خیلی حالم بده خیلی هیچی حالموخوب نمیکنه احساس میکنم دیگه نمی کشم همش میگم چرا ی آدم دیگه روعین خودم بدبخت کردم بیچاره بچه توشکمم توشهرغریبم بااینکه شیش ماهمه هیچی نمیخورم چون ویار دارم نمیتونم وایسم پای گاز هی وزنم میاد پایین بچمم‌ وزن نمیگیره کسی نیس که غذابرام درست کنه دیروزتصادف کردیم استرس بدی بهم واردشد از زمین وآسمون بدشانسی میاریم

ب چیزای خوب فک کن همین بدشانسی گفتنشم بدشانسی میاره
توکل ب خدا کن
یکم مثبت فک کن انشالله با امدن نی‌نی همه چی خوب میشه

من راحت نیستم اصلا نمیرم شهرمون خونه خودمون خیلی راحتم

عزیزم درکت میکنم اگر میتونی برو شهرتون پیش خانواده بمون اگر راحتی اونجا

سلام عزیزم نذار این افکار منفی اذیتت کنه چون همش بخاطر بارداریه

هرمونامون باعث حال بد و خوب میشه. اصلش اینه خدا خیلی دوست داشته برای این نی‌نی. خودت می‌دونی چه قدر هستن ارزوی یک بی‌بی‌چک مثبت دارن. پس شاکر باش. حق داری، اذیتی، تنهایی خصوصا این بد ویاری و بد غذایی بیشترم اذیت می‌کنه ولی توکل کن و به چیزای خوب فکر کن. می‌گذره

عزیزم این احساساتت بیشتربخاطرهورمونهای بارداری هست
ایشالا نی نی بیاد همه چی بهترمیشه

عزیزم اگر کجا خونتون

سلام عزیزم. هنوز بعد زایمان روزهای سخت‌تری پیش میاد . شما غریبی من دورم پر آدمه هم غریبم . انشاالله از دست حضرت زهرا روزی بگیری