زور شبا میبرش منم مجبورم برم

با آلت بچه بازی میکنن؟!!!
تا حالا همچین چیزی ندیدم و نشنیدم!!!
میدونم از این رفتاراشون خسته و ناراحتی
اما داری آبرو و حیثیت بچتو میبری
و تربیتش رو خراب میکنی که اونا آدم بشن؟!
به نظرم تا جایی که امکان داره خونشون نرو
و ازشون فاصله بگیر
به بهانه های مختلف

سلام عزیزم اینجوری که به پسر خودت لطمه میخوره
بلاخره هم پسرت هم دخترش تو سن کنجکاوی هستن🫠🫠

سوال های مرتبط

مامان دریا مامان دریا ۲ سالگی
سلام خانما شما با کودک دوساله تون چه جوری رفتار میکنید حرفتون رو گوش میده دختره من خیلی بد شده من تو یه ساختمون با مادرشوهر هستم تا گریه میکنه هی میگن چی شده یه موقع هایی بردن پایین یه موقع هایی هم نزاشتم الان خیلی بد شده تو جمع باشیم نمیزاره من ببرم دست شویی یا لباسش رو عوض کنم میگه یه نفر دیگه یا میخوایم تا جلو در ببریم میره بغل اونا الان هم پسر خواهر شوهرم شلوارش رو دراورده شورت پاشه راه توپ شوت کنه دخترم هم گیر داده شلوارم رو دربیارم بغلش میکنم منو میزنه خودشو پرت میکنه زمین گریه میکنه مادرشوهرم هی میگه نمیخواد دربیاره رو دلشه منم گفتم بچم رو میشناسم برداشتم اوردم بالا خیلی لجباز شده اصلا حرف منو گوش نمیکنه اونا راحتن من نمیخوام دخترم رفتار خانواده شوهرم رو بگیره چه کار کنم حرفم رو گوش کنه یه بار با وسیله گوشی اسباب بازی حواسش رو پرت کنم یا مهربون حرف بزنم دعواش هم کردم فقط میگه حرف خودم همون کاری میخوام انجام بدم وسیله ای که میخوام باید بشه وگرنه انقدر گریه میکنه کلافه میکنه ادم رو چه کار کنم حرفم رو گوش کنه
مامان رادوین مامان رادوین ۲ سالگی
سلام خانوما شبتون خوش
گفتم بیام یکمی حرف دلمو بزنم پسرم خوابه از وقتی خوابیده همش یه چیزی تو دلم داره یه طوری میشه انگار دارن تو دلم رخت میشورن خیلی حالم بده من خیلی مادر نالایقی هستم چند روزه اصلا حوصله پسرمو ندارم وقتی هم پسرم شیطونی میکنه یه چند تا حرف از حرصم میگم بعد پشیمون میشم خدا چرا من لال نمیسم‌اخه 😭😭
نمیدونم چرا اینطوری شدم اصلا حوصله خودمم ندارم شوهرم که هیچ اصلا هیچ حسی بهش ندارم انگار دارم با مرد غریبه زندگی میکنم ولی واسه پسرم خیلی دارم کم کاری میکنم نمیدونم چرا انرژی ندارم همش خستم دلم نمیخواد تو خونه خودم بمونم همش دلم میخواد برم پیش. خانوادم بدم پسرمو نگه دارن من استراحت کنم نمیدونم چرا حس تو خونه موندن و سر و کله زدن با بچه و شوهر رو ندارم
موندم چیکار کنم دلم واسه پسرم میسوزه اون الان بیش تر از هر چیزی به محبت و توجه من و پدرش نیاز داره ولی هیچ کدوممون بهش این ها رو نمیدیم پدرش که هیچ منم بعضی وقت ها باهاش بازی میکنم حرف میرنم بعدش دیگه حوصلم نمیکشه دلم میخواد چن ساعتی ماله خودم باشم بی خیال بشم استراحت کنم چیکار کنم که این حس بره بتونم پر انرژی واسه پسرم وقت بزارم تو رو خدا راهنماییم کنید 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
مامان رادمهر مامان رادمهر ۲ سالگی
سلام قشنگا خوبید میدونم ک احتمالا بیشتر کوچولوهاتون تاب بازی دوست دارن حالا یا تو خونه دارید یا بلاخره پارک میبرید تاب بازی یه فرصت عالی برای تعامل با بچه جونتون هست و اینکه هم زمان میتونید کلی کلمه براش تکرار کنید ک ب مرور یاد بگیره پس از این به بعد وقتی تاب میدید ساکت نمونید مثلا بچه جون من عاشق لگو حیواناته منم میارم حین تاب بازی میگیرم توی هوا و مثلا تکرار میکنم اسب و بگیر و از اونم میخام ک بگه اسب و بده تا بهش بدم حین بازی ک حیوانات می‌میوفتند کلمه افتاد و تکرار میکنم یک دو سه رو برای شروع میگم و پشت سر کلمه برو مثلا میگم یک دو سه و مکث میکنم تا پسرم بگه برو بعد تاب و هل میدم
امروز مثلا بهش گفتم مامانی من میرم آشپزخونه تو میخای بیای پایین باید بگی مامان بیاااا و چند بار این بازی و کردیم ک من میرفتم و اون صدا میزد مامان بیا برای اینکه کلمه بیا رو یاد بگیره
آموزش از طریق بازی موثر ترین نوع آموزشه و با یه تاب بازی ساده میشه این همه سرگرم شد
مامان صدف مامان صدف ۲ سالگی
سلام مامانا. شما بگین با یه آدم زبون ن.ف.ه.م چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟
سرصبحی شوهرم میخواست بره مغازه صبحونه بخره دخترم رو هم برده، گفتم بچه رو بردی آشغال نخری براش(پفک،چیپس،پفیلا و...) نهایت گفتم یا ژله بخر یا اسمارتیز گف باشه حالا از مغازه اومدن میبینم پفک خریده شکلات هایی ک پیچ پیچی هش ب چوب وصله بقیه رو ندیدم اومدن باهاش دعوا کردم میگم اینا رو میخری صبحونه نمیخوره میگ چرا حالا اونم بچس گیر داده پفک و باز کن از بس ناراحت بودم گفتم برو جای بابات شوهرم میگ بیا بابا اول صبحونه بخوریم بعد اینم ک حالیش نیس گریه کرد انقد گریه کرد تا باز کرد براش. موندم با این مرد چکار کنم. وقتی ک صدف خوابه بهش میگم محمدجان دیگ براش پفک و چیپس و اینجور چیزا نخر میگ باشه دیگ نمیخرم ب بقیه هم میگم ولی تا بیدار میشه اگ باباش باشه میره بزور بلند میکنه ک بریم مغازه میرن میان باز رو اعصاب من میرن ولی موقعی ک با من خونه اس میریم هیچی نمیگیره اگ خودم اسمارتیز براش بردارم یا یکی دوتا ژله ک اونم بیاد هرچی باشه من یکم جلوش میزارم بقیه رو جمع میکنم برا بعدش