خانوما بچم تاگریه میکنه شوهرم شروع میکنه به چرت پرت گفتن تعدید کردن منو زدن من که اره توبچه زدی واقعا خسته شدم ازاین رفتارش میخوام الان خودش بچه رو بزارم برم درک نداره هیچ شعورم نداره صدای گوشیش کرده تااخر تازه بچه رو بابدبختی خوابوندم بلند بلند باخواهرش صحبت میکنه بچه هم بیدارشدسرش کوبند تودهن من بچه گریه شد شروع کرد تعدید کردن من میخواست من بزنه که اره بچه پرت کردی زدی دیگه خسته شدم بریدم دست تنهام کمک نمیده هیچ اذیتم میکنه بهم میگه تودیوونه ای روانی جنون بهت دست میده چندبار گفته منم گفتم اره اگه دیوونه نبودم به پای زندگی بدرد نخور تونمیموندم واقعااشتباع کردم بپاش موندم زندگیش جمع کردم که الان بهم بگه دیوونه اینجور رفتار کنه

مقالات مرتبط

سوال های مرتبط