۴ پاسخ

کیسه آبتو زود پاره کردن. بچه خودش تلاش میکنه خودشو ب کانال زایمات میرسونه.من از ۲ظهربستری شدم زایشگاه ساعت۵ونیم کیسه آبم پاره کردن یکربع بعدشم ابوالفضل اقا چهره ماهشو نشونم داد.

منم همینجوری شدم ولی سزارینم نکردن استخون دنبالچم اسیب دیده دیسکمم زده بیرون انقد که زور زدم تازه تا معقد پاره شدم ۲ ساعت و نیم ۱۰ سانت بودم نمیومد

جالب شد برام

خب؟

سوال های مرتبط

مامان گل پسری مامان گل پسری روزهای ابتدایی تولد
مامان نی نی مامان نی نی ۱ ماهگی
تجربه زایمان پارت ۳
خلاصه اپیدورال رو برام تزریق کردن و دردش از آمپول هم کمتر بود برام .
بعد زدن اپیدورال دردها خیییلی کمتر شد و حتی وسط انقباض ها خوابم میبرد .
معاینه کردن ساعت ۱ و گفتن ۹ سانت شدم و عالی پیش رفتم . بعدش ساعت ۲ معاینه کردن و ۱۰ سانت فول بودم. و ورزش های لگنی و زور زدن ها فقط موقع انقباض ها شروع شد . قسمت افتضاح ماجرا همینجا بود.
من از ۲ تا ۴ عصر زور میزدم و بچه نمیومد و‌میگفتن بخاطر اینه که عضلات لگن خیلی سفتی دارم و رحم حالت مکش داره و اجازه نمیده سر بچه وارد لگن بشه

۲ ساعت جهنمی بود خییییلی ، از همه قسمت ها سخت تر بود .انقدر زور میزدم که کبود میشدم و مرگ رو‌جلوی چشمم می دیدم . دیدن نتیجه نداره و دکتر زنگ زد گفت ببرینش اتاق زایمان .

بعد که دکتر هم اومد و من روی تخت معاینه بودم دونفر از راست و چپ شکممو فشار خیلی شدید با مشت میدادن و منم زور میزدم و دادم به آسمون بود .
واقعا این قسمتها بسیار بد بود و من گریه میکردم و التماس میکردم منو سزارین کنین .
خلاصه بعد ۲۰ دقیق فشار رحمی که دادن پسرم دنیا اومد .

و من بسیار تجربه تلخی شد برام و سر پسرم هم توی کانال زایمان حالت کشیده گرفت ولی گفتن بعدها خوب میشه .
موقع بخیه زدن هم اصلا نمیتونستم تحمل کنم و با گاز انتوکس تحمل کردم و خیلی هم بخیه خوردم تقریبا تا یک سانتی مقعد .‌

بعد رفتن از اتاق زایمان دوباره ماما های زایشگاه منو معاینه کردن ....با وجود بخیه ها.
و یهو گفتن بخیه ها باز شده و خیلی درد داشتم و مدام معاینه میکردن و رحممو فشار میدادن و من میمردم و زنده میشدم .خودش یک زایمان جدا بود انگار

بعد باز دوباره گفتن نه بخیه ها هست و اوکیه .
شیفت عوض شد و دوباره مامای جدید منو فشار رحمی داد
مامان آسنا و سورنا 💕 مامان آسنا و سورنا 💕 ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعیم
با نشتی کیسه آب رفتم زایشگاه اونجا معاینه کردن گفتن دهانه رحم دو فینگر ۳۰درصد بازه باید بستری شی تا کار های پذیرش انجام داد همسرم ساعت ۱۱شب رفتم زایشگاه اتاق انتظار زایمان سریع بهم آمپول فشار زد و نیم ساعت بعد کیسه آبم پاره کردن یک ساعت نشده اومد دوباره معاینه کرد ۶سانت دهانه رحمم باز شد البته از ساعت ۱۱شب که رفتم اتاق انتظار مامام خیلی خوش اخلاق و مهربونم بود با اینکه برای زایشگاه اونجا بود مثل یه ماما خصوصی کمکم میکرد و ورزش های لگنی انجام میدادم به ۶سانت ک رسیدم دردم زیاد شد درخواست اپیدورال کردم گفت چون بی حسی هس و باید به کمر بزنی عوارض داره نزن اکسیژن بدون درد بهتر منم اوکی دادم همین ک اکسیژن زد اصلا نفهمیدم چی شد و دردام از بین رفت دو ساعت نگذشته بود ک یه لحظه متوجه شدم زیر بغلم گرفتن میبرن اتاق زایمان تا نشوندنم رو تخت مخصوص زایمان بچه اومد سریع زایمان کردم خدارو شکر زایمانم خیلی خوب بود زمانشم به سه ساعت نکشید درد هم داشتم ولی خیلی کم ولی