۳ پاسخ

توکل به خدا
ما زنا کلا استرس و حرص و جوش و غم مادر و پدر و همسر و فرزند و برادر و خواهر و بچهاشونو به گردن داریم
نمیدونم چرا ولی تقریبا همه خانم این مدلی هستند
منکه خدا نکنه یه مشکل کوچولو برا عزیزام پیش بیاد شب و روز و خواب و خوراک ندارم دیگه
الان کاملا درکت میکنم
انشالله خیره عزیزم

ان شاالله که کارشون درست میشه نگران نباش🙏🏻

عزیزم خودت و ناراحت نکن ایشالا هر چی خیره براش اتفاق بیافته بابای منم بازنشسته شد یکی یجا رو معرفی کرد میرفت سرکار حقوقش خیلی کم بود فقط میگفت میرم سرم گرم بشه ی روز حالش خوب نبود گفت نمیتونم بیام اونم گفت دیگه نیا بعد دامادمون ی جا دیگه براش کار پیدا کرد با درامد خیلی بهتر و کار راحت تر

سوال های مرتبط

مامان آقا رضا مامان آقا رضا ۵ سالگی
سلام دیشب حمله عصبی بهم دست داد آمبولانس زنگ زد شوهرم
بیایید براتون تعریف کنم
چند شب پیش داشتیم می رفتیم مهمونی یه خانمی به شوهرم زنگ زد بعد مدام می گفت فردا زنگ می زنم فردا زنگ می زنم شوهرم بهش می گفت بله بفرمایید هی می گفت فردا زنگ می زنم
بعد من به شوهرم گفتم کی بود گفت نمی دونم بهش گفتم شماره اش را بده زنگ بزنم ببینم کیه داد من هر چی زنگ می زدم وقتی می دید من زنم جواب نمی داد
منم براش نوشتم شمارت را می دم به پلیس زنگ نزن کثافت
تا دوباره فردای اون شبم با شوهرم بودیم ساعت ۸ شب زنگ زد شوهرم جواب داد روی آیفون فقط می گفت سلام خوبی بعد شوهرم گفت با کی کار داری قطع کرد
دو شب گذشت زنگ نزد تا دیشب ساعت ۱۲ زنگ زد شوهرم جواب داد و گفت اشتباه می گیرید شوهرم بهش می گفت این شماره را من خریدم مال کس دیگه ای هست
بعد خوابیدیم ساعت یک و نیم زنگ زد شوهرم گذاشت رو آیفون زنه گفت سلام شوهرم بهش گفت چرا ساعت یک و نیم شب زنگ می زنی مزاحم نشو بعد زنه هی می گفت سلام جواب سلامم را بده
بعد که قطع کرد من رفتم دستشویی داشتم فکر می کردم به شوهرم بگم فحشش بده شمارش را بلاک کن که یک دفعه تمام بدنم یخ زد و دست و پام چوب شد و افتادم چشمام دیگه جایی نمی دید
شوهرم زنگ زد به اورژانس اومد گفت فشار عصبی بعد یه مدت خوب می شی
آخه مغزم هزار راه رفت که چرا زنگ می زنه و اگه صبح زنگ بزنه شوهرم را گول برنه چی و فلان