حالم از خودم بهم میخوره از وقتی این بچه اومده سگ شدم سگگگگ انقد خسته میشم صب تاشب پاچه میگیرم رابطه م با شوهرم ک نگمممم فقط میتونم بگم چه علطییییییییی بود من کردم دیگ دارم روانی میشم بخدا
اوایل یکم میخوابید راحت بودم الان دیگ خواب روز نداره شبام ک ب این راحتیا نمیخوابه بخدا خسته شدم شوهرم انقد ک باهاش سردو بد رفتار بودم دیگ عین قبل حس میکنم دوسم نداره کی درست میشه کی راحت میشم

منم عین تو شدم دیونه شدم دیگ صبرو حوصله ندارم عصبی میشم زود جوش میارم
خدا بهمون صبر بده فقط

خدارو شکر من از اول سگ بودم 🤣

رویا خانوم صبر پیشه کن بزار بچگیشو بکنه شما هم کم تمیز کاری کن همه میدونن خونه کسی ک بچه داره همیشه تمیز نیس
سرچیزای بیخود اعصابتو بهم نریز فردا پسفردا خدای نکرده بیمار عصبی میشی عصب میزنه به جاییت افسرده میشی دیدم ک میگم
شوهرا هم ک یه زن افسرده و دایم غرغرو عصبی تحمل نمیکنن محبت میخوان ارامش میخوان
پس از امروز تصمیم بگیر بیخیال باشی میبینی ک همه چیز گل و بلبله
بچه ای ک اولش شلوغه بعد ها خیلی اروم میشه
بعضی وقتا خودتم باهاش بازی کن ببرش بیرون بزار انرژیشو تخلیه کنه

باورت میشه من هرصبح میرم خونه ی مامانم،شبا میام خونه😐

برو مشاور مثل من افسردگی داری

بچه هاتواین سن وابستگی پیدامیکنن بهش شربت خواب اورگیاهی بده،تاب ریلکسیشی نصب کن بزارتوش میخوابه،امتحان کن،مجبورشدی دیگه بهش کمی شربت سیتیریزین بده

چقدرررر حرفت حرفهههه منهههه من شدم ایتتتتت ازنظر اخلاقی پسرم غذا نمخوره دوس دارم خودم‌ بکشم هییییی می‌چسبه مثهههت چسباااااا به منننن ازجام بلن شم خون به پا میکنه بیخود نق میزنهتت هییی میاد دستشو میکشه روی سینه هام بده فقط میگه دهنم باشه ازاین بابت سگااااااا میشم ک چرا هیییی ممه میخوره بدم میاد ازاینکه شیرخودمو میدم درکل شدم سگگگ و دررابطه با شوهرممم صفره

وااای پسر من بقران انقد شلوغه ی ثانیه یجا بند نمیشه حتی الانم نخابیده برقا خاموشه داره رژه میره
فک کنم از صب ک بیدار شده نیم ساعت خابیده😭 فقط دنبال منه انقد گفته ماما ماما
ی دسشویی ام نمیتونم برم

من پسرم روزا همش بیداره شبا بزور میخابه همش دنبالمه سخت بهم وابسته ست هیچ گونه کمکی هم ندارم دخترم هم ۵سالشه اونم همش بهونه گیره کلاس هم میبرمش کل کارای خونه و نگهداری از بچه ها و کلاس دخترم گردن منه ولی درعین حال به خودم میرسم با شوهرم وبچه ها بیرون وبازار و پارک و همه جا میرم یه شب درمیون هم رابطمون سرجاشه!اینو گفتم بدونی خودت نمیخای که شرایطت ایجوره با شرایطت کنار بیا و عادت‌ها بد بچتو کنار بزار خوب خسته ش کن شبها قبل ۱۲ بخوابونش با شوهرت وقت بگذرون

هممون مثل همیم من امروز انقدر از دست خوردم حرص خوردم از اعصاب رگ های دست چپم خشک شده دستم کار نمیکنه شوهرمم صبح میره شب میاد اعتراضم کنم میگه چی کم داری که مینالی🤦🏻‍♀️

عزیزم میدونم سخته ،شاید بچت دردی داره ک بیقراره، وگرنه چرا باید خواب نداشته باشه ، ببر دکتر اگه لازم بهش شربت خواب آور تجویز کنه، شبا ک خواب توام بخواب بیخیال کاراینا شو،الویتت و با قبل بچه داریت تغییر بده، الان الویت بچت باشه کار اینارو بذار کنار، وقتی بچت خواب توام بخواب ،خواستم نمیاد استراحت کن، ب همسرتم برس خیلیا از خیانتا تو بارداری و اوایل بچه دار میشه ممکنه بچت م آروم شه بزرگ شه ولی خدایی نکرده دیگه همسرت ب بد راه کشیده بشه بخاطر آرامش خودش ، کمتر مردی پیش میاد ک شرایط و کلافگی خانمش و درک کنه تو این شرایط

چقدر تو منی . چقدر حرف دل منو زدی .
رابطه منو شوهرم انقد بد شده که شوهرم تهدیدم کرد .
گفت هیچی محبتی بهم نمیکنی انگار منو نمی بینی . اگر اینجوری پیش بره مجبورم برم سمت کسی که بهم توجه و محبت کنه ..
منم گفتم هررری برو بسلامت ..

منم اینجوری بودم بخدا عینه شما ولی سعی کنید اینجوری نشه کم کم بهترمیشید کی گفته بچع نمک زندگیه

عزیزم سعی کن از یکی کمک بگیری در طول روز یکم استراحت کنی وقتی خواب و استراحت کافی نداشته باشی همین میشه دیگه آدم عصبی میشه دخترت چند وقتشه؟