۶ پاسخ

با مشاور صحبت کن معمولن با بازی درمانی درست میشه

اذیتش نکن از کلاس های مادر و کودک شروع کن و بعد کم کم ازش جدا بشو

دختر منم دقیقا همین شکلیه
خودم تا ساعت یازده مینشستم پاش تا تعطیل بشن دیگه چن روزی میشه نمیبرمش دیگه خودمم خسته شدم
خیلی وابسته ب خودمه اصلا با بچه ها نمیرفت بازی کنه حتی تو کلاس هم پیش بچه ها نمیشینه

به نظرم وقتی خودت میترسی که آره بچه ام نمیمونه . اینجوری میشه . بذارش بیا بیرون . به مربی ها هم بگو هرچقدر بی قراری کرد میخوای بچه ات بمونه
بچه میفهمه تو مثلا دم در منتظرشی اونم خودشو لوس میکنه

شرایط روز اول پسر من همین بود تو اوج گرما با کلی گریه آب نمیخورد تا بریم؟ خانه خودمون از من بگیره ولی گفتن ادامه بده صبور باش با مدیر مهد هم صحبت کن خوب میشه

شرایط پسر منو داره از خانه بازی شروع کن پسر من حتی تو پارک هم نمی‌تونست بازی کنه چند بار بردم خانه بازی خیلی خوب شده الان راحته

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام صبحتون بخیر قشنگا 🥰🥰
چه کارا می کنید؟؟من رفتم بچه هارو گذاشتم مهد و بعدش پیاده روی کردم الانم اومدم خونه یه کم استراحت کنم صبحانه بخورم و برسم به کارام و غذا درست کردن امروز که روز سوم رفتن بچه هاس چقدر همه چی خوب پیش رفت بچه ها میان خونه ناهارشون رو سیر می خورن و بعدش می خوابن یه دوساعتی بعدشم که بیدار میشن میرن دنبال بازی و تمرینات گفتار درمانی شبم دوباره زود شامشون رو میدم می خوابونم دیگه فعلا از اون همه غر غر و جیغ و داد خبری نیست 😍😍اینقدر خوشحالم که ثبت نامشون کردم پیش ۱ به کارهای خودمم راحت می رسم 🥰امروزم به مربیشون گفتم ماهلین دیروز اومد خونه هیجی نخورده بود گفت به خدا خیلی تلاش کردیم ولی یه لقمه هم نخورد😥بعد گفتم این لیستی که دادین نمی خورن زیاد گفت اشکال نداره هرچی می خورن بزارید بهتر از اینه که بچه گرسنه بمونه خداروشکر از این مهدشون راضی ام رسیدگیشون خوبه از لحاظ امنیتی هم که فول فولن درجه ۱ 🤗
از لحاظ دستشویی هم ماهلین با اینکه به من جیش و پی پیشو نمیگه ولی به اونا میگه 😀😂خیلی هم بهشون تاکید می کنم حواستون باشه هررموقع دستشویی داشتید بگید به خاله 😀
من از همین جا از اون مامانایی که خیلی کمک و تشویقم کردن تو این راه خیلی ممنونم 😘😘دوستتون دارم🥰😘
مامان توت فرنگی🥰😘 مامان توت فرنگی🥰😘 ۴ سالگی
سلام مامانا. روزتون بخیر . امروز رفتم مهدکودک دنبال دخترم . بعد دخترم ی دوستی داره دقیقا نمیدونم چندسالشه ولی ظاهری از دختر من بزرگتر دیده میشه . خلاصه دختر من اول اومد بیرون بعد این دوستش اومد پیش مامانش ب من گفت خاله دخترت ب بدنم دست میزنه . منم مات و مبهوت موندم . چون این چیزا برای من فوق العاده خط قرمزه یعنی هزار برابر بیشتر از خط قرمز ، طوریکه از وقتی دخترم کلمه یاد گرفت بهش یاد دادم و همش تکرار کردم ک نباید کسی ب بدنش دست بزنه و ب بدن کسی هم نباید دست زد . کل ممنوعه ها رو هر روز برا دخترم با قصه بازی و شعر تکرار میکنم . حتی چن بار خواهرزادم پیرهنشو بالا زد دخترم زود بهش گفت بدن هر کس ماله خودشه و کسی اجازه نداره ببینه فقط مامان اجازه داره .
خلاصه اینو ک دوستش گفت واقعا اعصابم خرد شد و اومدم از دخترم پرسیدم دخترمم گفت سلین گفته ب بدنم دست بزن حتی پرسیدم گفتم کجا و نقطه خصوصیشو نشون داد. گفتم تو چیکار کردی گفت من گفتم کسی اجازه نداره ب بدن کسی دس بزنه و ب خانوم معلم گفتم و خانوم معلم دعواش کرده . یعنی مغزم از اون موقع داره منفجر میشه چون کاریکه مطمئنم دخترم انجام نداده رو با پر رویی میاد میگه انجام داده . و اینکه ماه قبلم دخترم میگفت سلین گفته بیا باهم قرار بزاریم بریم خونمون . منم ب حساب بازی گذاشتم و پیگیری نکردم ولی با موضوع امروز واقعا عصبی شدم . ب نظرتون چ واکنشی نشون بدم ؟ میخوام فردا برم با معلمشون صحبت کنم . اخه ی مربی هست تو کلاس و دوتا کمک مربی ، موندم اینا اونجا چیکار میکنن .