شوهرم تخریب شخصیتیم میکنه به خانوادم بی احترامی و فحاشی کرد مامانمو از خونم بیرون کرد بدبختا جرعت نداشتن بیان منو ببین برای خودمم ارزش قائل نمیشد جلو فامیلاش تحقیرم میکرد یجور زن ازاري میشه گفت منم اومدم خونه مامانم چن روز شده هنوز عذرخاهی هم نکرده فک میکنه من مقصرم اصلن اشتباهاشو گردن نمیگیره یجوریم با اون همه اذیت انگاری دلم تنگ شده ولی غرورم بیشتر از این حرفاست خودمو کوچیک نمیکنم خاک تو سر من واسه چی دلم تنگ میشه واسه کسی که اونقد اذیتم کرد یکارایی باهم میکنه انگاری دشمنمه لج داره باهام احترام تورابطه رو نگه نمیداره ولی میگه دوستت دارم بنظرتون کسی ممکنه دوستت داشته باشه ولی ارزش برات قائل نباشه

ناراحت نشی از حرفم ولی شماهایی ک اینجور باهاتون رفتار میشه اصلا شوهر مقصر نیس و یه جورایی حق شماس
چرا چون خودتونو بی ارزش کردین ک اینجور شده
تو میگی مادرتو بیرون کرده و دلت تنگ میشه براش برو گوه کن تو هیکل همچی مردی بمیرم واسه دل مادرت اخ قلبم درد گرفت اگ همون موقع اشک مادرت دراومده باشه خداباید جواب شوهرتو بده اعصابم خراب شد با این حرفات
طلاقتو بگیر بمیرن همچین مردایی

مشکلش چیه؟اصلا باهاش حرف زدی ببینی چی میخواد ازت؟

ببخشیدا ولی ری دم تو این دوست داشتن
من‌حاظرم این کارا نکنه ولی بهم بگ ازت متنفرم
چقدر بی تربیته
چقدر حقیره
و‌تو چقدر ذلیل ک تحمل کردی خواهر
ب چیش دلت خوش کردی نی نی اوردی براش

واسه خودت ارزش قائل باش
بخای بدون هیچی برگردی بدتر میکنه باهات

بچت هنوز شیرخواره چطور با خودت نبردیش؟

عزیزم بچه شیرخواره بامادره. چطوربچه یکماه رابه امیدمامانبزرگش گذاشتی آخه به امیدفامیل شوهر. عزیزم یکم به خودتون بیاید. وقتی میبینی شوهرت چنین اخلاقی داره گزک دستش ندید. هم خودت هم خانوادت. دالاماهم شرایط بدزندگی راتجربه کردم. صدپله بدترازشما. امابه هیچ عنوان خانوادم دخالت ندادم تواینجورمسائل. اصلا وحش ن هم خبردارنشد. به نظرم یکم زنانگی وسیاست چیزبدی نیست. شوهرهرچقدبدهم بازنانگی زن رام میشه. عزیزم نبایداجازه میدادی کاربه اینجابکشه که ازبچه نوزاد دو باشی. حالاکه کاربه اینجارسیده. لطفاقانونی اقدام کن بچتوبگیر. خرجش هم برعهده پدرشه نه شما.

عزیزم چرا انقدر خودتو خار میکنی من جات باشم از هفت جا پارش میکنم تا دیگه از اینکارا نکنه این مرد به چه دردی میخوره اخه

بچتو ندیدی این چند روز