سلام مامانا خوبین من دیروز راجب مادرشوهرم و رفتاراش تاپیک گذاشتم گفتم ک سرما خوردم شدید تو ی ساختمونیم دیروز صدام زد گفت بیا حیاط رو بشور رفتم تو این سرما بعدش رفت فاتحه خونی برگشت گفت آخر دنیا میشد این ظرفا رو میشستی منم خیلی بهم برخورد ک اینجوری با لجن تند و دستوری باهام صحبت کنه دیشبم راجبش به همسرم گفتم از دیروز دیگ با مادرشوهرم سر سنگین رفتار میکنم اصلا پایین نمیرم با اینکه مریضم اونم با اینکه تنهام و همسرم نیس حتی حالمو هم نپرسید ک چطورم امروز مهمون داشت همسرم زنگ زد گفت ی سر برو پایین سلام احوال پرسی بکن زشته منم رفتم ولی هیچ کاری نکردم کمکشم نکردم با مهمونا برگشتم طبقه بالا خونه خودم،حس میکنه کلفت آورده بجا عروس خاستم بهش بفهمونم اگ بخام میتونم حتی هیچ کاری براش نکنم
دیروز خیلی ناراحت شدم از لحن حرف زدنش ظرفارو براش شستم دیگ نموندم اومدم بالا اینم بگم اصلا بدون دعوت نمیرم مادر بزرگ همسرم اونجا بود بخاطر اون رفتم
حالا کارم اشتباه بوده امروز؟؟؟؟؟

۸ پاسخ

بهترین کارو کردی

کار بدی نکردی . از اولم میبایست رسمی برخورد کنی باهاش که به خودش اجازه نده اینجوری بگه

از اول باید اینجوری رفتار میکردی

همشون همینن

عزیزم درسته توی یه ساختمونید اما برای خودت حدو مرز بزار.. تو رسما شبیه یک کلفت شدی براشون‌.. این جمله ی تو مثل دخترمی هم بریز دور تو فقط عروس اون خانواده ای و مثل عروس رفتار کن نه دختر.. نه اونقد ر صمیمی و دم دستی باش که فک کنن نوکرشونی نه خودتو الکی بگیر و قیف و قوپی بیا.. خودت باش اما با حد مرز‌‌‌....
اگه قراره به حیاط شستن باشه یه روز مثلا یه روز اون.. اگه مهمون داره بگو نه نمیتونم کار دارم از هر سه باری که میگه یکی دوبارشو نرو . دم دستی نباش... و توقع بیجا هم از کسی نداشته باش

ازاوال بایداین مدلی رفتارمیکردی اگرکه خونه وخوراک وکلازندگیتون جداست

نه عزیزم خوب کاری کردی مگه وظیفته؟؟

سلام عزیزم یعنی خونه هاتون جدا هست میگه بیا ضرفای منو بشور؟

سوال های مرتبط

مامان سام❤️ مامان سام❤️ قصد بارداری
پارت۸👶🏻👶🏻👶🏻
حدود یه هفته کارم شده بود علف دم کردن و زعفرون خوردن و شیافت گذاشتن و خبری از پریودی نبود،با خودم میگفتم این داروها اینقدر برا بدنم سنگین بوده ک زده نابودم کرده
نکنه رحمم بگن باید در بیاری و زخیم شده و کاری نمیشه کرد،نکنه دیگه بچه دار نشم و پریود نشم
با خودم هزار فکر ناجور کردم حدود دوماه و نیم بود ک از پریودم گذشته بود و با هیچ چیزی هم راهش باز نمیشد
با گریه ب دکترم زنگ زدم گفتم من پریود نمیشم چکار کنم،
اونم نگران شد گفت بیا پیشم چکت کنم دوباره،ببینم مشکل از کجاست
خلاصه اینقدر استرس داشتم اون روزا ک همش بالا میاوردم،همون روز تو راه کلینیک هم حالم بد شد از استرس و زدیم کنار و بالا آوردم
تو مطب نشستیم،دل تو دلم نبود،دکتر صدام زد و رفتم گفت برو تو اتاق سونو آماده شو تا بیام
نگم ک دیگه جون راه رفتن نداشتم،
رفتم دراز کشیدم،دکتر و دستیارش اومدن،دستگاه واژینال رو آماده کرد و منم رو تخت گریه میکردم ک حالا دکتر میخواد چی بگه و کارم ب کجا کشیده
یه لحظه دستگاه رو ک وارد کرد و چند ثانیه بعدش با تعجب ب صفحه ی مانیتور دوتاشون نگاه کردن،دلم ریخت
گفتم بدبخت شدم حتما چیز خطرناکیه،از پرسید آخرین پریود کی بوده
گفتم۱۴۰۰/۱۲/۲۸
یکم رو دکمه های مانیتور فشار داد،برگشت نگام کرد گفت خانومم حامله ای و الان ۱۲ هفتته
مامان نیهان:) مامان نیهان:) قصد بارداری
سلام خانوما من همسرم بار اول از مایش داد تعدادش خیلی کم بود یعنی ضعیف بود خیلییی دکترخودم آدرس ی بیمارستان داد رفتیم بهمون گفتن ما از جاهای دیگ قبول نداریم ی بار دیگ از بده همسرم داد رفتم جواب گرفتم زده بود تعداد ۲۰ مورفو تحرک صفر منم خوشحال شدم ک تعدادش زیاده دکتر اولورژی هم مرخصی بود بعد گفتم تا دکتر بیاد خودم ب همسرم خرنوب ژل رویال دادم بعد دوماه شوهرم از داد زده تعداد ۵۵ زده بود بعد خودم تو اینترنت ی دکتر اولورژی پیدا کردم اونم گف من این آزمایش قبول ندارم آدرس ی آزمایشگاه داد بعد جواب ازمایش نگاه کردم تعدادش خیلی کم بود دکتر سونو داد اندازه همه چیش خوب بود فقط ی سمت واریکوسل خفیف داشت دکتر اولورژی گفت ک باید عمل کنه بعد گفتیم فعلا شرایطش نداریم چندتا دارو داد گف یکماه بخوره بعد ی ازمایش هورمونی هم نوشت اونم قراره ی ماه دیگ بده دکتر ببینه

عکس ازمایش گذاشتم براتون بنظرتون درمان میشه کسی بوده با این شرایط مشکلش حل شده باشه ؟؟
اصن شوکه شدیم وقتی جواب ازمایش دیدیم اصن فکرشو نمیکردم همسرم مشکل داشته باشه بعد ی سال اقدام فهمیدیم میشه بخاطر قرص چاقی اینا باشه تعداد کم شده باشه چون همسرم ی موقع قرص چاقی اینا میخورد نمیدونم چیکار کنم 😞💔😭
مامان ثمره عشقمون👼👼 مامان ثمره عشقمون👼👼 هفته نهم بارداری
سلام خانمای عزیز یه سوال من دیروز موعد پریودم بود سیکلم ۲۶ روزه هست دو سه روزی کمر درد پریودی داشتم و اینکه اولش ازتون خیلی معذرت میخوام ببخشید دیروز غروب رفتم سرویس وقتی خودم با دستمال خشک کردم دستمال یه لکه کمرنگ کمرنگ شد دیگه گفتم پریود شدم پد روزانه گذاشتم رفتم بیرون کار داشتم وقتی اومدم دیدم اصلا اصلا دیگه لک نشدم ولی دوباره ساعتای ۱۲ شب رفتم سرویس وقتی خودم با دستمال خشک کردم دستمال ببخشید خونی شد چند بار دستمال کشیدم هر بار دستمال خون رنگ روشن و رقیق میشد دیگه گفتم پریود شدم اومدم نوار بهداشتی گذاشتم ولی تا به این لحظه نوار اصلا اصلا حتی لک نشده دوبار هم رفتم سرویس بت دستمال خودم خشک کردم دستمال اصلا کثیف نشد هیچ علائمی ندارم فقط یه کوچولو کمر دردم دو سه روز قبل کمردردم بیشتر بود امروز کمه تو رو خدا اگر کسی مثل من بوده و اینجوری شده بهم توضیح بده که چیشد بالاخره پریود شد یا باردار بود خیلی گیجم اصلا نمی‌فهمم چی به چیه تورو خدا کمکم کنین💔😭
مامان سام❤️ مامان سام❤️ قصد بارداری
پارت ۲😄😄😄
انگار ک همه دنیا رو سرم خراب شد
نه بابت اینکه بارداره،بابت اینکه من ازش پرسیدم و اون گفت نه،اینقدر گریه کردم و گله کردم ب خدا ک نگم براتون
اون ۹ماه گذشت و هیچ وقت بهش بدی نکردم،هر چیزی هوس میکرد ب شوهرم میگفتم گناه داره بگیر براش،یا لباسی چیزی برا بچه ی تو راهی بگیریم
اون ۹ ماه گذشت و نزدیک زایمانش شد
بماند ک جنسیتش رو هم قائم میکرد ازمون،و بعد ۶ماه گفت دختر داره
خلاصه درد زایمانش شروع شد و رفت بیمارستان و من و خواهر شوهرمم رفتیم
فردا صبحش بچه اش دنیا اومد و خواهر شوهرم زنگ زد گفت بریم عیادتش
رفتیم یه جعبه شیرینی گرفتیم و رفتیم بیمارستان،تا رفتم و برگشتم خدا میدونه چه حالی شدم،خدا میدونه چقدر پنهونی اشک ریختم،نه برای اینکه اون بچه داره
برای اینکه خودم ۶ساله ک چشم انتظارم
بچه اش هم اومد خونه و کادو هم بهترینش براش گرفتیم وهدیه دادیم،روز ب روز بزرگتر میشد و من هنوز بچه ای نداشتم و میدیدم شوهرم چقدر ذوق این بچه رو داره
بعد حدود ۱ سال دختر عمه ی شوهرم پیشنهاد یه دکتر رو بهم داد ک خیلی دکتر خوبیه و ای وی اف میکنه،برو تحت نظرش
حالا بماند ک چقدر حرف میشنیدم
آدرسش رو گرفتم و رفتم پیشش،گفت طبیعی نمیتونی
برات ۳بار ای یو ای انجام میدم اگه شد ک هیچ،اگه نشد باید ای وی اف کنی
منم اینقدر از ای وی اف میترسیدم و برام چیز غیر طبیعی بود ک نگم براتون