۴ پاسخ

راستشو بگم این اخریا جوابتو ندادم چون فک کردم واقعا داری شعیف بر خورد میکنی ،من دوروبرم پراززززز طلاقه ،هیچ کدوم حتی حق و حقوق هم نداشتن ،هیچ درامدی نداشتن ،خیلی راحتتر از اینی که تو تعریف میکنی زندگیشونو از کنجلاب کشیدن بیرون ،من باورم نمیشه یکی حقوق داشته باشه ،خانواده درست و حسابی داشته باشه و انقد رو بده و بزار سوارش بشن و انقد ازش سواستفاده بشه و انقدددد خودشو دست پایین بگیره!!!مشخصا همسرت میدونه چیکار میکنه و مشاورهای خوبیم داره برعکس تو ...بنظرم این وسط اول باید خودتو جمع کنی!با این اوصاف موندن تو سودی برای بچتم نداره

فقط وفقط مشاور می‌تونه کمکت کنه عزیزم حتمن برو با همسرتم برید هردو ...حل میشه نگران نباش

مشاوره تلفنی هست رایگان ۱۴۸۰

چطور خیانت میکنی تا حالا نکشتیش

سوال های مرتبط

مامان ~حا❤️ميم~ مامان ~حا❤️ميم~ ۱ سالگی
سلام خانما خوبين؟
ني ني گلا خوبن؟



نمي دونم … اما فكر ميكنم اين روزا افسردگي بعد از زايمانم برگشته باز… هرچند كه شرايط زندگيم كلا جوريه كه حالت افسردگي و عادي رو نميشه تشخيص داد…
زودعصبي ميشم.. حوضله هييييچ كاري ندارم… سريع گريه ميشم…شبا از فكر خوابم نميبره… از همه چيز و همه كس متنقرم… روي همه چي حساس شدم…از شوهرم بي زارم واقعا بي زارم… ديگه حوصله بازي كردن با حاميمم ندارم… حس ميكنم اعتماد به نفسمم اومده پايين…

حالم بده… همسرم واقعا دركم نميكنه… حرف ميزنه ها اما همه ش در حد همون حرفه… حاميمم جديدا خيلي شيطون شده حوصله ش دارم اما اندازه قبل انرژي ندارم… از طرفي زندگي تو يك ساختمان با خانوادع شوهر كه ديگه خودتون مشكلاتش ميدونيد… مادر و پدرشوهر بي چشم و رو كه فقط موقع كار و مريضي شون با ما خوب ميشن مثل الان و بعد دوباره …


خلاصه اينكه حالم خوب نيست…

روانشناس، تراپيست نمي شناسين؟ مامان هاي يزدي شما روانشناس و تراپيست خوب نميشناسين؟
مامان نفسم😍 مامان نفسم😍 ۱۶ ماهگی
این تاپیک رو برای خودم مینویسم.برای اینکه هرروز ببینمش...بخونمش..‌
امروز تایپک یه مامانی رو دیدم که بچش فوت شده بود.اسمشو نمیگم که ناراحتتون نکنم. دخترمو رو پام تکون میدادم و با خوندن نوشته های اون خانم اشک میریختم.
اینقد برای سخت بود که فقط چند تاشو دیدم.انگار اون لحظه بهم تلنگر زدن.به خودم اومدم.یاد گله و شکایتام از بدغذایی و شب بیداری ها،خونه ی نامرتب،ارزوی یه خرید یا استراحت بی دغدغه و خیلی چیزای دیگه افتادم.از طرفیم یاد دوسال تلاش و گریه  و دکتر رفتن برای بچه دار شدن...
میدونم بچه داری سخته ،فراز و نشیب های زیادی داره و مشکلات با خودشون بزرگتر میشه اما از امروز میخوام سعی کنم مادر بهتری باشم.من با میل خودم این بچه رو به دنیا اوردم پس وظیفمه شبا بیدار بشم،باهاش بازی کنم و براش وقت بذارم.اینا رو نوشتم که هروقت خسته شدم با دیدم این متن به خودم بیام. به این فکر کنم که این بچه پیش من امانته و چند سال بعد برای تحصیل و زندگی از من جدا میشه.میخوام تلاش کنم قدر این لحظات رو بیشتر بدونم...