۸ پاسخ

ادامه دارد

دردهات از چند دیقه یه بار شروع شد‌
رفتی بیمارستان‌۴ سانت‌بودی دردهات چند دیقه‌بود؟

😟😟😟

من ب اون لحظه ای فکر میکنم ‌ ک میخام از شوهرم جداشم بغضی میشم
میدونم اونم خیلی غصمو میخوره☹

عزیزم درخواست دوستی دادم قبول کن میخوام ادامه داستانت رو بخونم

خوب بقیه اش

بعدش چیشد

اخییی🥲🥲🥲

سوال های مرتبط

مامان هانیل مامان هانیل ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
پارت ۲
روز قبل از بستری معاینه شده بودم نیم سانت بودم..روز بستری که ماماعه خواست بستریم کنه گف نه خانوم فعلا وقتت نیس طبق سونو اول ینی تشکیل قلب هنوز۴۰ هفته و دو روزی برو‌ وقت داری..گفتم بابا قبلا اومدم اینجا گفتن طبق سونو ان تی وقت دارم. یه ماما دیگه که باتجربه تر بود رو صدا زد گف قضیه اینه گف طبق ان تی بستریش کن..پس با نیم سانت دهانه و بدون درد بستری شدم..
سرم رو که زدن تو رگم هنوز چن قطره بیشتر نرفته بود که دردام شروع شد البته دردا خفیف...با خودم گفتم ینی بخاطر سرمه؟ اخه هنوز چیزی نرفته تو خونم که شاید بازم دردا کاذبه..ولی دیدم نه هی داره منظم میشه..اقا هیچی خوشحال شدم گفتم خوبه پس شاید زیاد طول نکشه.. این وسط مسطا ابجیام و مادرشوهرمم هی زنگ میزدن احوال میگرفتن و قوت قلب میدادن. دیگه گفتم من دیشب خوب نخوابیدم از این طرف هم زایمان در پیش دارم تا دردام خفیفن یه چرتی بزنم..
نمیدونم چقد خوابم برد که شیفت ماما عوض شد اومدن برای تحویل بیمارها منم بیدار کرد برای معاینه..معاینم کرد گف تقریبا یک سانتی وقتی بستری شدی تقریبا بسته بودی این ینی خوبه..از حرفش خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم.
مامان رادوین👶🧿 مامان رادوین👶🧿 ۲ ماهگی
خب خب بریم برای تجربه ی زایمان طبیعی....

من تقریبا سه روز پیش شب بخاطر فشار بالا اعزام شدم زایشگاه چون دو هفته پیش هم بخاطر فشار بالا دو روز بستری بودم و این دفه هم فکر کردم دو روزی بستری میشم و بعد مرخص میشم فشارمم رو ۱۵ بود هواستون باشه اگه یوقت فقط سردرد هم داشتین پشت گوش نندازین و برین فشارتونو چک کنید چون فشار بالا واسه مادر و بچه خطر داره خلاصه وقتی رسیدم رایشگاه معاینم کردن گفتن یه سانتی و منو بستری کردن بعد فهمیدم که ختم بارداری دادن و اینکه من هیچ دردی نداشتم شب تا صب زیر نظر بودم بلاخره ساعت هشت صبح بهم امپول فشار زدن یساعت بعدش یعنی ساعت ۹ کیسه ابم پاره شد و کم کم دردام شروع شد اول از کمرم شروع شد ولی زیاد نبود حالت پریودی بود و اینکه منو بعد پاره شدن کیسه آبم دوباره معاینه کردن هنوز همون یه سانت بودم کم کم دردام شدت میگرفت ولی چند ساعت اول خوب بود قبل تحمل بود دردامو با نفس عمیق و ورزش کردن کنترل میکردم دخترا فقط اینو بگم نفس عمیییق خیلیی خوبه و بهتون کمک میکنه و یکی دیگه اسکات زدن من دردام دو سه دقیقه یبار شده بود رفتم سرویس و موقع درد اسکات میزدم
مامان محمد کیان👶 مامان محمد کیان👶 ۳ ماهگی
بارداری
زایمان طبیعی
شنبه صبح بود رفتم بهداشت به حساب خودم ۴۰هفته و۲روزبودم فشارم رو ۱۲بود چک کرد چون ازتاریخ آنتی گذشته بود که ۱۳دی بود گفت نامه میدم برو بستری شو منم که دل تو دلم نبود پسرمو زودتر ببینم رفتم خونه به شوهرم گفتم رابطه داشته باشیم که رفتم معاینه کمتر دردم بگیره خلاصه بعد رابطه طول دادم که ظهر شد ناهار خوردیم ریلکس با اتوبوس رفتیم سمت بیمارستان تا رسیدیم ساعت شد ۳عصر هوا هم سرد دیگه رفتیم تو و قبض معاینه گرفتیم و رفتیم زایشگاه که نامه رو نشون دادم معاینه کردن گفتن بسته ای گفتم برم خونه پیاده روی کنم بیام گفت نه منم که خیس عرق چون استرس زیادی برای معاینه و زایمان داشتم فشارم زد بالا رفت رو ۱۵اینام دیگه ولم نکردن و گفت برو پایین کارای بستری تو انجام بده و برگرد زایشگاه من و شوهرم رفتیم کارای بستریمو کردیم و با خیال راحت با اتوبوس رفتیم خونه که لوازمای خودم و ساک پسر خوشکلمون رو برداریم که دیگه قراربود بستری شم و زایمان کنم