چطور میشه واقعا بعد بچه اول و سختیاش خودتو قانع کنی یکی دیگه بیاری .واقعا که قانع شدنم خیلی طول میکشه شوهرمم دوست داره اما من سر بد دهنی شوهرم و کسل بودن زمستانم خیلی تو فکرم البت زایمان سخت و کولیک دخترم منو اذیت کرد .ولی خداییش اقدام و تصمیمش دشواره

بچه های الان ،مثل ما نیستن که اکثرا محتاج یک شخص دیگه هستیم ،که یا مارو ساپورت مالی کنه یا ساپورت عاطفی ...
این نسل حتی بدون پدر و مادر هم میتونن در آینده راحت زندگی کنن. شکلِ دنیا به سرعت در حال تغییره .. مثل قدیم نیست که خانواده ها دایم پیگیر حال هم باشن و رفت و آمد کنن. همین الآنم خوار و برادر هر چند ماه یکبار سراغ هم رو میگیرن ..
به نظر من همین یدونه رو صحیح و سالم خدا برام نگه داره ،دیگه بچه نمیخوام . نظر همسرم هم همینه . توی این وضع اقتصادی داغون و بلاتکلیفی از آینده ...ما صدِ خودمون رو برای همین یدونه میذاریم ،ان شاالله خدا هم کمکمون کنه

منم بچه دوس ندارم دیگه اگر شوهرم بزاره

اتفاقا من خیلی دلم میخواد همه شرایط رو هم دارم ولی نمیدونم چرا همش دارم به باد موکول میکنم از طرفی هم نمیخوام که بارداری و بچه داریم تو دوران مدرسه ی اولی باشه
واقعا موندم چه کنم؟🫤🫤

من به هیچ وجه دیگه بچه نمیخوام...اینقدر که اذیت شدم با نیکان..حوصلمم نمیکشه

من که اینقدربدبختی وبیکسی کشیدم بازم دلم میخواد

عزیزم بچه نعمت خداست و من دوتا دارم بنظرم خیلی هم خوبه فقط و فقط هرموقع شرایط جسمی و روحی خوبی داشتی دومی رو بیار اینو من که تجربه کردم دارم بهت میگم

منم دقیقا بخاطر همین دلایلی که گفتی فعلا به بچه دوم فکر نمیکنم از طرفی هم ۳۴ سالمه واقعا نمی‌دونم چکار کنم

من عمرا دیگه بچه بیارم به دو روش جلوگیری می کنم کیت تخمک گذاری استفاده می کنم موقع تخمک گذاری رابطه ندارم چون به هیچ عنوان بچه نمی خوام

من خودم سختمه.ولی فقط فکر به آینده و اینکه بچم تنهایی میخواد چیکار کنه مجابم میکنه که دومی رو هم بهش فکر کنم.