۱۰ پاسخ

خوب بنده خدا شاید عصاب نداشته گفته الان بمونه سروصدا میکنه شلوغ میکنن اعصاب نمیذارن براش خوب حق بده گلم دل شکستن نداره ک ماشالله شما مادری

این مامانا هم این روزا چشون شده.قدیم مادر بزرگا مهربون تر بودن😅

شاید خواهرات گفتن نذاره پسر شما بمونه ایشونم مجبور شده بگه نه
نمیدونم اما ب هرحال منم باشم ناراحت میشم حق داری

بگو به هر دلیلی هم نمی‌خواست بمونه باید به تو میگفتم یا جور دیگه می‌گفت بچه دلش نشکنه

الهی مثل مادر من همیشه رفتارش همین با بچه م. صدرصد بگو‌ دیگه م نزار بمونه

من باشم حتمااااامیگممممم

آره حتما بگو
خیلی خورده توی ذوق طفل معصوم

اخی نباید اینجوری دل بچه رو میشکست

بنظر منم بگو که بچت بعدش گریه کرده بگو گناه داره تو میگفتی بمون من خودم نمیزاشتم بمونه میبردمش

شاید از ی جای دیگ حالش بد بود یا چون اونا دختر بودن واسه اون حساس شده ک پسر شما نمونه

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام یه دونه داداش بیشتر ندارم تا بود حسرت داشتیم ازدواج کنه خوب ازدواج کرد با کی با یه زن مطلقه که ۵ و ۶ سال زندگی کرده بود و یه دوقلو بارش هم رفته بود گفت اینو خوشم اومده ازش می خوام دوسال دوست بودن ولی ما نمی دونستیم مامانم دیدش پسندیدش ما هم برخلاف میلمون قبول کردیم گفتیم فقط با هم خوب باشن و دختر خوبی باشه اشکال نداره بعد حسرت داشتیم بچه دار بشن هزار تا امید و آرزو دیگه به هر زور و ضربی حامله شد از اخلاق خاص و حساسیت بیش از حدش هم خبر داشتیم گفتیم دیگا آخرش که چی باید بچه دار بشن خوب حالا که بچه دار شده یه جور دیگه داره اذیت می کنه گفتیم ما اومدیم دیگه دو سه بار دیگه وقتشه تو بیای به داداشم گفته بود من اونجا بیا نیستم تا ۴ و ۵ ماه مامانم ناراحت هیچی دیگه با اینکه ناراحت شدیم ولی به خاطر بچه اونم اولین نوه ی پسری پا شدیم رفتیم مامانم بهش گفت به خدا دیگه رومون نمیشه بیایم زحمت بدیم به پدر و مادرت سری بعد تو بیا گفت نه من تا ۴۰ روز هیچ جا نمیرم من گفتم باشه حالا بعد ۴۰ روزم میبینیم میای یا نه هیچی گذشت بچه دست به دست چرخید تا رسید به من به محض اینکه خواستم بغلش کنم گفت راحله لطفا دستاتو بشور 😐گفتم من به بچه ست نمی زنم فقط با تشکش بغلش می کنم به خدا ۵ دقیقه نشد بچه بغلم بود یهو اومد ازم گرفت گفت می خوام آروغ بچه رو بگیرم پیش خودم گفتم این بچه که الان شیر نخورد این اداها چیه بعدش بهمون گفت من بچم از همه کس مهم تره اصلا هم برامون مهم نیست طرفم ناراحت بشه یا نه هیچی من و مامانم و خواهرم هاج و واج موندیم ما با دوسه تا بچه خواهرم که حاملس پشت ماشین نشیت رفتیم اونجا اینم دست مزدمون 😥حسرت عمه بودنم به دلمون گذاشت