سلام
من و همسرم اول ازدواج یه پیج اینستا داشتیم باهم استفاده میکردیم بعد شوهرم گفت میخوام پیج طنز بزنم منم با گوشی خودم براش پیج زدم پیج قبلی رو شخصی کردم از اولم شوهرم نمیذاشت اقایی منو فالو داشته باشه ولی خودش پیجش عمومیه هم خانوم غریبه هم اشنا فالو داره هم اونا فالوش دارن با این مشکلی نداشتم خودشم میدونه که پیجش توی گوشی منم هست و میبینم دیروز دیدم با یه خانومی که پیج شیرینی پزی داره دایرکت صحبت کرده و دستور پخت کیک پرسیده خیلی ناراحت شدم که اینقدر بین فاصله و حریممون فرقه‌من حتی اقای اشنا نمیتونه فالوم کنه اون دایرکتم صحبت میکنه از دیشب یاهاش سرسنگین شدم و جوابشو نمیدم ولی انگار نه انگار که من ناراحتم خیلی بهم برخورد گفتم دارم برات😏الان رفتم با پیجش کامنت های چرت و پرت گذاشتم که پیجش محدود بشه و محدودم شد دیکه نمیتونه کامنت بزاره.فردا یه پستشو پاک میکنم که فکر کنه خود اینستا پاک کرده هفته دیگه هم پیجشو کلا حذف میکنم 🤨🙃وقتی حرف منطقی سرش نمیشه و بین من و خودش فرق میزاره منم بلدم چی کار کنم🤫

۱۳ پاسخ

خودم باید یه پیج همسرداری بزنم😂🤣

آفرین خیلی باحالی

آفرین
کارت جالب بود

افرین بهت چه حرفه قشنگی زدی

واقعا چه راه هایی بلدی ایول

وای چقدر بامزه ای👍😂😂😂

دمت گرم عزیزم

چه کامنت هایی گذاشتی که محدودشد

مگه بچه ای ک اقا فالو نکنی؟ از اول نباید رو میدادی عزیزم🙄

دمت گرم 😂

😁👌

بنظرم بهش بگو ،مگه من می‌خوام چکار کنم که مرد فالو نکنم.
شاید دستورکیک پرسیده ،برای تولدت درست کرده

آفرین بهت آبجی
چه ایده های خوبی داری
تا اون باشه اینجوری فرق بین خودش و تو نذاره

سوال های مرتبط

مامان دلوین مامان دلوین ۳ سالگی
سلام
مامانا دختر من یه مدته که خیلی کنجکاوی نسبت به پایین تنه‌اش داره نمیدونم اصلا باید اسمشو کنجکاوی گذاشت یا نه دیگه کلافه شدم از دستش
چند مدته متوجه شدم میره تو اتاقش و شروع میکنه به نگاه کردن و دست زدن به خودش قبلا اصلا اینجوری نبود هیچ چیزی هم ندیده و اتفاقی هم پیش نیومده نمیدونم چرا اینجوری شده
من حساسیت نشون نمیدم که بدتر کنجکاوی نکنه سعی میکنم حواسشو پرت کنم و بیشتر مراقبش باشم یه مدت حس کردم یادش رفته بود
اما امروز همسرم رفت تو اتاق دیده بود که شلوارشو درآورده و با صدای بلند دعواش کرد جوری که از ترس خودشو خیس کرد واقعا نمیفهمم چرا اینجوری میکنه حتی.یبار باهاش صحبت کردم گفتم مامان چیشده دستشویی داری که شلوارنو درآوردی گفت آره درحالی که من میدونم ربطی به دستشویی رفتنش نداره
انقدر تو گوگل چرخیدم که راهکار پیدا کنم که آخرش با گهواره آشنا شدم
وقت گرفتم پیش روانشناس منتهی واسه سه هفته دیگه بهم وقت داده خواستم ببینم شما راهکاری دارید؟
اصلا طبیعیه همچین چیزی؟؟
مامان آسنا و آرتین مامان آسنا و آرتین ۳ سالگی
مامانا لطفا بیاید نظر بدید که حق با من هست یا نه میخوام بدونم. دخترم مشکل معده داره که برطرف شده بود یه مدت الان دوباره برگشته دوباره بردیم دکتر و کلی آزمایش و دوباره دوا و درمون(بمیرم برا دخترم بماند که چی میکشه و چقد آسیب دیده😭😭) و دکترش، کلا هر چیز شیرینی و هرچی هله هوله و فست‌فودها رو براش قدغن کرده. دخترم بخاطر معدش اصلا هیچی نمیخوره گاهی شده از صب تاشب فقط آب با دو لقمه اگه بخوره. ولی عاشق کیک ایناس منم با اجازه دکتر در هفته فقط یک بار کیک خونگی درست میکنم میدم بهش. چون دکتر گفته گرسنه بمونه بهتر از اینه. اینارو بخوره بخاطر معدش. و من امروز دخترم با باباش رفته بیرون حالا آقای بابا رفته لی هله هوله برا بچه خریده بماند که تو راه یه سریاشو دخترم خورده اومد خونم کلی تو دستش بود. حالا دخترم بدونه اینا تو خونس تا همه رو نخوره بیخیال نمیشه. منم دیدم ینی دیوونه شدم آخه زود جوش میارم کلا دست و پاهام از عصبانیت میلرزید خیلی با شوهرم بد برخورد کردم اونم چیزی نگفت رفت بیرون. بعد بهم پیام داده من این همه دوست دارم اصلا دلم نمیاد تو اوج عصبانیتم دلتو بشکنم. اونوقت تو راحت امروز دلمو شکستی. منم الان خیلی ناراحتم. نمیدونم رفتارم درست بود یا نه. راستش با خودم میگم دخترم از صب چیزی نخورده بود خب با باباش رفته بیرون وقتی یه چیزی خواسته دلش نیومده نگیره آخه عاشق دخترمه. الان من با این عذاب وجدان چیکار کنم 😪😔