از صبح که بیدار شده برا هر چیزی گریه داشتیم.
پوشکش رو‌ عوض نکنم.شلوار پاش نکنم.موهاشو شونه نکنم.کش به‌موهاش نبندم.
عروسک میخواد میدم بهش باز گریه.
پستونک رو از دهنش پرت میکنه میگه بده،میدم بهش باز گریه.
بلند میشه خودشو از میز میگیره گریه میکنه منو بنشون.
مینشونم باز گریه.
با این قاشق چرا صبحونه میدی اون قاشق رو میخوام با اون میدم باز گریه.
اصلا من اوتمیل نمیخوام گریه.بیسکوییت میدم بهش تموم میشه باز گریه که اوتمیل بده.
گریه که میخوام هنوز تو صندلی بشینم.
اب میخواد بهش اب میدم باز گریه.
خوابش میاد میام بخوابونم گریه.
بغل میخواد بغلش میکنم گریه که منو بذار زمین.
الان به بدبختی خوابوندمش.
دندونش نیش زده و اخلاقهای جدید خانم رو نمایان کرده.😓
خودم هم حالم گرفته س.تصمیم گرفتم خانومی کنم هیچی نگم برا برنامه شب چله.
دیشب خود حضرت اقا پرسید گفت راستی خونه شما کیه برنامه؟گفتم اونام فردان...من نمیدونم‌والا چیکار کنم.گفتم خودشون گفتن صبح بیا تا بعدازظهر بعد برو خب.گفت اره خب برو.گفتم حالا ببینم چی میشه.
صبح دم رفتنش گفتم منم پس میرم.گفت نه دیگه چه کاریه؟بمون فردا میریم خونه شما.گفتم امشب همه جمعن!
بعد میگه من نمیدونم‌ خب پس تو برو‌اونور منم برم سمت خودمون.
وقتی رفت منم پیام دادم پس من میرم خونمون.
قصد رفتن ندارم.ولی واقعا کاش بعضی خانواده ها شعور داشتن.شعوره که یه نفر رو بزرگ میکنه.نه سن.

مردا همشون گاون ولشون کن غصه نخور عزیزم

دختر منم همنجوریه

کاش ی شب ی طرف می‌گرفت شب بعد طرف دیگ ما همیشه خونه مادرشوهرم برنامه همینه مثلاً جاریم اینا فردا خونه مامانشه امشب خونه مادرشوهر گرفتیم

منم اوضاعم همینه :)))
مادرشوهر کلا هنوز دعوت نکرده برای شب چله چون اتوماتیک فرض میکنه که هممون اونجاییم. حتی اگه جای دیگه هم برنامه داشته باشیم باید برای حاج خانوم کنسل کنیم :)
به خاطر قدرت نمایی این کار رو میکنه فقط...
که بگه من لازم نیست از قبل رزرو کنم، پسرم هروقت من بخوام در خدمت منه...
واقعا هم هست خب :)

آره واقعا هرجا میرید باهم باشید که دیگه بحث ادامه پیدا نکنه چون واسه روحیه رز جان هم خوب نیست

اگه جدا برین فک‌ میکنم دامن زده میشه به بحثای اخیر !
یا هیج‌جا نرین بمون سرخونه زندگی خودتون یا هرجا رفتین با هم برین .حوصله داریا باز اخم و تخم باید تحمل کنی

الهی بگردم از دندونشه قشنگم
همه مردا همینن والا ما امشب قرار بود بریم خونه مادر بزرگم ولی آقا می‌خواد بره خونه پسر دایی مامانش که مهمونی گرفته فرداشبم خونه دایی آقاییم چه میشه کرد سه چهار ساعته دیگه باید تحمل کرد
من چند ساله از شب یلدا و ۱۳ بدر متنفر شدم چون همش خونه خانواده آقاییم 😒

دختر منم خیلی بد اخلاق پیش هیچ کسی هم نمیره همش مثل چسب بهم می‌چسبه میگه من نزار پایین

اونکه گفته برو خونه مامانت . تو هم پاشو برو . بعدظهر برو خونه مادرشوهرت .

من که امروز تنهام 😊شوهرم نمیاد تا فردا صبح . فردا ۱۱ اینا میرم خونه مادرشوهر

مال دندونه یه هفته پیش منم همین بساطو داشتم خودم شکل اینا ک برق میگیرشون بودم. راجب شوهرتم بگم ولش کن خیلی نامردن به خدا. باید پیش هم باشید ولی حالا ک لج کرده توام نرو برو پیش مادرت اینا

حرفات با شوهرت واضح نیس بد نوشتی

واسه دندان داره اذیت میشه هر موقع میبینی خیلی بد خلق شده یه کم استامینوفن بمال به لثه هاش آروم میشه
انشاالله مشکل شب یلدا هم برات حل بشه عزیزم

نفهمیدم چ ربطی ب شعور داشت😬

فاطمه همین روزاس که تو پریودی من کم میارم
ولی خب بعدش در بیاد دندون اوکی میشن
باز ایشالله زودتر در میاد راحت میشه
متاسفم برای مهمونی
اگه تنها بری با رز این مدلی هست که بهش بربخوره؟ یانه