سوال های مرتبط

مامان آقا معراج مامان آقا معراج ۷ ماهگی
سلام خوبین میخام از تجربه زایمانم بنویسم براتون امشب پسرم خاب بود ولی سوسک اومد روم بیدار شدم ازترس گفتم حالا ک بیکارم یکم از زایمان براتون بگم دوشنبه هفته پیش ک میشه ۲۱دکتر بهم گفته بود بیا مطب برای معاینه لگن عصر رفتم مطب نوبتم شد اول چک شدم گفت فشارت یکی از دستات ۱۴ رو ۹ یکی هم ۱۳ رو ۹ چند دقیقه باز دوباره تکرار کرد همون بود دیگه گفت بزار لگنت معاینه کنم معاینه کرد گفت لگن خوبی داری و یه سانت بازی ولی بخاطر فشار خونت برو سریع بستری شو رفتم زایشگاه بستریم کردن ان اس تی گرفتن گفتن خوبه یه قرص زیر زبونی بهم دادن برای باز شدن دهانه رحم خوردم ساعت ۱۰ شب بود دیگه رفتم تو اتاق بهم گفت استراحت کن فردا آمپول فشار میزنیم بتونی باهامون همکاری کنی خلاصه اینکه اون شب انقباضام بیشتر شد ولی درد آنچنانی نداشتم نصف شب اومدن ان اس تی گرفتن گفتن خوب نیست دکتر سریع اومد گفت بریم برای عمل ولی ماما اومد بدنم هیدراته کرد چندتا سرم پشت سرهم در عرض چند دقیقه وارد بدنم کرد ک گفت ان اس تی خوب شد دیگه گفت حیفه عمل کنی تا بتونی طبیعی زایمان کنی بهتره بقیشو کپشن بعدی میگم
مامان 🩵آبی مامان 🩵آبی ۵ ماهگی
سلام خانم ها پسر من ۲۵مرداد ساعت ۱۱ شب بدنیا اومد و این حس قشنگ واسه همه آرزو میکنم
صبح روز پنجشنبه با نامه پزشک بیمارستان بستری شدم بدون درد با اینکه من یکماه ماه درد داشتم ولی دریغ از یک درد
ساعت ۹صبح رسیدم بیمارستان معاینه کردن بسته بودم کاملا 🥲
دیگه تا رفتم تو اتاق خودم قرص زیرزبونی دادن ساعت ۱۱ شد ولی انقباض نداشتم دوباره دادن بی فایده
ساعت ۲ونیم ظهر ک شد یکی از پرستارهای بخش اومد معاینم کرد ک ب عمرم همچین دردی رو نکشیده بودم انقدر وحشتناک معاینه کرد ک بازم کرد گفت ک ۲سانتی هر یک ربع ماما بخش میومد واسه معاینه ک وقتی دوباره اومد کیسه آبم پاره شد از معاینه وحشتناکش
خلاصه روند زایمانم و انقباض هام خیلی خوب پیش می‌رفت بلاخره رسیدم ب ۶سانت ماماهمراه اومد و بهم ورزش ها رو گفت و بعدش از آمپول اپیدرال استفاده کردم ک تزریقش وحشتناک بود و واقعا پشیمونم زدم چون بعد زایمان نفسم بالا نمیاد از دردش فقط یک ساعت بهم آرامش داد و ساعت ۱۱شب دکترم اومد معاینه کرد گفت ۹سانتی سریع باید زایمان کن واااای بعد اون همه عذاب تازه شروع شد
مامان هدیه خداوند مامان هدیه خداوند ۱۰ ماهگی
سلام.میخوام تجربه زایمانم رو بگم شاید به درد کسی بخوره.
من دکترم مریم انصاری بود ک مطبش شاهین شهره.به من گفت 20 فروردین بیا معاینه ات کنم اگه دهانه رحمت باز بود بفرستم برا زایمان.من هفته 37و 1 روز بودم ک یه معاینه فوق العاده درد داشت انجام داد و گفت باید بری بستری بشی برای زایمان یه سانت رحمت بازه.قبلا برام پساری گذاشته بود گفت احتمال داره زایمان زودرس کنی ک تو هفته 35 درش اورد.خلاصه نامه بستری داد من نه درد داشتم نه لکه بینی نه خونریزی نه انقباض هیچی نداشتم ما رفتیم زایشگاه گفت باید معاینه ات کنم ازم پرسید درد خونریزی لکه بینی داشتی گفتم هیچی گفت هفته چندی گفتم 37 هفته و یک روز گفت پس چرا نامه بستری بهت داده فشارخون یا دیابت داری گفتم نه چون قبلش تو مطب معاینه شده بودم خیلی از معاینه میترسیدم ک بازم همون درد رو تجریه کنم.یه ربع داشت منو راضی میکرد ک معاینه ام کنه ک بعد عصبی شد من راضی شدم معاینه کرد درد نداشت خداروشکر.به دوستش گفت یه بند انگشت دهانه رحمش بازه چرا نامه بستری بهش داده چرا دکترا جدیدا اینطوری شدن.منم گفتم یعنی تایم زایمانم نیست پس نامه رو فراموش کنید من بستری نمیشم گفتن نه خانم نمیشه باید بستری بشی تو نامه نوشته انقباض داری سره بچه ات هم تو لگنته و هر لحظه امکان داره زایمان کنی.منو ساعت 8:30 شب بستری کردن دوتا شیاف بهم زدن دردام یه ماده تو اب کردن بهم دادن کم کم دردام شروع شد ولی خیلی کم بود و قابل تحمل ساعت 9:30 دردام بیشتر شد تو این فاصله 4 بار اون ماده سفید رنگ تو اب حل کردن بهم دادن خوردم.دو بار معاینه ام کردن فقط ساعت 10 دردام شدید شد اومد کیسه ابمو پاره کرد.