سوال های مرتبط

مامان دختر اصفهونی مامان دختر اصفهونی ۳ سالگی
🔻اهمیت به آغوش کشیدن فرزندان 🔻
♂️♀️
🔻 از شش سالگی تا دوران بلوغ🔻

💟 زمانی می رسد که کودک شما می خواهد یک پیام جدید به دنیا بدهد: "من دیگر بزرگ شده ام."

💟 اگر قبل از این دوره، کودک بی هیچ پیش شرطی نوازش شما را می پذیرفت، الان برای پذیرش آن، یک شرط مهم دارد: مرا طوری نوازش نکن که احساس "نی نی بودن" بکنم.

💟 هر چه سن کودک بالاتر می رود، این شرط پر رنگ تر می شود. بنابراین باید با ظرافت بیشتری فرزندمان را نوازش بدنی کنیم.

💟 یکی از نکات ظریفی که باید بدانیم این است که هر چه سن فرزندان مان بالاتر می رود دوست ندارند در حضور دیگران به خصوص بستگان و دوستان شان، مانند کودک رفتار شود

.💟 بنابراین اگر تا پیش از این، دست مان را روی گردنش می انداختیم و قاشق غذا را دهانش می گذاشتیم، اکنون او چنین حرکتی را نشانه این می داند که ما بزرگ شدنش را به رسمیت نمی شناسیم.

💟 جالب این جاست که همین فرزند هنگامی که با او تنها هستیم، با مهری کودکانه به آغوش مان پناه می آورد ولی دوست ندارد این صحنه "والد فرزندی" را کس دیگری ببیند.

💟 بنابراین، یکی از زمان های نوازش فیزیکی فرزندمان زمانی است که با او تنهاییم و او نگران قضاوت دیگران نیست.

💟 فرزند نوجوان مان را موقع بدرقه کردن به مدرسه ببوسیم و هنگام برگشتن در آغوش بکشیم یا گاهی به او بگوییم "بزن قدش"

💟 یا بعضی وقت ها عصر که به خانه برگشتیم به او بگوییم که خیلی دلمان برایش تنگ شده بود و او را به آغوش بکش
مامان محمدطاها و 👶🏻 مامان محمدطاها و 👶🏻 ۳ سالگی
🔻جایگزین های تنبیه برای بچه ها

💠 به جای تنبیه، تقبیح شدید خود را بیان کنید بدون اینکه به شخصیت فرزندتان حمله کنید. مثلا پدری که می بیند فرزندش ابزار او را برداشته و در حیاط زیر باران رها کرده چه عکس العملی می تونه داشته باشه؟ میتونه فریاد بزنه، عصبانیت خودش رو با تندی بیان کنه و میتونه باجدیت به فرزندش تذکر بده بدون اینکه به فرزندش اهانت کرده باشه. مثلا بگه‌؛ "از اینکه ابزار نوی من توی حیاط زیر بارون رها شده و زنگ زده خیلی عصبانی ام..."

💠 به جای تنبیه، انتظارات خود را جزء به جزء برای فرزندتان شرح دهید.
"انتظار دارم وقتی ابزار من رو قرض میگیری مثل اول بهم برگردونی"

💠 راه جبران خطا را به فرزند خود نشان دهید.
" از این به بعد وقتی ابزار منو می گیری سریع سر جاش برگردون"

💠 به کودک فرصت دهید.
" پسرم تو میتونی ابزار منو امانت بگیری و دوباره پسشون بدی و در مقابل میتونی امتیاز استفاده از آونها را کلا از دست بدی. تصمیمش با خودت"

💠 با موضوع برخورد فعال داشته باشید.
کودک:" چرا درب جعبه ابزار قفله؟!
پدر: "تو به من بگو چرا"

💠 مشکل گشایی کنید.
" پسرم به نظر تو چه راهی می تونیم پیدا کنیم که هر وقت به ابزار من احتیاج داری بتونی از آنها استفاده کنی؟ در ضمن مطمئن باشم که هر وقت لازمشون داشتم داشتم سر جاشون باشند. "


•┈┈••✾❀🕊🩵🕊❀✾••┈┈•

🎊  ⊰•بهترین مادر🤩C᭄‌     💜

🦋 ⊰•تربیت فرزند دلبندم😍C᭄   💚
‌‌‌‌‎‌‌‌‌
•┈┈••✾❀🕊🩵🕊❀✾••┈┈•
مامان ܩحܩܥ‌‌ـ🧚🏻 مامان ܩحܩܥ‌‌ـ🧚🏻 ۳ سالگی
💕💕💕


#سزارین

✋ سلام مامان سزارینی
⁉️ میشه چیزی بهت بگم ?

🤱توانجامش دادی . اون بچه شیرین الان اون بغلته . بدن تو برای بدنیا آوردن یک زندگی کار خارق العاده ای کرد .

🌷 تو روی تخت اتاق عمل دراز کشیدی ، اجازه دادی بدنت را بشکافن ، آسیب دیدی در عین شجاعت ، قوی و توانمند بودی ، تا کوچک رویاییت را بدنیا بیاوری

🌷 وقتی که بدنیا آمد ، اشک از چشمات سرازیر شد نگاهم کردی بهت اطمینان دادم " آره مامان اون خوبه ... "

🌷 تو اجازه دادی شکمت را با یک رحم زخمی  ماساژ دهم ، حتی در حالی که از درد نفست بند می آمد ، دقیقا نزدیک جایی که چند دقیقه ای از شکافتن آن نگذشته بود

🌷 تو در حالی که پاهایت می لرزید با چشمان اشک آلود ، در میان راهرو های بیمارستان در حالی که دستت را از دیوارها میگرفتی راه رفتی ، چون هر قدم دردناک بعد از عمل تو را به رفتن به خانه همراه نوزادت نزدیک تر میکرد من تو را از پشت پیشخوان پرستاری دیدم

🌷 بارها با درد از تخت بلند شدی تا به صدای نوزادت که از گرسنگی گریه میکرد پاسخ دهی .

🌷 انگشتان خود را روی منگنه ها و پانسمان جای زخم تازه ، صورتی و چروکیده قرار دادی و فکر کردی که چگونه بهبود می یابد ، چه علامتی برجای می گذارد .

🌷 او نوزاد را به راحتی روی صندلی اتومبیل قرارداد ، روی صندلی نشست و منتظر آمدنت شد تو بدن رنجور خود را به ماشین رساندی و برایم دست تکان دادی تشکر و خداحافظی کردی

🌷 همه ی اینها را ، مادر ، تو کردی . 
تو شجاع ، قوی و توانا بودی . 
تو به من ایمان ، اعتماد و امید را نشان دادی‌ . 
تو بی سر و صدا خوب بودی .

🌷 تو همان کاری را انجام دادی که زنان مرتباً انجام می دهند : همان قدر زیبا و بی تکلف
آفرین مامان
‌✍️⁩ امضا با عشق ‌❤️⁩
مامان محمدطاها و 👶🏻 مامان محمدطاها و 👶🏻 ۳ سالگی
عزیزترینم, فرزندم
من مادرت هستم…
من با عشق, با اختیار, با آگاهی تمام پذیرفته ام که مادرت باشم
تا بدانم خالقم چگونه مخلوقش را دوست می دارد هدایت می کند و در برابر خواسته های تمام نشدنی اش لبخند میزند و در آغوشش میگیرد…
من یک مادرم هیچ کس مرا مجبور به مادری نکرد…
من به اختیار مادر شدم تا بدانم معنی بی خوابی های شبانه را تا بیاموزم پنهان کردن درد را پشت همه حجم سکوتی, که گاه از خود گذشتگی نامیده میشود…
 تا بدانم حجم یک لبخند کودکانه ات می تواند معجزه زندگی دوباره ام باشد…
من نه بهشت می خواهم نه آسمان و نه زمین …
بهشت من زمین من و زندگیم نفس های آرام کودکی توست که در آغوشم رویای پروانه آرزوهایت را می‌بینی…
من مادرم، همانی که خالقم ذره ای از عظمتش را به من بخشید تا تجربه کنم حس بزرگی و لامتناهی شدنش را.
من هیچ نمی خواهم هیچ …
هیچ روزی به من تعلق ندارد، همه روزها ساعت ها و ثانیه های من تویی
و من دست کودکیت را می‌گیرم تا به فردای انسانیت برسانم
که این رسالت من است بر تو و هیچ منتی از من بر تو وارد نیست که من
با اختیار به عشق
تو را به این دنیای پر آشوب
 خوانده ام…




•┈┈••✾❀🕊🩵🕊❀✾••┈┈•

🎊  ⊰•بهترین مادر🤩C᭄‌     💜

🦋 ⊰•تربیت فرزند دلبندم😍C᭄   💚
‌‌‌‌‎‌‌‌‌
•┈┈••✾❀🕊🩵🕊❀✾••┈┈•